«دبیر» و ادبیاتی که برازنده یک مدیر ورزشی نیست!

به گزارش رکنا، شاید اگر آن روزی که علیرضا دبیر بی رحمانه به محمد پولادگر معاونت وقت ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و جوانان حمله و آن جملات سخیف را به زبان آورد و حمید سجادی وزیر وقت هم بنا بر مصلحتی سکوت اختیار کرد و چشمان خود را بر روی همه آن اتفاقاتی که در مجمع فدراسیون کشتی افتاده بود بست و هیچ عکس العملی هم از خود نشان نداد، چنانچه آن حوادث به شکل عکس آن اتفاق می افتاد دیگر امروز دبیر در مقابل پیمان یوسفی و در یک برنامه زنده تلویزیونی آن حرف ها را به زبان دیگری تکرار نمی کرد و باز به نوعی ماهیت خود را عیان نمی ساخت.

دبیر گویا نمی داند که عمر مدیریت او نیز مانند عمر قهرمانی اش کوتاه است و بعد از آن است که او می تواند میزان محبوبیت خودش را بسنجد و متوجه شود که تا چه اندازه نزد مردم و جامعه ورزش مقبول است. علیرضا در مواجهه دیروزش با پولادگر و امروزش با یوسفی ثابت کرد که متاسفانه هنوز ظرفیت کافی را که یک مدیر باید از آن برخوردار باشد هم ندارد! علیرضا نشان داد که تنها در شعارهایش مردم نقش دارند و در عمل کمترین توجهی نسبت به آنها ندارد!

دبیر نشان داد که قیاس کردن را هم بلد نیست چراکه اگر غیر از این بود خودش را با چهره ای که مردم دوست دارند، مقایسه نمی کرد! علیرضا اگرچه در زمان قهرمانی یکی از خوب های ورزش ایران بود اما در مدیریت نشان داد که به آن اندازه که باید و شاید خوب و باتجربه نیست! و به دلیل اینکه ضعف های کلامی اش بیش از این آشکار نشود باید برای مدتی نامشخص خودش را از رسانه ها دور سازد تا همچنان بتواند حداقل به عنوان یک مدیر در کشتی ایران حضور داشته باشد و واقعیت های دیگری که بدون شک در این چند روز ازسوی مردم عنوان شده و دبیر را بیدارتر از هر زمان دیگری کرد!

محمدرضا نصرالله زاده

منبع خبر: وقت اضافه

وبگردی