این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
فیلم / ساغر عزیزی فرح سینمای ایران: ازدواجم عاشقانه نبود...تمام طلاهارو پس دادم ... بچه بغل رفتم خونه مامانم ... فقط بچه رو گرفت منو راه نداد ...
ساغر عزیزی، بازیگر معروف نقش فرح پهلوی در سریال معمای شاه، در گفتوگویی صریح از چالشهای سخت زندگی شخصی، جدایی پرماجرا و آغاز دوبارهاش پس از رهایی از گذشته تلخ خود سخن گفت.
ساغر عزیزی، بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون، در یک مصاحبه جنجالی بخشهای دردناک و تکاندهندهای از زندگی شخصیاش را افشا کرد. او که نقش فرح پهلوی را در سریال پرحاشیه «معمای شاه» ایفا کرده بود، رازهای باورنکردنی از جدایی پرماجرایش را بازگو نمود.
روایتی تلخ و حیرتآور از زندگی ساغر عزیزی
ساغر عزیزی که متولد 9 فروردین 1356 در شیراز است، از همان ابتدا به هنر علاقهمند بود. او در رشته کارگردانی سینما تحصیل کرد و سرانجام در سال 1378 با بازی در فیلم سینمایی «رنگ شب» به دنیای حرفهای سینما وارد شد. فعالیتهای او تنها محدود به بازیگری نبود و در کنار ایفای نقش در سریالها و فیلمهای مشهوری همچون «عطش»، «اتا نازی» و «سالهای مشروطه»، چند فیلم مستند نیز ساخت.
«زندگی من عاشقانه نبود...»
ماجرای جدایی ساغر عزیزی یکی از تلخترین داستانهایی است که او در برنامه رک شو با مجید واشقانی بازگو کرد. او گفت: «تصمیم گرفتم از شوهرم طلاق بگیرم، اما او با تمسخر به من گفت "زر مفت نزن!". ازدواج من هیچوقت مبتنی بر عشق نبود، اما زمانی که دخترم پریا به دنیا آمد، با خودم گفتم: بابای بچمه، باید دوستش داشته باشم. اما شرایط به گونهای بود که نمیتوانستم ادامه بدهم.»
«تمام طلاهایم را پس دادم...»
ساغر درباره لحظههای بحرانی جداییاش افزود: «وقتی تصمیم گرفتم از او جدا شوم، تمام طلاها و داراییهایم را پس دادم و فقط با یک ساک لباس و پریا از خانه بیرون زدم. با قلبی شکسته و امید به حمایت خانوادهام راهی شیراز شدم. اما تراژدی تلخ زندگیام اینجا تمام نشد!»
اوایل شروع آزادی + روایت تلخ از یک مادر
ساغر عزیزی که تنها به دنبال سرپناه بود، به مادرش پناه برد. اما پاسخ مادر او بسیار تکاندهنده بود: «مادرم گفت خانه جای تو نیست!». این جمله ساده، زخم عمیقی بر روح او نشاند. او با بغض گفت: «در آن لحظه همه چیز برایم پایان یافته بود؛ احساسی مثل گم شدن در تاریکی.»
پس از این اتفاق، دشوارترین لحظه زندگی او رقم خورد؛ زمانی که دختر خردسالش را از بغلش گرفتند و او در حالی که هیچ پشتیبانی نداشت، مجبور بود به زندگی ادامه دهد.
اعترافات پرماجرای ساغر عزیزی نشان میدهد زندگی هنرمندان همیشه آنچنان درخشان و آرام نیست که ما تصور میکنیم. او با عبور از تمامی سختیها، امروز به عنوان زنی قدرتمند و مستقل شناخته میشود؛ اما این زخمها همچنان با او همراه است.
ارسال نظر