پیش‌بینی حجاریان؛ در جنگ با آمریکا شکست می‌خوریم!

"جریان چپ" با مشاهده کارنامه بد خود و برای فرار از پذیرش مسئولیت؛ مدعی شده است که هم‌اکنون نه در اکثریت مجلس حضور دارد و نه در دولت!

«سعید حجاریان»، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز، طی اظهاراتی گفته است: «زمانیکه امریکا می‌گوید همه‌ی گزینه‌ها روی میز است، باید به این نکته توجه کرد که یکی از گزینه‌های او و به‌خصوص هم‌پیمان‌های منطقه‌ای‌اش تجزیه‌ی ایران است. چندی پیش، جان بولتون از لفظ مجعول «خلیج عربی» استفاده کرد و بعید نیست، دست‌اندرکاران دولت فعلی آمریکا در هم‌آوایی با کشورهای خلیج فارس ادعاهایی درباره‌ی جزایر سه‌گانه مطرح کنند و احیاناً در یک درگیری محدود این جزایر را تصرف کنند. در صورت وقوع چنین رخدادی، باید با نیروی دریایی و موشک آن جزایر را پس گرفت که امری است به غایت دشوار. چون آن‌ها در جنگ دریایی دست بالا را دارند و می‌دانیم این همه ناو بی‌جهت در خلیج فارس حضور پیدا نکرده‌اند.»

او می‌افزاید: البته کسانی که در میان اپوزیسیون آریایی ادعای تمامیت ارضی می‌کنند، معلوم خواهند کرد فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان / آنگه شود پدید که از ما دو، مرد کیست!

حجاریان همچنین در کنایه‌ای دیگر به عناصر اپوزسیون می‌گوید: من معتقدم بسیاری از نیروهای اپوزیسیون وطن‌خواه هستند اما در نیت بعضی از آن‌ها شک دارم. آنان به‌دنبال تحریم و جنگ هستند تا صرفاً تکه‌ای از وطن را که هرگز بویی از آن نبرده‌اند، به‌دست آوردند؛ این‌ها دو دسته‌اند یا بی‌وطن‌اند یا وطن‌فروش. و من توصیه می‌کنم آنها در همان خارج کشور با یکدیگر معامله کنند و بی‌وطن‌ها از وطن‌فروشان وطن بخرند! …آن دسته از اپوزیسیون که به‌دنبال وحدت سرزمینی است، در گام اول باید به‌دنبال رفع سایه‌ی جنگ و تحریم از سر ایران باشند تا نشان دهند در مدعای خود صادق است. بعد از آن می‌توان به کمپین‌های مشترک فکر کرد.

*مقام معظم رهبری چند سال قبل در قالب توصیه‌ای هوشمندانه به مسئولان کشور، تأکید کرده بودند که بایستی برای آقایان «تور نظامی» برگزار شود تا آنها واقعیت توانمندی‌های نظامی ایران را ببییند.

معظم‌له در این رابطه فرمودند: «یک وقتی یکی از مسئولین کشور درباره‌ی مسائل نظامی یک نظری داده بود که خب مطابق واقع نبود؛ بنده گفتم یک "تور نظامی" برای مسئولین کشور قرار بدهید؛ بیایند یک خرده‌ای در محیطهای نظامی گردش کنند، حقایقی را، واقعیّاتی را ببینند، معلوماتشان نسبت به موجودیِ نظامی کشور بالا برود. حالا در مورد مسائل علمی هم متأسّفانه گویا همین‌جور است؛ باید یک "تور علمی" بگذاریم برای مسئولین در بخشهای مختلف .»

از همین رهگذر بایستی اشاره کرد که آقای حجاریان گویا به هیچ‌وجه شناخت درستی از توانمندی‌های نظامی و البته بازدارنده کشورمان ندارد که معتقد است در صورت اشغال بخشی از خاک ایران توسط آمریکا؛ باز پس گیری آن دشوار خواهد بود! و ایضاً او به این حقیقت ساده هم واقف نیست که اگر آمریکا و متحدان او توانمندی چنین غلط‌هایی را داشتند حتی به قاعده یک لحظه هم درنگ نمی‌کردند.

