رهایی از تله فقر؛ چگونه؟

دنیای اقتصاد : ۱۷اکتبر (۲۵مهرماه) روز جهانی ریشه‌کنی فقر است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال۱۸۰۰ حدود ۸۵درصد از جمعیت جهان در فقر مطلق قرار داشتند که در سال۲۰۲۲ این رقم به ۸درصد کاهش یافته است. نکته قابل توجه این است که در سه دهه اخیر روند فقرزدایی در بسیاری از کشورها نظیر چین با موفقیت همراه بوده و در حال حاضر کشورهایی نظیر هند که جمعیت فقیر بالایی دارد، رویه مشابهی را در پیش گرفته است.

طی سال‌های گذشته، توسعه تجارت در بستر اقتصاد آزاد، بهبود رشد اقتصادی با ایفای نقش مشارکت در زنجیره جهانی تولید و همچنین مهار تورم به‌دلیل اجرای سیاست‌های پولی مناسب باعث شده است که بسیاری از خانوارها بتوانند شرایط خود را بهبود دهند و به یک رفاه مناسب دست پیدا کنند. درحالی‌که فرمول موفق فقرزدایی، در بسیاری از کشورهای شرق آسیا و آفریقایی در دستور کار قرار گرفته است، اما در چنین شرایطی فقر در ایران طی یک دهه اخیر پررنگ شده است و حدود یک‌سوم از جمعیت کشور در زیر خط فقر قرار گرفته‌اند.

رهایی از تله فقر

تروکادرو (به فرانسوی: Trocadéro ) از میدان‌های معروف شهر پاریس است و در مقابل رود سن و برج ایفل قرار گرفته ‌است. میدان تروکادرو به «میدان حقوق بشر» معروف است و بیشتر گروه‌های اپوزیسیون دولت‌های مختلف مستقر در فرانسه، در این‌ مکان تظاهرات می‌کنند.

امروز روز جهانی ریشه‌کنی فقر است. 36 سال پیش در چنین روزی بیش از 100هزار نفر در میدان تروکادروی پاریس گرد هم آمدند و به قربانیان فقر، خشونت و گرسنگی ادای احترام کردند. این افراد اعلام کردند فقر نقض حقوق بشر است. حالا پس از گذشت بیش از 3 دهه از این گردهمایی، گفته می‌شود احتمال دارد فقر شدید تا سال 2050 ریشه‌کن شود. اما پرسشی که وجود دارد این است که ریشه‌کن کردن فقر در چه صورتی امکان‌پذیر می‌شود؟

پاسخ کوتاه، مهار تورم و رشد اقتصادی است.

با وجود آنکه رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه نمی‌تواند تنها عامل ریشه‌کن کردن فقر باشد، اما مهم‌ترین عامل آن است. در سال‌های گذشته رشد و توسعه اقتصادی موجب شده کشورهایی مانند چین فقر مطلق را ریشه‌کن کنند. از سوی دیگر، مهار تورم نیز باعث می‌شود بخش قابل‌توجهی از گروه‌های فقیر بتوانند در طول زمان شرایط بهتری از لحاظ قدرت خرید ایجاد کنند.  این در حالی است که در یک دهه گذشته عوامل مختلفی مانند تحریم‌های اقتصادی و تورم مزمن موجب شده نرخ فقر در ایران گسترش یابد. بر اساس اعلام وزارت رفاه، در سال 1400 نرخ فقر به 30.4درصد رسیده است. کارشناسان اقتصادی توصیه می‌کنند برای کاهش نرخ فقر، به جای تمرکز بر سیاست‌های بازتوزیعی، در وهله اول ثبات اقتصادی و پس از آن رفع موانع رشد و توسعه اقتصادی در دستور کار سیاستگذاران قرار بگیرد.

امکان گریز از فقر

فقر جهانی یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که جهان با آن مواجه است. فقیرترین افراد جهان اغلب دچار سوء‌تغذیه هستند و به خدمات اولیه مانند برق و آب آشامیدنی دسترسی ندارند. همچنین این افراد دسترسی کمتری به آموزش و خدمات درمانی دارند و به همین دلیل وضعیت سلامتی‌شان نیز از وضعیت خوبی برخوردار نیست. در بررسی این مساله می‌توان گفت تعریف واحدی از فقر وجود ندارد. برای مثال کشورهایی که از لحاظ درآمدی با هم متفاوت هستند، خطوط فقر بسیار متفاوتی را تعیین می‌کنند تا فقر را به‌گونه‌ای آموزنده و مرتبط با سطح درآمد شهروندان خود اندازه‌‌گیری کنند. به عنوان مثال اگر فردی در آمریکا با کمتر از 24.55 دلار در روز زندگی کند، فقیر به حساب می‌آید؛ این در حالی است که این عدد بیش از 10 برابر خط فقر در اتیوپی است. با‌این‌حال برای اندازه‌گیری فقر در سطح جهانی، باید خط فقر ثابتی بین کشورها در نظر گرفته شود. این معیار درآمد 2.15دلاری در روز است.

