به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، من و همسرم فریب چرب زبانی صاحب فروشگاه موتورسیکلت را خوردیم و پا به لانه مجردی پسر دایی او گذاشتیم تا پول موتورسیکلت همسرم را پس دهند اما بعد از خوردن قهوه، همسر و فرزندم به خواب رفته بودند و من ناگهان در میان خواب و بیداری متوجه حضور صاحبخانه بالای سرم شدم که نیت شومی را در سر داشت...

زن 21 ساله به نام لیلا در حالی که از شدت ترس و وحشت به خود می لرزید به مشاور و کارشناس اجتماعی گفت: همسرم حدود یک هفته قبل برای خرید یک دستگاه موتورسیکلت به مغازه ای در مشهد مراجعه کرده بود و بعد از خرید، به شهرستان برگشت و آن جا بود که متوجه شد موتورسیکلت از لحاظ مدارک کامل نیست و نقص فنی هم دارد.

همسرم مشکل شنوایی دارد و به خوبی نمی تواند صحبت کند به همین دلیل من نیز همراه همسرم به مشهد آمدم تا موتورسیکلت را به فروشگاهی که همسرم از آن خریداری کرده بود، پس بدهیم. این بود که صبح زود به مشهد رسیدیم و منتظر ماندیم تا در فروشگاه باز شود. صاحب مغازه ادعا کرد تا ظهر می تواند مبلغ موتورسیکلت را به ما برگرداند و باید چند ساعتی منتظر بمانیم. فرزند دو ساله ام خسته شده بود و بی تابی می کرد از آن جا که صاحب مغازه متوجه شد شهرستانی هستیم با اصرار زیاد ما را به خانه مجردی پسر دایی اش برد تا بعد از خوردن ناهار، پول موتورسیکلت را به ما برگرداند. با آن که عمویم در مشهد زندگی می کند اما همسرم بعد از دعوت صاحب مغازه، از رفتن به خانه عمویم منصرف شد و گفت دیگر مزاحم خانواده عمویت نمی شویم و بعداز کمی استراحت و گرفتن پول به شهرستان برمی گردیم. همسر ساده و بی ریای من خام حرف های مغازه دار شد و من و فرزندم را به منزل پسردایی آن مرد برد. اما تا عصر نیز خبری از پول نبود و صاحب مغازه به همراه پسر دایی اش گفتند به داروخانه می روند تا قرص سردرد بخرند و تا غروب نیز پول را می دهند. بعد از بازگشت بود که ما را به خوردن قهوه دعوت کردند. همسر و فرزندم با خوردن یک فنجان قهوه گیج شدند و به خواب رفتند من هم به اصرار آن ها یک فنجان قهوه خوردم و بعد از نوشیدن آن احساس خواب آلودگی کردم. تازه می خواستم بخوابم که متوجه حضور پسر دایی صاحب مغازه بالای سرم شدم و با جیغ و فریاد من، همسرم بیدار شد و مرد شیطان Evil صفت نیز پا به فرار Escape گذاشت. آن قدر وحشت زده گریه کردم که به خاطر بیماری آسمی که دارم حالم بد شد و صاحب مغازه مرا به همراه همسرم به درمانگاه نزدیک منزل برد. در آن جا بود که کمی حالم بهتر شد و با پلیس Police تماس گرفتم و اما این مرد ادعای بی گناهی می کند و می گوید که او هم از قهوه خورده ولی دچار خواب آلودگی نشده و ما را به درمانگاه رسانده است. در حالی که او با همدستی پسر دایی اش قصد بی آبرویی و تجاوز Rape به مرا داشته است و از پس دادن مبلغ موتورسیکلت نیز خودداری می کند.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

زن باحجاب از ترس مامور پلیس را در آغوش کشید + عکس

این قاتل را می شناسید؟! / او به زن تنها رحم نکرد! + عکس بدون پوشش

پوکیدن ماشین پلیس در جریان تعقیب و گریز + عکس

عجیب ترین عکس از بلعیده شدن 2 ماشین وسط خیابان! + تصویر

دردسر از زمانی شروع شد که خاله مجرد شوهرم به خانه ما آمد

دختر بازیگر معروف شکایت کرد!

فرماندهان داعش به زور بادختران وپسران نوجوان افغان ازدواج می کردند!+عکس

فرار جوان لخت از دست 2 شرور در نیمه شب تهران + عکس لحظه فرار

نقشه 6 نفوذی برای بالا کشیدن پروژه 800 میلیارد تومانی در مشهد

تجاوز به پسر 15 ساله در بوفه مدرسه / او دانش آموزان زیادی را بی عفت کرده است +عکس

14 سالم بود که پسری بدون پدر به دنیا آوردم!

حکم عجیب دادگاه برای شرور معروف و شاخ اینستاگرام کرج

حبس ابد برای جوان شیطان صفت + عکس

جزئیات قتل در بازار سید اسماعیل/ فیلم و عکس قاتل فراری

دختر تهرانی 6 بار در ماه برای 200 هزار تومان عروس می شود!

شوهرم بی هوش بود که پسر جوان سراغ من آمدند! + ناگفته های وحشتناک لیلا

هنگام تجاوزبه پیر زن در اتاق خوابش از حال رفت /جوان قوی هیکل نیمه شب از بالکن وارد اتاقم شده بود

 

کدخبر: 404666 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