بیان این نکته جالب نیز ضروری به نظر می‌رسد که آمریکا و متحدان او در جریان نبردهای سوریه و عراق نیز بارها تلاش کردند تا مناطقی تحت سیطره را با عناوینی مثل منطقه امن، منطقه حائل و غیره پدید بیاورند و به این واسطه به ایفای نقش در زمین مبارزه بپردازند اما با عزم قاطع گروه‌های مقاومت، هرگز قادر به تحقق تصمیم خود نشدند. و البته این در حالی بود که آنها فقط با گروه‌های مقاومت مواجه بودند نه با پشتیبان اصلی آنها یعنی ایران!

البته اینها تمام دلایل ابطال کننده حرف حجاریان نیستند و دلایل جالبتری هم نیز وجود دارد...

در خلیج فارس و در داخل آبهای ایران، جزایری کوچکی نیز وجود دارند که فاقد سکنه هستند و اساساً حتی پایگاه‌های نظامی خاصی هم داخل آنها نیست اما نیروهای آمریکا و متحدان عرب آنها از خوف هیبت عاشورایی نیروهای مسلح ما، جرأت ورود به این جزایر خالی از سکنه را نیز ندارند. چه رسد به جزایر سه‌گانه که پاره تن ایرانیان هستند و موشک‌های آماده شلیک فراوانی دشمنان این جزایر را هدف گرفته‌اند.

ماجرای دست بالای آمریکا در جنگ‌های دریایی که حجاریان مدعی آن است همچنین در حالیست که خوانش سابقه تاریخی «جنگ نفتکش‌ها» در خلیج فارس و رویارویی مستقیم نیروی دریایی جمهوری اسلامی و آمریکا در طول ۸ سال دفاع مقدس نیز به وضوح نشان می‌دهد که آمریکا حائز هیچ برتری نسبت به ما نبود و نه تنها خسارت‌های بسیاری را متحمل شد بلکه نتوانست سیاست‌های خود را به ما دیکته کند. و این در حالی است که ما در آن روزها نه موشک داشتیم، نه ناوهای جماران و نیزه و تبرزین را و نه زیردریایی‌های جدیدمان را!

لازم به توضیح است کنایه‌های حجاریان به عناصر اپوزسیون و جدایی‌طلبان، کنایه‌های معقولی ارزیابی می‌شوند. کنایه‌های معقولی که البته با تلخی اشاره‌های ناصحیح او به قدر قدرتی آمریکا در جنگ نظامی بلااثر خواهند شد...

طرحی برای فرار از پذیرش مسئولیت ناکارآمدی

نارو زدن چپ‌ها به مردم؛ ما نه در مجلس هستیم نه در دولت!

«داریوش قنبری»، فعال چپ و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز درباره حضور اصلاح‌طلبان در مجلس دهم نوشته است:

«اینکه بعضاً شاهد یکسری تحلیل‌های مایوس کننده مبنی بر قهر انتخاباتی یا عدم حضور مردم در انتخابات هستیم چندان مورد قبول نیست. به‌خصوص اینکه در مورد آینده اصلاح‌طلبان اینطور عنوان می‌شود که آنها نتوانسته‌اند به وعده‌های داده شده خود عمل کنند و این مساله در مشارکت مردم تاثیر خواهد گذاشت. در حالی که اینگونه نیست چرا که مجلس فعلی اساساً مجلسی نیست که اصلاح‌طلبان در آن اکثریت را داشته باشند که عملکرد ناموفق مجلس نیز به حساب اصلاح‌طلبان نوشته شود. اصلاح‌طلبان در بهترین حالت یک سوم کرسی‌های مجلس را در اختیار دارند، در حالی که منطق عملکرد مجلس منطق اکثریت است و نمی‌توان از یک اقلیت انتظار ایفای نقش اکثریت را داشت.»

* قبل از قنبری، بهزاد نبوی، دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز در اظهاراتی از این گفت که اساساً در سال ۹۲ به روحانی هم رأی نداده است! ضمن اینکه دولت روحانی را یک دولت قدرتمند نمی‌داند .

از جبهه اصلاحات همچنین این صداها نیز به گوش می‌رسد که ما ائتلافی با آقای روحانی نداشته‌ایم و در وضع موجود کشور و گرانی‌های فعلی نیز هیچ تقصیری نداریم!