بررسی‌ها در سال 2022 نشان می‌دهد 648میلیون نفر در جهان، که 8درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، با درآمدی کمتر از 2.15دلار آمریکا در روز، یعنی در فقر شدید، زندگی می‌کنند. این درآمد یک خط فقر بین‌المللی محسوب می‌شود. اما میتوان گفت فقر مطلق با معیارهای مختلفی سنجیده و محاسبه می‌شود. برای مثال خط فقر در کشورهایی که درآمدهای مختلفی دارند متفاوت است. براساس اعلام بانک جهانی، خط فقر کشورهایی که درآمدهای متوسط رو به پایین دارند 3.65دلار در روز و کشورهای که درآمدهای متوسط رو به بالا دارند 6.85دلار است. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه در سال‌های آینده می‌تواند باعث شود جمعیت کسانی که در فقر شدید به سر می‌برند کاهش یابد.

حتی برخی پیش‌بینی می‌کنند تا سال 2050 فقر شدید می‌تواند ریشه‌کن شود. چالرز کنی، کارشناس ارشد مرکز توسعه جهانی، در این باره گفت: «ما می‌دانیم جهان در سال 2050 بسیار متفاوت به نظر می‌رسد و تغییرات آب‌و‌هوایی نگرانی بزرگی برای آینده است. اما این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که رشد اقتصادی مستمر موجب می‌شود هیچ‌کسی در ناامیدانه‌ترین فقری که بخش عمده‌ای از بشریت آن را تجربه کرده، رها نشود. هرچند که این فقر می‌توانست ده‌ها سال پیش ریشه‌کن شود.» به صورت کلی می‌توان گفت نابرابری و فقر در آینده هم وجود خواهد داشت؛ اما رشد اقتصادی به کشورهایی که با فقر شدید دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند کمک خواهد کرد تا بتوانند از مسیر فقر خارج شوند. گفته می‌شود در حال حاضر حدود 42درصد از مردم جهان با بیش از 10 دلار در روز زندگی می‌کنند؛ در حالی که احتمال دارد تا سال 2050 حدود دو‌سوم از مردم جهان به چنین درآمدی دست یابند.

نمونه موفق فقرزدایی

یکی از کشورهایی که با اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی توانست فقر مطلق را ریشه‌کن کند، چین است. گزارش بانک جهانی گویای آن است که این کشور از سال 1987 حدود 800میلیون نفر را از فقر خارج کرده است.

به صورت کلی می‌توان گفت سیاست‌های توسعه اقتصادی چین پس از مرگ مائو موجب شد به مرور زمان جمعیت قابل‌توجهی از چینی‌ها از دام فقر برهند. با‌این‌حال قدم آخر را شی‌جین پینگ، رئیس‌جمهور این کشور، برداشت. او زمانی که در سال 2015 بر سر کار آمد، قول داد تا پایان سال 2020 فقر مطلق را در این کشور از بین ببرد. این وعده با یک سال تاخیر محقق شد. می‌توان گفت علت اصلی تاخیر مذکور، همه‌گیری ویروس کرونا در سال 2019 بود. اما چین با رشد اقتصادی خود و پس از آن تخصیص بودجه‌های دولتی توانست با فقر مطلق خداحافظی کند. در آخرین مراحل ریشه‌کن شدن فقر، دولت روستاییان این کشور را تشویق می‌کرد تا در صنایع موجود در روستاهای خود سرمایه‌گذاری کنند و به کشت محصولاتی بپردازند که از لحاظ اقتصادی صرفه زیادی دارد.

مسیر معکوس فقر در ایران

در سال‌های گذشته رشد اقتصادی به بسیاری از کشورها کمک کرده تا از چرخه فقر خارج شوند. اما این مساله در مورد ایران صادق نیست. در یک دهه گذشته عوامل مختلفی مانند تحریم‌های اقتصادی و تورم مزمن، درآمد سرانه ایرانیان نه‌تنها در مسیر رشد قرار نگرفت، بلکه روند معکوسی را تجربه کرد. می‌توان گفت در سال‌های گذشته تورم یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی بوده است. پس از گذشت چند سال، سبد غذایی خانوارها نیز تحت‌تاثیر قرار گرفته و برخی از مواد غذایی از سبد خرید آنان حذف شده است. بدیهی است در چنین شرایطی نرخ فقر نیز افزایش پیدا می‌کند.

در سال 1390 نرخ فقر معادل 19.4درصد بوده است. تا پایان سال 1396 میانگین نرخ فقر معادل 19.9درصد بوده است. اما سال 1397، یعنی سالی که آمریکا از توافق برجام خارج شد، نرخ فقر به 25درصد و سال بعد به 31درصد رسید. براساس اعلام وزارت رفاه، در سال 1400 نرخ فقر به 30.4درصد رسیده است. این به معنای آن است که از سال  1398به بعد یک‌سوم مردم ایران زیر خط فقر بوده‌اند. این نرخ فقر بالا موجب شد توجه سیاستگذاران به این مساله جلب شود. بااین‌حال تا‌کنون بیش از آنکه تمرکز بر مانع‌زدایی مسیر رشد اقتصادی باشد، سیاست‌های بازتوزیعی درآمد اجرا شده است. در چنین شرایطی کارشناسان پیشنهاد می‌دهند ایجاد ثبات در اقتصاد در وهله اول و سپس هموار کردن مسیر توسعه اقتصادی می‌تواند تنها مسیر از میان بردن فقر باشد.

به نظر می‌رسد در نیم دهه اخیر رشد زیگزاگی به جای رشد اقتصادی پایدار و بالا بودن نرخ تورم، دو عامل برای افزایش جامعه فقیر در کشور بوده است.