رکنا گزارش می دهد؛
وقتی وزیر جهاد کشاورزی از واقعیت بحران آب کشور بی خبر است!
رکنا اقتصادی: وزیر جهاد کشاورزی با ارائه آمار نادرست و اظهارات عجیب درباره مصرف آب و بهرهوری، نشان داد نه تنها از واقعیت بحران آب در کشور آگاهی دقیقی ندارد، بلکه الزامات قانونی برنامه توسعه را نیز نادیده میگیرد. وقتی متولی اصلی کشاورزی این سطح از آگاهی را دارد، نمیتوان انتظار اصلاح اساسی در مدیریت منابع آب و امنیت غذایی کشور را داشت.

به گزارش خبرنگار اقتصادی رکنا، شب گذشته غلامرضا نوری قزلجه، وزیر جهاد کشاورزی در برنامه گفتگو ویژه خبری حضور پیدا کرد و با ارائه آمار نادرست و اظهارات عجیب درباره مصرف آب و بهرهوری، نشان داد نه تنها از واقعیت بحران آب در کشور آگاهی دقیقی ندارد، بلکه الزامات قانونی برنامه توسعه را نیز نادیده میگیرد.
وقتی متولی اصلی کشاورزی کشور در این سطح از آگاهی قرار دارد، نمیتوان انتظار اصلاح اساسی در مدیریت منابع آب و امنیت غذایی کشور را داشت.
وقتی وزیر جهاد کشاورزی از واقعیت بحران آب بی خبر است!
الف) قزلجه در این برنامه گفته است: «یک زمانی بود که بیشتر آب در بخش کشاورزی استفاده میشد ولی در حال حاضر 70 درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود که این میزان نیز امسال محقق نشده است.»
باید گفت این اظهار با آمار رسمی کشور در تضاد است. طبق داده های وزارت نیرو و گزارش های رسمی، سهم کشاورزی از مصرف آب بین 80 تا 90 درصد است، نه 70 درصد! به طور خاص، در سالهای اخیر بارها تأکید شده که کشاورزی بزرگ ترین مصرفکننده آب کشور است و این درحالی است که ارزش افزوده بسیار پایین و ضعیفی دارد. طبق گزارش جدید مرکز پژوهش های مجلس، در خرداد ماه امسال، بخش کشاورزی با رشد منفی 3.5 درصد، مهم ترین عامل کاهش رشد اقتصادی بوده است که علت آن افت تولید محصولات زراعی، باغی و دامی شده است. باوجود مصرف 80 تا 90 درصد آب کشور در کشاورزی، این بخش سهم کمی در تولید ناخالص داخلی دارد و به دلیل سیاست های نامناسب و به دور از عقلانیت و تمرکز بر محصولات آب بر و نبود فناوری، بهرهوری آن بسیار پایین است. بنابراین اگر وزیر با استناد به منبع خاصی از کاهش مصرف آب تا 70 درصد سخن میگوید، باید مستندات آن را ارائه کند.
ب) وی در ادامه گفته است: «مصرف زیاد آب کشور در بخش کشاورزی ایراد نیست و این روند طبیعی است و در کل دنیا همینطور است.»
باید در پاسخ به ایشان بیان کرد که اگرچه کشاورزی در همه دنیا مصرف کننده اصلی آب است اما این به هیچوجه به معنی "عادی بودن مصرف زیاد و غیر بهینه" نیست. کشورهایی با بحران آب مواجه بودند که با استفاده از تکنولوژی های مدرن مانند آبیاری قطرهای، آبیاری زیرسطحی، گلخانههای هوشمند، پهپادهای کشاورزی و سنسورهای رطوبت خاک، بهرهوری آب را بهطور چشمگیری افزایش دادند.
کشورهایی مانند عربستان، سنگاپور و امارات که با تکیه بر توان داخلی، دانش متخصصان، جسارت در سیاستگذاری، گذر از باورهای سنتی و استفاده از فناوریهای نوین، نشان دادهاند که میتوان آب را تولید کرد: از بازچرخانی فاضلاب گرفته تا شیرینسازی آب دریا، از ذخیره، جمع آوری و استفاده از آب باران تا اصلاح الگوی کشت و مصرف. کشورهایی که با تنها 2 درصد زمین قابل کشاورزی، از صادرکنندگان بزرگ محصولات کشاورزی در منطقه محسوب می شوند، آن هم با مصرف بسیار پایین آب نسبت به ایران.
در ایران، متأسفانه راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 30 تا 35 درصد است، یعنی بیش از 65 درصد آب هدر میرود. بنابراین، طبیعی دانستن مصرف زیاد بدون اشاره به ناکارآمدی نظام مصرف آب در کشاورزی، نوعی نادیده گرفتن واقعیتهای بحران آب کشور است.
*دراین خصوص گزارش رکنا را در اینجا بخوانید.
ج) وزیر جهاد کشاورزی در ادامه گفته است: «در برنامه هفتم تکلیف شده است که میزان مصرف آب بخش کشاورزی کاهش یابد.»
این جمله در تعارض آشکار با دو اظهار قبلی ایشان است. اگر مصرف زیاد آب ایرادی ندارد و طبیعی است، چرا در برنامه هفتم توسعه کاهش سالانه مصرف آب به 65 میلیارد متر مکعب تکلیف شده است؟
از سوی دیگر، طبق همین برنامه، دولت باید تا پایان برنامه هفتم در تأمین محصولات اساسی 90 درصد خودکفا شود. این دو هدف بدون بهکارگیری فناوریهای پیشرفته و مدیریت جدی مصرف آب، عملاً متناقض و غیرقابل اجماع هستند.
د) قزلجه در ادامه گفته است: «درخصوص بهرهوری، کارهای لازم انجام شده و راههای جدید و دقیق برای سیستمهای هوشمند از نظر مهندسی ابداع شده است و در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داریم، اما به منابع نیاز داریم.»
باید اضافه کرد، اگر کشور در وضعیت مطلوبی از نظر بهرهوری آب است، پس چرا هنوز بیش از 85 درصد اراضی کشاورزی با روشهای سنتی و پرمصرف آبیاری میشوند؟
چرا طبق آمار، تنها حدود 20 درصد از زمینهای زراعی به سیستمهای نوین آبیاری مجهز شدهاند؟
وزیر از اقدامات و ابداعات مهندسی سخن میگوید، ولی به هیچ آمار و خروجی عملی اشاره نمیکند. در عمل، پیشرفتها بیشتر روی کاغذ ماندهاند و در میدان واقعی، به دلیل نبود آموزش کشاورزان، مقاومت اجتماعی و ضعف زیرساختها، تغییر محسوسی مشاهده نمیشود.
همچنین ایشان درحالی از کمبود اعتبارات و منابع مالی صحبت می کند که از آن طرف هزینه های هنگفت صرف انتقال آب دریا به برخی از مناطق کشور برای حوزه کشاورزی می شود که طبق آمار از بهره وری بسیار پایینی برخوردار است و نه تنها تاثیر مثبتی در تولید ناخالص داخلی کشور ندارد، بلکه با ارزش افزوده پایین نیز همراه است.
در پایان باید گفت، اظهارات وزیر جهاد کشاورزی که در ظاهر سعی دارد بین مصرف زیاد آب، خودکفایی غذایی و بهرهوری آشتی برقرار کند اما از لحاظ آماری دچار تناقض است. از نظر منطقی سخنان ایشان در مورد «عادی بودن مصرف زیاد» با «الزام به کاهش مصرف در برنامه هفتم» ناسازگار است و از نظر اجرایی نیز ادعای «وضعیت مطلوب» بهرهوری با واقعیت میدانی فاصله زیادی دارد.
برای عبور از بحران آب و تحقق خودکفایی، باید با صداقت آماری، سرمایهگذاری در تکنولوژیهای اثباتشده جهانی، سیاستگذاری شفاف و مشارکت دادن کشاورزان مسیر را اصلاح کرد. پذیرش واقعیت، نخستین قدم در مدیریت منابع آب است.
ارسال نظر