در گفت و گوی رکنا با استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف مطرح شد
ایران در وضعیت اورژانسی انرژی اما همچنان سهم انرژیهای تجدیدپذیر کمتر از یک درصد است!/ دولت وارد رقابت منفی با بخش خصوصی شده
وقتی سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ایران هنوز به یک درصد هم نمیرسد، معنایش این است که بحران نه پشت در، بلکه وسط خانه ایستاده است. سدهای خشکیده، برقهای خاموش و روشن، گاز کم و آسمان خاکستری، همه در کشوری که خورشید و بادش بیکار ماندهاند، تصویر آینده را واضح کردهاند: سرزمینی که منابعش ته میکشد، زمینش ترک میخورد و مردمش یا کوچ میکنند یا زیر سقف دود نفس میکشند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اگر ایران با همین روند کند و سهم ناچیز انرژیهای تجدیدپذیر – کمتر از یک درصد – پیش برود، پیامدهایش نه در آیندهای دور، بلکه همین فردا، با صورتمان برخورد خواهد کرد. در جغرافیای خشک و نیمهخشک کشور، کمبود آب تنها یک بحران منابع طبیعی نیست، بلکه زنجیرهای است که کشاورزی، امنیت غذایی و حتی ماندگاری جمعیت در مناطق وسیع را تهدید میکند.
ایران روی نفت خوابیده، ولی دارد با تشنگی بیدار میشود. همین حالا، سدهای تهران نفسهای آخرشان را میکشند و بعدش، شیرهای آب با غرغر و قطرهچکانی جوابمان را میدهند. برق؟ آنقدر قطع و وصل میشود که دیگر ساعت خاموشیها را میشود مثل برنامه سریال حفظ کرد. پاییز که برسد، ماجرای گاز شروع میشود و با اولین سرمای درستوحسابی، دود خاکستری میخوابد روی شهرها، طوری که نفس کشیدن شبیه تمرین مرگ و زندگی میشود.
ما کشوری هستیم که خورشیدش خسته نمیشود و بادش بیکار نمینشیند، ولی سهم انرژی تجدیدپذیرمان حتی به یک درصد هم نمیرسد. این یعنی خودمان با دست خودمان، سیم اکسیژن را از دستگاه جدا کردهایم.
اسپانیا، کشوری که منابع فسیلیاش به اندازه جیب یک بازنشسته هم پر نیست، همین چند روز پیش یک روز کامل برقش را ۱۰۰ درصد از انرژیهای پاک گرفت. ما؟ داریم درجا میزنیم، چون دولت تصمیم گرفته خودش وسط میدان باشد، پروژه بخرد، تجهیزات وارد کند، و با بخش خصوصی کشتی بگیرد. سرمایهگذار هم مثل کسی که میبیند حریفش داور هم هست، کلاً از بازی میزند بیرون.
زمینشناسی این داستان، تلختر از آمارهاست. سفرههای آب زیرزمینی آنقدر خالی شدهاند که زمین در بعضی جاها مثل پوست خشکیده پیرمرد ترک برداشته. این ترکها شوخی ندارند؛ خانه و جاده و زمین کشاورزی را میبلعند. این یعنی نقشه سکونت ایران در حال تغییر است، بیآنکه ما حتی آن را به رسمیت بشناسیم.
محیط زیست؟ آلودگی هوا نه دیگر یک بحران که یک سبک زندگی شده. زمستانها، نفس کشیدن در تهران، اصفهان یا اهواز شبیه دودکردن یک بسته سیگار در روز است. درختهای زاگرس با آفت و آتش و بیآبی دارند نفس آخر را میکشند، و ما همچنان گاز و بنزین میسوزانیم تا آسمانمان را خاکستریتر کنیم.
کشاورزی، همین حالا هم در حالت اورژانس است. وقتی برق بیثبات باشد، پمپهای آب خاموش میشوند، و کشاورز یا باید با دیزل گران کار کند یا قید کشت را بزند. این یعنی وابستگی بیشتر به واردات، و در بازاری که هر روز ناامنتر میشود، یعنی بازی با شکم مردم.
صنعت؟ کارخانهای که برقش را روزی چند بار میبرند و سوختش را با هزار منت میدهند، نمیتواند محصول رقابتی بدهد. فردا روزی که دنیا برای کربن مالیات ببندد، فولاد و سیمان و پتروشیمی ما پشت در بازارهای جهانی میمانند، چون مهر «آلاینده» روی پیشانیشان خورده.
توسعه؟ فراموشش کن. وقتی دنیا در حال خلق شغل در حوزه انرژی سبز است، ما داریم فرصتها را به باد میدهیم. هیچ کشور نفتی هوشمندی اینطور خودش را به نفت زنجیر نکرده.
