قاتل در دادگاه جنایت را قبول نکرد پرونده به دادسرا بازگشت / جنایت بخاطر نگاه چپ چپ

به گزارش رکنا، ساعت ۱۲:۴۰ بامداد چهارشنبه ۱۳ تیر، پسر جوانی در تماس با پلیس از قتل دوستش در محله سیزده آبان خبر داد و گفت که دو موتورسوار جوان به بهانه چپ‌چپ نگاه کردن با ما درگیر شدند.

من و دوستم سوار بر موتورهایمان در حال عبور از خیابان بودیم که دو پسر موتورسوار راهمان را سد کردند و در حالی که با ما درگیر شده بودند، یکی از آنها با چاقو دوستم را مجروح کرد و بعد هم متواری شدند.

بدین ترتیب مأموران کلانتری ۱۵۱ یافت‌آباد به محل حادثه اعزام شده و در تحقیق از شاهدان دریافتند که دقایقی قبل دو موتورسوار جوان با دو پسر جوان به خاطر چپ‌چپ نگاه کردن درگیر شده و در نهایت یکی از آنها پس از وارد کردن ضربه چاقو از محل متواری شده است.

با انتقال پسر مجروح به بیمارستان، تلاش پزشکان برای نجات جان وی بی‌نتیجه ماند و پسر ۲۵ ساله به علت شدت جراحات روی تخت بیمارستان جان باخت. با مرگ پسر جوان، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد.

در ادامه مأموران پلیس به بررسی دوربین‌های مداربسته محل پرداختند و در نهایت موفق به شناسایی شماره پلاک موتور متهم شدند. مأموران که ردی از متهم به دست آورده بودند، ساعت ۴ بامداد روز بعد، وی را در مخفیگاهش دستگیر کردند.

در بازجویی‌های اولیه، متهم که ۲۰ سال دارد منکر قتل شد و در حالی که آثار درگیری روی دست‌ها و بدنش به وضوح دیده می‌شد، گفت: همراه دوستم با موتور در حال عبور از خیابان بودیم که دو موتورسوار به ما حمله کردند و یکی از آنها با چاقو دوستم را مجروح کرد و از محل گریختند. من هم از ترس به خانه رفتم.

ما فقط یک دعوای ساده داشتیم و قصد کشتن کسی را نداشتیم. من واقعاً قاتل نیستم.

اما با توجه به دلایل و مدارک موجود و اظهارات شاهدان، متهم با دستور قضایی بازداشت شد و پرونده برای تحقیقات بیشتر به دادسرا ارجاع داده شد.

در دادگاه چه گذشت

در اولین جلسه رسیدگی به پرونده در دادگاه کیفری یک استان تهران، متهم در جایگاه ایستاد و با انکار قتل، ماجرای دیگری را مطرح کرد. او گفت: روز حادثه با دوستم و سه نفر از بچه‌های محل سوار بر موتورهایمان بودیم که ناگهان دو موتورسوار به ما حمله کردند.

دعوا شروع شد و یکی از دوستانم با چاقو مجروح شد. من از ترس فرار کردم و اصلاً در جریان نبودم که چه کسی چاقو زد. اما الان که خوب فکر می‌کنم به نظرم چاقو را همان پسر موتورسوار زد. من واقعاً بی‌گناهم و نمی‌دانم چرا پایم به این پرونده کشیده شده است.

با توجه به اظهارات متهم و نبود مدارک مستند، دادگاه پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا برگرداند.

وبگردی