دزد استاد زبان انگلیسی بود / سرقت 4 شمش طلا از یک حسینیه در تهران

 به گزارش رکنا، چندی پیش مرد پزشکی، همراه خواهرش به یکی از مراجع قضایی تهران مراجعه کرد و در شکایتی به بازپرس پرونده گفت: اصالتا عراقی هستیم حدود 40 سال پیش برای زندگی به ایران مهاجرت کردیم ودرتهران ساکن شدیم. از آنجای که پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوداراست ، پس ازدواج من و خواهرانم از نظر مالی به ما کمک کرد و تلاش خود ما نیز در زندگی باعث شد که از وضعیت مادی خوبی برخودار باشیم .خلاصه به عشق خانم ام البنین حسینیه ای در محدوده  محل زندگیمان تاسیس کردیم .

چون پدرم مرد خیر ونیکوکاری است، تصمیم گرفتیم علاوه بر مراسم مذهبی در حسینیه برای کودکان بی بضاعت و کسانی که علاقمند به یادگیری قرآن هستند با هزینه خودمان کلاس های آموزش برگزار کنیم .

بنابراین کلاس های مختلفی درحسینه برگزار می شد .تا اینکه خواهرم به همراه فرزندش قصد داشتند معامله ملکی انجام بدهند بنابراین طلا و حساب بانکی که داشتند همه را تبدیل به 4 شمش طلا  به ارزش 20 میلیارد تومان کردند.خواهرم  بدون اطلاع ما شمش های طلا را درانبارحسینیه گذاشته بود . این درحالی است که کلید انبار را فقط خودش و مسئول اموزشگاه در اختیار داشتند. این پزشک ادامه داد: تا اینکه مدتی بعد خواهرم به انبار مراجعه می کند و ناگهان درکمال ناباوری متوجه می شود شمش های طلا از انبار سرقت شده است . پس از سرقت نیز خواهرم ماجرا را از ما پنهان کرد. از آنجا که نگرانی از چهره خواهرم موج می زد وقتی علت را از او جویا شدم به من گفت شمش های طلاهایش به سرقت رفته است آنجا بود که تصمیم گرفتیم پلیس رادر جریان ماجرا قرار بدهیم .

به دنبال اظهارات این مرد پزشک ، پلیس از خواهر وی (مالباخته )دست به تحقیقات مقدماتی زد . این زن در جریان تحقیقات به ماموران گفت که یک روز قبل از سرقت شمش های طلا استاد زبان به همراه شاگردانش شروع به نظافت حسینیه کرده اند و او کلید انباری را از مسئول آموزشگاه گرفته است . حالا به او مظنون است . بدنبال اظهارات این زن ،معلم زبان احضار و مورد بازجویی قرار گرفت .این مرد ابتدا منکرهرگونه سرقتی شد وادعا کرد فقط چند کیسه زباله ازانباری حسینیه داخل سطل آشغال بیرون انداخته و شمش طلای ندیده است. از آنجا که معلم زبان دستپاچه و مضطرب به نظر می رسید تحت نظر قرار گرفت.

بنابراین کارآگاهان با بررسی و کنترل شماره حساب و وضعیت مالی وی متوجه شدند که او اخیرا اقدام به خرید یک خودروی لوکس کرده است و پول هنگفتی به حسابش واریز شده است .

همین سرنخ کافی بود تا پلیس باردیگر این مرد را تحت بازجویی قرار دهد.

معلم زبان وقتی خود رادر برابر شواهد و مدارک محکمه پسند دید چاره ای جز بیان حقیقت نیافت و لب به اعتراف گشود و گفت :

روز حادثه من به همراه شاگردانم شروع نظافت حسینیه کردیم وسپس نوبت به انباری رسید وقتی وارد انباری شدیم هنگام نظافت چشمم به شمش های طلا خورد وسوسه شدم و آنها را برداشتم .از آنجایی که باجناقم مغازه طلافروشی در دوبی دارد ، شمش های طلا را برایش پست کردم در چند نوبت وی پول شمش ها را برایم واریز کرد .

متهم ادامه داد:ابتدا یک خودروی لوکس خریداری کردم ومی خواستم ازمابقی پول یک آپارتمان در شمال شهر تهران بخرم که نقشه ام ناکام ماند و دستگیر شدم . البته ناگفته نماند که باجناقم از سرقتی بودن شمش های طلا بی خبر بود.

به دنبال اعترافات دزد شمش ها ، باجناق وی نیز به اتهام خرید مال مسروقه تحت تعقیب قضایی قرارگرفت .

مرد طلافروش ایرانی ساکن دوبی وقتی پی برد که تحت تعقیب قضایی قراردارد با گرفتن وکیلی به پرونده ورود کرد .

وکیل مرد طلافروش با مراجعه به دادسرا گفت که موکلش از سرقتی بودن طلاها خبری نداشته است و با توجه به شغلی که دارد طبق معمول شمش ها را ازباجناقش خریداری و درقبالش پول آن را وایز کرده است .  

زمانیکه زوایای پنهان این سرقت 20 میلیاردی برای تیم پلیس وقضایی روشن شد ، بازپرس پرونده را با صدور کیفر خواست به دادگاه ارسال کرد .

 گفتنی است ، این معلم زبان وقتی جرمش را به گردن گرفت علاوه بر ردمال و شلاق به 3 سال حبس نیز محکوم شد .

ناهید پروری / ایران

وبگردی