و مهاجرت؟ با این ترکیب، کوچکردن نه انتخاب که اجبار میشود. اول روستاییها که آبشان خشکیده، بعد جوانها که امید شغلی ندارند، و آخر هم نخبگان که نفسشان از آلودگی و بیچشماندازی بریده. نقشه ایران آرام آرام مثل تکهپارههای یک پارچه کهنه میشود، با لکههای پرجمعیت و بخشهای وسیعی که خالی از سکنهاند.
یک درصد انرژی تجدیدپذیر؛ با این فرمان به آینده نمیرسیم
وقتی از وضعیت انرژی تجدید پذیر در کشور از دکتر سید هاشم اورعی، استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف پرسیدیم اینگونه پاسخ داد:
«واقعیت این است که سهم انرژیهای تجدیدپذیر ما هنوز زیر یک درصد است. در حالیکه تنها دو هفته پیش، کشور اسپانیا اعلام کرد در یک روز غیرتعطیل، صد درصد برق مصرفی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. این یعنی شدنی است، ولی نه با این روش ما.»
او افزود:
«مشکل ما این است که روشمان اشتباه است. اول باید دولت از این ماجرا کنار بکشد. نه فقط از انرژی تجدیدپذیر، بلکه در کل ساختار صنعت برق باید دولتزدایی انجام شود. شرط دوم، طراحی مدل اقتصادی درست برای توسعه انرژی تجدیدپذیر است؛ مدلی که مشارکت بخش خصوصی را واقعی و پایدار کند.»
دولت در رقابت با بخش خصوصی، خودش را وارد بازی کرده و بازی را باخته
دکتر اورعی با اشاره به نقش منفی دولت در روند توسعه انرژیهای پاک گفت:
«در حال حاضر، وزارت نیرو و سازمان ساتبا بهجای سیاستگذاری، خودشان دنبال خرید تجهیزات و اجرای پروژه رفتهاند. شورای اقتصاد هم به ساتبا مجوز داده که مستقیماً پروژه اجرا کند. این یعنی ورود مستقیم دولت به رقابت با بخش خصوصی. نتیجه؟ بخش خصوصی عقبنشینی کرده و کنار کشیده است. چون هیچ سرمایهگذاری عاقلی حاضر نیست با دولت رقابت کند.»
دولت وارد رقابت منفی با بخش خصوصی شده است
دکتر هاشم اورعی با تأکید بر لزوم خروج دولت از میدان اجرایی صنعت برق و واگذاری فضا به بخش خصوصی، گفت:
«دولت بهجای اینکه زمینه رقابت سالم را فراهم کند، خودش وارد رقابت منفی با بخش خصوصی شده. بخش خصوصی هم که نمیخواهد با دولت کشتی بگیرد. چون دولت در نهایت با نفوذ و قدرتش، زمینگیرش میکند.»
او ادامه داد:
«وظیفه دولت این است که زیرساخت و بستر رقابت را فراهم کند، نه اینکه خودش بازیگر اصلی میدان باشد. دولت باید اجازه دهد بازار برق بهدرستی شکل بگیرد، و در مرحله بعد – تنها در صورت لزوم – از اقشار آسیبپذیر حمایت هدفمند کند. نه اینکه خودش مجری، تصمیمگیر، خریدار، فروشنده و توزیعکننده باشد.»
دولت برق را به قیمت ورشکستگی میفروشد
اورعی با اشاره به وضعیت اقتصادی فاجعهبار صنعت برق، خاطرنشان کرد:
«امروز متوسط قیمت فروش برق توسط وزارت نیرو کمتر از ۴۰۰ تومان به ازای هر کیلووات ساعت است. در حالیکه قیمت برق در بازار آزاد (تالار سبز) به بیش از ۸ هزار تومان رسیده است. یعنی بیمعناست که دولت با چنین تفاوت قیمتی اصرار دارد برق را ارزان بفروشد. این یعنی ورشکستگی ساختاری، و البته این اتفاق هماکنون رخ داده است.»
او با لحنی صریح جمعبندی کرد:
«بنابراین اولین قدم دولت، اگر میخواهد اصلاحی انجام دهد، این است که کنار بکشد. هیچ کاری نکند.»
-
فیلم / الهام پاوه نژاد: اشتباهی عاشق شدم و ازدواج کردم! / زلزله ای وارد زندگیم شد و باعث شکست زندگیم و جدایی مان شد / من ماندم با خانواده ای غیرتی و متعصب ....
ارسال نظر