حقیقتاً این سطح از دودوزه بازی و تلوّن سیاسی نوبر است و بعید به نظر می‌رسد که در هیچ کشوری در دنیا و حتی در کشورهای عقب مانده شاهد چنین رخدادهایی باشیم...

حکماً آقایان قنبری و نبوی تجاهل‌العارف می‌کنند نسبت به اینکه همین آقایان در جریان انتخابات مجلس دهم در اسفند ۹۴ و پس از پیروزی جبهه مشترک اصلاح‌طلبان و معتدلین از این گفتند که مردم در شهرستان‌ها به لحاظ سیاسی «عقب افتاده» هستند که بصورت لیستی به اصلاح‌طلبان رأی ندادند!

و یادشان نیست که آقای سعید لیلاز با خبرگزاری‌های خارجی مصاحبه می‌کرد و از این می‌گفت که جبهه مشترک ما در انتخابات مجلس به پیروزی رسیده است. پیروزی مهمی که از جمله نفحات آن تصویب برجام ظرف مدت ۲۰ دقیقه و سکوت در مقابل گرانی‌های دستاورد دولت بود اما امروز و در موسم نارضایتی مردم؛ اینطور می‌شنویم که ما اصلاح‌طلبان اساساً در اکثریت مجلس نیستیم!

جالب است که آقایان به همین منوال در حال انکارهای دیگری نیز هستند.

انکار رخدادهایی مثل «تَکرار می‌کنم» خاتمی، تأکید منتجب‌نیا بر اینکه ما «فدائیان روحانی» هستیم، اظهارات محمدرضا خاتمی درباره تضمین بودن اصلاح‌طلبان برای روحانی و صحبت‌های محمد نعیمی‌پور مبنی بر اینکه روحانی حتی اگر نخواهد هم به زور از او حمایت می‌کنیم !

لازم به اشاره است که بر اساس منطق سیاست می‌توان اینطور گفت که اصلاح‌طلبان تنها با «تَکرار می‌کنم» خاتمی نیز در تمام زشت و زیبای اوضاع کنونی کشور سهم دارند و البته سهم اصلی را هم دارند. چه رسد به این همه دلیل و مدرک موجود مبنی بر حمایت عاشقانه آنها از رئیس‌جمهور روحانی.

و این سهم داشتن اشاره شده نیز با مشتی انکار لسانی و کتمان تاریخ و پنجه کشیدن بر چهره واقعیت، رفع نخواهد شد.

برخی محافل تحلیلی از این می‌گویند که این هم‌باشی و هم‌خونی میان اصلاح‌طلبان و آقای روحانی؛ منجر به هم‌سرنوشتی آنان نیز شده است و آنها من‌بعد از این تا همیشه، هر دو به مثابه دو روح در یک بدن ارزیابی خواهند شد.

شناسنامه سیاسی کرباسچی، رضوی، هاشمی و بابک زنجانی را بازخوانی کنید

اکثر مفسدین اصولگرا هستند یا اصلاح‌طلب؟

«قاسم میرزایی نکو»، فعال اصلاح‌طلب و از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در اظهاراتی که کانال تلگرامی امتداد آنها را بازنشر داد در اشاره به قالیباف گفته است:

«فراموش نکنیم که مجموع تخلفات در پرونده حقوق‌های نامتعارف کمتر از ۲۰ میلیارد تومان بود و کمتر از ۴۰۰ مدیر دولتی مرتکب تخلف شده بودند که با آنها نیز برخورد شد و حقوق‌های مازاد به خزانه بازگردانده شد و در مقابل در پرونده املاک نجومی مبلغی حدود ۲ هزار میلیارد تومان یعنی چیزی حدود یک‌صد برابر مجموع تخلفات در پرونده حقوق‌ها تخمین زده می‌شد و نام آقای ع ش، از مدیران دوران شهرداری قبل که هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد. همچنین در این پرونده صحبت‌هایی در خصوص تخلفاتی دیگر علاوه بر آنچه می‌دانیم، صورت گرفته است.»

