سایه امنیت؛ پلیس ایران در 12 روز جنگ، بیادعا اما بزرگ
مسعود ابراهیمی

۱۲ روز، واژهای ساده اما پر از حادثه. دوازده روزی که نفسها در سینه حبس شد، چشمها به افق دوخته شد و دلها در اضطراب تپید. دشمن، اینبار با وقاحتی بیسابقه آمده بود؛ با جنگنده، با رسانه، با نفوذ، با نقشههایی که حتی لحظهای آرامش مردم را نشانه گرفته بود. اما ایران تنها نبود. ایران سپر داشت؛ سپری از جنس تعهد، غیرت و جانفشانی.
در کنار دلاورمردان ارتش و سپاه، پلیس جمهوری اسلامی ایران با تمام توان و بدون هیاهو وارد میدان شد. نه فقط برای اجرای مأموریت، بلکه برای ادای وظیفهای انسانی و ملی: حفظ آرامش میلیونها ایرانی.
در روزهایی که دشمن در آسمان و فضای مجازی و حتی در قالب عوامل مزدور به دنبال ضربه زدن به امنیت کشور بود، پلیس بیوقفه جنگید؛ اما نه فقط با سلاح، بلکه با هوشیاری، با حضور در خیابانها، با ایجاد گشتهای شبانه، با تأمین امنیت راهها، با خنثیسازی اقدامات خرابکارانه، با مراقبت از مرزها و با کنترل دقیق و هدفمند برای شناسایی تهدیدها.
این امنیت، اتفاقی نبود. آرامش شهرها، تردد روان در جادهها، سکوت امن خانهها، نتیجه شببیداریهایی بود که در گزارشهای رسمی دیده نمیشود. نتیجه دلهایی بود که با ایمان به وظیفه، از جان گذشتند و خانوادههایشان را در اضطراب گذاشتند تا ما در آرامش زندگی کنیم.
پلیس ایران در این ۱۲ روز، نهتنها مأموریت خود را انجام داد، بلکه جان خود را کف دست گرفت و در کنار سایر نیروهای مسلح، نشان داد که امنیت این کشور، قابل معامله نیست. برخی در این مسیر به شهادت رسیدند؛ شهدای بینام و نشان امنیت. کسانی که شاید نامشان در رسانهها ندرخشد، اما چراغ خانههای ما به برکت خون آنها روشن ماند.
در دل هر مأمور پلیس، این جمله نانوشته است: اگر ما نایستیم، دشمن پیش میآید. و آنها ایستادند. بیوقفه. بیادعا.
فرماندهی و تکتک نیروهای پلیس جمهوری اسلامی ایران، در این روزهای پرالتهاب، نشان دادند که امنیت کشور فقط به قدرت نظامی وابسته نیست، بلکه به عمق ایمان کسانی گره خورده که در سکوت، با چشمانی بیدار، وطن را پاس میدارند.
امروز باید گفت: امنیت، میراث خون است. و پلیس، یکی از امینترین پاسداران این میراث.
قدردان شما هستیم؛ نه فقط به خاطر آنچه کردید، بلکه به خاطر آنچه نگذاشتید اتفاق بیفتد.
-
منتشر شد / نماهنگ بغض با صدای مرتضی پاشایی با بازی پارسا پیروزفر + فیلم
ارسال نظر