درخواست عجیب قاتل در دادگاه جنایی تهران

به گزارش رکنا:  13 اردیبهشت سال 1399  گزارش یک نزاع جمعی در یکی از میدان‌های شهرستان پیشوای ورامین به پلیس اعلام شد و مأموران به محل اعزام شدند . بررسی‌های اولیه نشان داد درگیری میان چند جوان رخ داده و در این میان مرد جوانی به نام محمود از ناحیه کتف و پهلو به شدت آسیب دیده و طرف‌های درگیری هم متواری شده اند. با انتقال مجروح  به بیمارستان و پس از معاینات اولیه مشخص شد که وی از ناحیه دیافراگم بدن (میان بند) دچار پارگی شده که بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفت و به طور معجزه آسایی از مرگ نجات پیدا کرد.

در ادامه مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل مجروح کردن محمود آغاز کردند. از آنجایی که طرف‌های درگیری در محل نزاع حضور نداشتند مأموران با بررسی دوربین‌های مداربسته محل درگیری و بر اساس اظهارات شاهدان پی بردند که عامل اصلی پسر 18 ساله ای  به نام شهرام  بوده که بعد از درگیری به مکان نامعلومی‌گریخته است.

دو سال پس از این ماجرا و در حالی که ردیابی‌ها ادامه داشت به مأموران خبر رسید که وی در خانه پدری اش پنهان است. به این ترتیب پلیس وی را بازداشت کرد.

متهم پس از دستگیری و در همان بازجویی‌های اولیه به درگیری با سلاح سرد اعتراف کرد و گفت: من فقط یک ضربه به پهلوی محمود زدم و آن هم به خاطر این بود که او قصد داشت با چاقو من را بزند.

اما اظهارات شاهدان و تحقیقات پلیسی نشان می‌داد وی به قصد میانجیگری وارد درگیری شده بود. بنابراین برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: من آن روز برای هواخوری به پارک رفته بودم که متوجه شدم چند جوان باهم درگیر شده‌اند.

همان موقع وارد درگیری شدم تا آنها را از هم جدا کنم که شهرام با چاقو چند ضربه به من زد و از هوش رفتم تا اینکه وقتی چشم‌هایم را باز کردم و دیدم در بیمارستان هستم. کادر درمانی به من گفتند که فکر نمی‌کردیم زنده بمانی و حالا هم با لوله ای که در دیافراگمم تعبیه شده زنده هستم و هزینه زیادی برای درمانم پرداخت کرده‌ام. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم و علاوه بر مجازات متهم درخواست دیه دارم.پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من یک ضربه بیشتر نزدم و اگر نمی‌زدم او من را می‌زد.

با پایان جلسه  قضات وارد شور شدند و متهم را به هشت ماه حبس با احتساب ایام بازداشتی و دو سوم دیه کامل از جنبه خصوصی جرم و 8 درصد دیه کامل بابت پارگی پهلو، دیافراگم و عمل جراحی شکم محکوم کردند که حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد.

درخواست اعسار

پس از قطعی شدن حکم متهم با ارسال درخواستی به دادگاه کیفری یک استان تهران از قضات خواست تا با اعسار او موافقت کنند.

با پذیرش رسیدگی به این درخواست وی بار دیگر در شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای این جلسه متهم به جایگاه رفت و گفت: من جوانی کردم و حالا هم پشیمانم.

من همسر عقد کرده ای دارم که بلاتکلیف مانده است و پدرش از من خواسته تا زودتر تکلیف دخترش را روشن کنم . اگر نتوانم ازدواج کنم زندگی‌ام به هم می‌ریزد و همسرم می‌رود . در حال حاضر هم مشکلات مالی زیادی دارم . از طرفی باید حدود یک میلیارد تومان دیه بپردازم که امکان پرداخت دیه را به طور کامل و یکجا ندارم. از شما درخواست می‌کنم تا با درخواست اعسار من موافقت کنید.

بعد از آن دو شاهد که از سوی متهم به دادگاه معرفی شده بودند یک به یک به جایگاه رفتند و ضمن تأیید اظهارات متهم درباره وضعیت مالی او عنوان کردند که نه او و نه خانواده اش امکان پرداخت  دیه به صورت کامل را ندارند.

در ادامه قاضی گفت: مجازات چاقوکشی که قسطی نمی‌شود. شما کاری انجام داده ای که باید تاوانش را پرداخت کنی.

متهم جواب داد: من پشیمان شدم و دیگر هیچوقت چاقو در جیبم نمی‌گذارم.

قاضی از متهم پرسید در حال حاضر چه مقدار می‌توانی پرداخت کنی؟

متهم جواب داد:50 میلیون تومان و دیگر هیچ پولی ندارم که بخواهم به شاکی بپردازم.

با اعلام پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

وبگردی