او همچنین تصریح می‌کند:

«یکی از علل عدم رسیدگی به این پرونده‌ها پس از چند سال همان بحث‌های جناحی و جوسازی‌های سیاسی است و به نظر می‌رسد، وقتی به بزنگاه‌های انتخاباتی نزدیک می‌شویم این رویه‌ها تشدید شده و امیدواریم نهادهایی که مسوول رسیدگی به این تخلفات هستند با یک برنامه‌ریزی صحیح و دقیق این پرونده‌ها را مورد بررسی قرار داده و مانع از این جوسازی‌ها، خبرپراکنی‌ها و سیاسی‌کاری‌ها شوند. کما اینکه در بحث حقوق‌های نامتعارف نیز به هر حال گزارشی کامل و مفصل و شفاف ارایه شده، لازم است در مورد پرونده املاک نجومی نیز این رویه مدنظر مسوولان باشد.»

میرزایی نکو در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین می‌گوید:

«نگاه عمومی این است که باید با فساد به‌دور از مسائل جناحی برخورد شود اما وقتی پای عمل می‌رسد، همیشه شاهد تفاوتی در رویکردها هستیم. البته بحثم این نیست که در مجموعه اصلاح‌طلبان هیچ‌کس خطاکار نبوده اما تجربه نشان داده، متخلفانی که خود را به جناح‌های سیاسی نزدیک می‌کنند عمدتاً به سمت جناح اصولگرا تمایل داشته‌اند و این خود مانع از رسیدگی به این تخلفات می‌شود.»

*میرزایی در صحبت‌های خود پیرامون قالیباف از بیان ۳ نکته تغافل ورزیده است!

نخست اینکه پرونده موسوم به املاک نجومی مورد بررسی قرار گرفته و هم‌اکنون در حال اجرای حکم است.

دوم اینکه این پرونده برای نخستین بار توسط شخص محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران مورد بررسی و پیگیری قرار گرفته بود.

و سوم اینکه طبق اعلام صریح و چند باره مقامات قضایی، شخص آقای قالیباف هیچ نقشی در چند تخلف رخ داده در تعاونی‌های املاک شهرداری ندارد.

کما اینکه در یک این همانی معقول، بایستی اشاره کرد که امام مجتبی (ع) نیز نقشی در فساد مالی فرمانده سپاه خود نداشتند.

در بحث اصولگرا بودن مفسدین! نیز آقای میرزایی بعنوان یک نماینده باید بدانند که فساد، یک امر نفسانی است که در هر شخصی ممکن‌الوقوع است.

ضمن اینکه ادعای ایشان به لحاظ شمارشی هم صحیحی نیست و یک نگاه ساده به سابقه کسانی مثل کرباسچی، شهرام جزایری، مهدی هاشمی، بابک زنجانی، مهدی جهانگیری، حسین فریدون، محمدهادی رضوی و البته جواسیس پرونده برجام! و پرونده‌هایی مثل پتروپارس و کرسنت به روشنی نشان می‌دهد که شناسنامه سیاسی مجرمین و متهمین و مفسدین مالی حتی در حالت شمارشی نیز به کدام جریان سیاسی مربوط می‌شود؟

و البته به این پرونده قطور بایستی موارد «فساد سیاسی» را نیز افزود و نیم‌نگاهی هم به فتنه سال ۸۸ انداخت...

پس از این مقدمه بیان یک حقیقت بزرگ ضروریست و آن اینکه اردوگاه اصلاحات اساساً مقوله‌ای به نام «برائت‌جویی» را نیز به رسمیت نمی‌شناسد و به دیگر سخن اینکه رفاقت خود با تمام مفسدین و مجرمان را حفظ می‌کند.

و شاید از همین روست که مقامی مثل ریاست قوه قضائیه که بایستی یک مجتهد عادل و دور از فساد باشد هیچوقت به کسی از اردوگاه اصلاح‌طلبان نمی‌رسد زیرا آنها به هیچ وجه سابقه مطلوبی در امر فساد ندارند.

بهانه‌جویی و استفاده ابزاری آقای میرزایی از یک پرونده فساد نیز خود شاهد محرز دیگری است بر اینکه چرا اصلاح‌طلبان نسبت به فساد دچار پاکی و طهارت جریانی و فکری نیستند.

لازم به توضیح است که متأسفانه در پرونده موسوم به املاک نجومی، علیرغم اثبات حقانیت و پاک‌دستی شهردار سابق تهران، کسانی از جریانات غیر اصلاح‌طلب نیز با اصلاح‌طلبان همنوا شده و در ایام انتخابات به قالیباف تاختند...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 485950 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