چگونه بازده پایین اقتصاد واقعی بر بازار سرمایه تأثیر می‌گذارد؟
تبلیغات

علینقی مشایخی در نشست تخصصی «ظرفیت صنعت مالی برای توسعه اقتصاد» که در نمایشگاه کیش اینوکس ۲۰۲۵ برگزار شد، اظهار داشت: «در صورتی که میزان بازگشت سرمایه در بازار مطلوب باشد، حتی سرمایه‌گذاران خارجی نیز وارد میدان خواهند شد و به شکل مستقیم به اقتصاد واقعی کمک می‌کنند. اما اگر نرخ بازدهی پایین باشد و اقتصاد واقعی عملکرد مطلوبی نداشته باشد، شهروندان سرمایه‌های خود را از بازار سرمایه خارج کرده و به سمت فعالیت‌های غیرمولد نظیر خرید طلا یا ارز سوق می‌دهند. در چنین شرایطی، نه‌تنها بازار سرمایه کوچک می‌شود، بلکه سرمایه‌گذاران خارجی نیز به علت نبود بازدهی مطلوب دارایی‌های خود را خارج می‌کنند. بنابراین بازده اقتصاد واقعی نقش اساسی در گسترش بازار سرمایه دارد.»

وابستگی بازده بازار سرمایه به اقتصاد واقعی

مشایخی توضیح داد: «عملکرد اقتصادی یک کشور به عوامل مختلفی از جمله سیاست‌های مالی، تورم و کسر بودجه ارتباط مستقیم دارد. با افزایش نرخ تورم و کاهش ثبات اقتصادی، ریسک در سرمایه‌گذاری بالا می‌رود و تقاضای کل با افت مواجه می‌شود. این موضوع باعث تضعیف اقتصاد واقعی می‌شود. همچنین سیاست‌های پولی و بانکی، مسیر تعیین نرخ سود و همچنین انضباط در نظام بانکی، تمامی این موارد تأثیر جدی بر تورم و ثبات اقتصادی دارند.»

مشایخی همچنین به جنبه دیگری از مشکلات صنعت مالی اشاره کرده و افزود: «قیمت‌گذاری در حوزه انرژی نمونه‌ای از چنین وابستگی‌های اقتصادی به شمار می‌رود. در برخی دوره‌ها، انرژی با قیمت پایین به صنایع اختصاص داده شده که منجر به کسب سود توسط آن‌ها شده است. با این حال، این وضعیت نمی‌تواند پایدار باشد. توقف توسعه در بخش انرژی منجر به کمبود منابعی نظیر گاز و نوسان در عرضه محصولات می‌شود. تعیین مصنوعی قیمت‌ها یا تنظیم آن‌ها به شکل ناگهانی، سبب نقصان در نظم اقتصادی بنگاه‌ها و کاهش بازده تولید خواهد شد.»

مشکلات سیاست‌گذاری اقتصادی؛ مانعی بر سر راه ثبات بازار سرمایه

وی افزود: «مسائلی نظیر وجود چند نرخ ارزی، ارائه نرخ‌های ترجیحی و الزام صادرکنندگان به فروش ارز با نرخ‌های غیرواقعی، چرخه بازدهی در اقتصاد را دچار اختلال می‌کند. تغییرات پیوسته در سیاست‌های ارزی یا مقررات صادراتی، به‌ سرعت در قیمت سهام شرکت‌ها منعکس می‌شود. همچنین قیمت‌گذاری دستوری برای کالاها و خدمات برخلاف مکانیسم عرضه و تقاضا، منجر به کاهش بهره‌وری و کمبود سوددهی در بنگاه‌ها شده و پویایی اقتصادی را دچار افت می‌کند.»

مشایخی به تأثیر سیاست‌های خارجی نیز اشاره کرد و گفت: «روابط بین‌المللی و سیاست‌های خارجی، تأثیر گسترده‌ای بر اقتصاد دارند. هرگونه ایجاد مانع در مبادلات تجاری یا انتقال فناوری، روند رشد اقتصاد را کُند می‌کند و بازدهی اقتصاد تنزل می‌یابد. افزون بر این، تغییرات پی ‌در پی تعرفه‌ها، محدودیت‌های صادرات و ورودی کالاها نیز موانع عمده‌ای برای رشد مستمر به‌ شمار می‌روند. در کنار این عوامل، نظام قضایی باید روان و شفاف باشد تا بتواند شرایط مناسبی برای فعالیت‌های اقتصادی فراهم کند. پیچیدگی و عدم ثبات در مقررات، به کاهش بازدهی و در نتیجه کوچک‌شدن بازار سرمایه منجر می‌شود.»

اقتصاد واقعی؛ پایه موفقیت بازار سرمایه

او تأکید کرد: «برای تقویت پویایی و بهره‌وری در صنعت مالی، باید سلامت و استحکام اقتصاد واقعی را مدنظر داشت. چنانچه اقتصاد واقعی به نحو مطلوب عمل نکند، حتی اگر بازار سرمایه به انسجام برسد، رشد اقتصادی واقعی حاصل نخواهد شد. این شرایط ممکن است منجر به انتقال سرمایه‌های مردمی به فعالیت‌های غیرمولد یا حتی خروج آن‌ها به کشورهای دیگر شود.»

مشایخی در انتهای صحبت‌های خود گفت: «برای تحقق توسعه اقتصادی پایدار، باید تمامی ارکان اقتصادی از جمله بانک‌ها، بیمه‌ها، نهادهای مالی، واحدهای تولیدی و سرمایه‌گذاران چه داخلی و چه خارجی، همراه با سیاست‌گذاران کلان، در تعامل و گفت‌وگوهای مشترک حضور به هم رسانند. سیاست‌گذاران باید توانایی درک اثرات تصمیمات خود بر اقتصاد واقعی و بازار سرمایه را داشته باشند و از دیدگاه فعالان این زمینه استفاده کرده تا سیاست‌های خود را بهبود بخشند. تنها از این طریق است که صنعت مالی کشور قابلیت رشد می‌یابد و اقتصاد ملی نیز به سمت شکوفایی حرکت خواهد کرد.»

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی