ازعشق تو بی قرارم ای ... !

بعضی ها می گویند به خاطر عشق شان شکست خورده اند. بعضی دیگر معتقدندبه عشق شان نرسیده اند و سرخورده و ناکام شده اند. گروهی معتقدنداز عشق خود نارو خورده اندو بعضی هم با لبخندی تلخ می گویند :اصلا عشق را تجربه نکرده اند و این حرف ها را جلف بازی و مسخره می دانند. در کنار این افراد ،تعداد دیگری را می بینیم که جنس عشق شان فرق می کند. گاهی وقتی اخبار حوادث را ورق می زنیم در تیتر خبرها «دزد عشق موتور،جوان عشق قناری ،عشق موبایل و ... »را می خوانیم. تمام این افراد که در مسیر زندگی خود به بیراهه زده انداز یک اصل مهم غافل هستند وآن این که معنا و مفهوم و حدومرز و طعم عشق واقعی را نچشیده اندو حکایت شان مثل فردی است که با علاقه کاسه سوپ داغ را بر می دارد و بدون توجه به حرارت سوزاننده آن می خواهد غذای مورد علاقه اش را سر بکشد.

این فرد اگر در هوای یخبندان و یک روز سرد زمستانی در دامنه کوهی بلند گرفتار شده و حتی با مرگ دست و پنجه نرم بکند اول باید به این نتیجه و شناخت برسد که نیاز به خوردن سوپ داغ دارد و بعد هم اگر بخواهد کمی از این سوپ داغ بخورد و خودش را گرم کند و از شر گرسنگی در امان بماند نمی تواند محتوای ظرف را ناگهان سر بکشد .بی شک با وجود نیازی که به این غذا برای زنده ماندن دارد باید به نوع خوردن و تنظیم حرارت غذا دقت لازم و کافی داشته باشد. البته شاید درست نباشد معنای عشق را در بوران و یخبندان مشکلات و بالا و پایین زندگی آدم ها به ظرف سوپ داغ تعبیر کنیم و بهتر است بگوییم احساس نیاز و عزم جدی برای زنده ماندن ،همان عشقی است که می تواند امید بخش و راه نجات باشد.

شاعر می گوید:«من عاشق زعشقت بی قرارم ،تو چون لیلی و من مجنونم ای گل »و همه ما از خواندن این تیپ شعرها و مطالب عاشقانه لذت می بریم. یادش بخیر ،تا همین چند سال قبل ،دفترهای 40برگ و 60 برگ را خط کشی می کردیم و شعر و خاطره روی آن می نوشتیم. ماجرای جوان دل شکسته و عاشقی که گریه کنان به درختی تکیه داده یکی از همان شعرهایی بود که در این دفترچه های خاطرات خیلی دیده می شد. بعد هم در صفحات دیگر دفترچه خود می نوشتیم :« از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر » ولی کمتر به این موضوع فکر می کردیم کسی که عاشق باشد نا امید به درختی در ناکجا آ باد تکیه نمی کند و اگر صدای سخن عشق را شنیده باشد معنا و مفهوم واقعی آن را هم درک خواهد کرد.

سطحی نگری در درک مفهوم این عشق و عاشقی ها آفتی است که با گسترش و نفوذ فضای مجازی در زندگی جوان های امروزی هم خیلی تهدید و آسیب در پی دارد. بررسی مساله عشق و عاشقی بسیار گسترده ،پبچیده و خاص است و باید درست و حسابی به آن پرداخته شود. اما در این مطلب بهانه ای از آن ساختیم تا بگوئیم اگربه «خودمان» عشق بورزیم خیلی از مسائل و مشکلات و آسیب های مان حل خواهد شد . همان طور که بسیاری از افرادی که به موفقیت های بزرگی در زندگی دست یافته و از احساس خوشبختی سرشار می شوند این رمز را برای نیل به اهداف خود کشف کرده اند. عشق به خود یعنی شناخت جایگاه و مقام و احترام به خودمان و انتخاب بهترین ها برای خودمان و شکرگزاری به درگاه خدای مان به خاطر چنین فرصت ها و نعمت های بیکرانش. در صورتی که به این مرحله از شناخت وعشق رسیدیم خدای خود را هم خواهیم شناخت و این مصداق «من عرف نفسه فقد عرف ربه»است.

پس می توانیم شعری جدید بسرائیم و بگوئیم :«ازعشق تو بیقرارم ای خودمن... » بعد هم صدای سخن عشق که درک مقام و ارزش عشق به خالق یکتا وخوشترین صداهاست را بشنویم. یک نکته در اینجا وجود دارد و آن اینکه با عشق به خود گذشته ها و اعمال و رفتارمان را مرور کرده و برای آینده مان برنامه ریزی کنیم و سعی مان بر آن باشد که از آن چه دیروز بوده ایم بهتر باشیم .این یعنی خودمان را با عشق بشناسیم و سفری از خود به خود ،داشته باشیم. در این صورت از بسیاری مشکلات و گرفتاری هایی که تجربه می کنیم درس می گیریم که چگونه می توانیم ایمن و امیدوار در مسیر زندگی پیش برویم. یک مساله مهم در شناخت راه موفقیت نیز این است از تجربه دیگران هم درس بیاموزیم و بهترین راه ها و تصمیم ها را انتخاب کنیم چرا که عاشق خودمان هستیم و دوست داریم بنده اطاعت پذیر و موفقی در پیشگاه خدای مان باشیم.

حواس مان را جمع کنیم مبادا آن چه می اندیشیم ،آن چه به زبان می آوریم و آن چه انجام می دهیم یکسان نباشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 459411 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