حالا که پشت میله های تاریک زندان قرار گرفته ام و با کابوس های وحشتناک طناب دار از خواب بیدار می شوم، هر لحظه به گذشته تأسف می خورم و آرزو می کنم کاش زمان، مدتی به عقب بازمی گشت و من با یک تصمیم سنجیده و عاقلانه مشکلم را حل می کردم اما افسوس که با چند اشتباه پی درپی زندگی خودم را نابود کردم و آینده اطرافیانم را نیز به تباهی کشاندم و حالا...

جوان ۲۱ ساله ای که به قصد تنبیه یک مزاحم تلفنی دستش به خون آلوده شده و هم اکنون پشت میله های زندان Prison زندگی تلخی را تجربه می کند در حالی که عنوان می کرد دوستی خیابانی و خشم آنی، دو عامل اصلی بدبختی ام بود به تشریح چگونگی تأسف بارترین حادثه Incident زندگی اش پرداخت و گفت: آخرین فرزند یک خانواده ۱۲ نفره هستم و با وجود آن که پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود و تنها با نگهداری چند دام و کشاورزی مخارج ما را تأمین می کرد تا مقطع متوسطه ادامه تحصیل دادم. مادرم هم زن بیسوادی بود که کاری به رفت و آمدهای من نداشت و در واقع به نوعی از آزادی Freedom عمل کاملی در خانواده برخوردار بودم. هنوز حدود ۲ ماه به امتحانات آخر سال باقی مانده بود که روزی زیبایی یک دختر دبیرستانی توجهم را جلب کرد. او پس از خروج از مدرسه در حال بازگشت به منزلشان بو دکه ناخودآگاه او را تعقیب کردم. از آن روز به بعد مدام در مسیرش قرار می گرفتم تا این که وقتی با نگاه ها و خنده های او روبه رو شدم شماره تلفنم را به او دادم و بدین ترتیب آشنایی ما به صورت تلفنی و ملاقات های خیابانی ادامه یافت. پس از گذشت یک سال از این ارتباط، خانواده ام را مجبور کردم تا از «مهوش» خواستگاری کنند. پدر مهوش نیز با شرط رفتن به خدمت سربازی پس از برگزاری مراسم عقد با ازدواج ما موافقت کرد. این گونه بود که من یک ماه بعد از جشن نامزدی عازم خدمت سربازی شدم.

وقتی به مرخصی می آمدم بهترین روزهای زندگی ام را تجربه می کردم چرا که در کنار همسرم احساس خوشبختی می کردم تا این که در یکی از همین روزها وقتی به همراه مهوش و برای خرید لوازم به یکی از مراکز تجاری رفته بودیم مدام تلفن همراه همسرم زنگ می خورد و او با نگرانی و اضطراب تماس را قطع می کرد.

این موضوع سوء ظن در من ایجاد کرد و به طور مخفیانه با بررسی پیام های داخل گوشی همراهش متوجه دریافت جملات عاشقانه شدم. مهوش مدعی شد فرد ناشناسی مدام برایش ایجاد مزاحمت می کند. خشم سراسر وجودم را فرا گرفته بود که به قصد گوشمالی آن جوان به راه افتادم. ابتدا از مهوش خواسته بودم با او قرار بگذارد چرا که تصورم بر این بود همان طور که مهوش با من ارتباط تلفنی برقرار کرد شاید با او نیز ارتباط دارد اما وقتی در محل قرار متوجه بی گناهی همسرم شدم در حال عصبانیت دست به چاقو بردم که با مرگ آن جوان، خودم نیز در آستانه اعدام execution قرار گرفتم. کاش...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

شلیک یک بمب به دفتر خبرگزاری ایرنا در دمشق + عکس

پسری که بین 4 هزار دختر، زیباترین دختر قزاقستان شد! +عکس

حمله شیطانی 3 موتورسوار به زن جوان تویوتا سوار در تهران / آنها مرا در کوچه بن بست انداختند و با ماشینم رفتند!

چهره ترسناک این دختر، او را مشهور کرد ! + عکس

این 4 زن گور همسران سرشناس خود را با دستان خود کندند! + عکس

این زن می گوید فرزندان شوهرش او را بیوه کرده اند!

فوری / پسر شیخ آبادانی حمام خون به راه انداخت/یک فیلم مجازی فاجعه بار شد! + عکس

بارداری شوم ناهید از مرد متاهلی که در مسیر مدرسه کمین کرده بود

سرنوشت سیاه ملیحه و مادرش که هر دو مطلقه بودند؟

لحظه به لحظه مرگ پیرمرد میان دندان های تیز حیوان وحشی + فیلم 16+

کودکان این ٥ خانواده به طرز مرموزی گم شده اند!/چشم انتظاری ویرانگر در دل های نگران

شرط عجیب و وقیحانه استاد دانشگاه آزاد برای نمره قبولی دانشجوها!

تجاوز به دختر کرجی در برابر دوربین/ این مرد شیطان صفت را می شناسید + عکس

دختر 12 ساله در حمام موزیک گوش می کرد که ..! +عکس

خواستگاری شاه از فرح در آسمان تهران + فیلم فرود اضطراری وخواستگاری شوم

قرار شوم نوعروس با جوان غریبه!

سرقت مسلحانه پس از برخورد شهرداری با مرد دستفروش! + عکس

کشف جسد زن پا برهنه در کوچه بن بست خیابان پیروزی تهران

بلای هولناکی که در ویلای چالوس بر سر یک زن آمد / دختر 10 ساله ام در اتاق دیگر خواب بود که ..!

حمله گله موش ها خیابانی به نوزاد 15 روزه + عکس

خودکشی عجیب و همزمان زن آرایشگر 32 ساله و شاگرد 22 ساله اش / مریم برای همه پیام مرگ فرستاد و ..!

انگیزه نامعلوم قتل عام مادر و دختر+ عکس

زن خوشگذران بی رحم دستگیر شد +عکس

درگذشت ناگهانی بازیگر جوان ایرانی در ۲۰ سالگی +عکس

کدخبر: 353908 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