محمد رضا فروتن چطور بازیگر شد؟ / 20 تماس فقط در یک شب !

محمدرضا فروتن نام آشنا میان بازیگران سینما و تلویزیون است. محمدرضا فروتن متولد 7 دی 1347 در تهران است. محمدرضا فروتن علاوه بر بازیگری در حرفه های خوانندگی و صداپیشگی نیز تبحر دارد. محمدرضا فروتن دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت است. محمدرضا فروتن از پرکارترین سوپراستار مرد بعد از انقلاب بود.

به گزارش رکنا، محمدرضا فروتن یکی از مشهورترین ستاره های سینمای ماست . مردی که اینک در ۵۳ سالگی کماکان در اوج است ، در طول دوران شهرت حرفه‌ای همواره حاشیه های مختلفی پیرامون او وجود داشته و برخی اولین ها نیز به نام او سند خورده است

شایعات  و حقایق

در زندگی هر ستاره‌ای اسرار زیادی وجود دارد که هرگز رسانه‌ای نمی‌شود اما از روی آنچه که در واقعیت رخ داده و به رسانه ها درز کرده میتوان فهمید یک ستاره چقدر راز مگو دارد .

محمدرضا فروتن پس از ابوالفضل پورعرب ، دومین سوپراستار سینمای بعد از انقلاب بود. اولین جوانی که سیمرغ بلورین فجر را گرفت، در یک مقطع طولانی انتخاب اول و اصلی تمام کارگردانان هنری و تجاری بود . یعنی هم گیشه را داشت و هم منتقدان را !

اولین بازیگری که خواننده شد، اولین بازیگری که به سریال های تلویزیونی و شبکه خانگی آمد و بالاخره تنها بازیگری که شایعه تغییر جنسیت او منتشر شده است ! او صدایی خاص داشت و بازیگرانی چون پوریا پورسرخ به تقلید صدای اومشهور و متهم شدند. الگوی بازیگران جوان‌تر در دهه هشتاد و مورد تحسین ستاره های قبل از انقلاب چون سعید راد بود.

اول سربازی بعد دانشگاه

محمدرضا فروتن متولد ۱۳۴۷ است. در کودکی از پایین ترین نقطه شهر به بالاترین بخش نقل مکان داشته و در شمال شهر بزرگ شده است .او سال ۱۳۶۶ به سربازی رفت و سال ۶۸ پس از پایان خدمت کنکور داد و در رشته روانشناسی در دانشگاه آزاد قبول شد. پس از گرفتن مدرک لیسانس بود که بازی در سینما را به عنوان سیاهی لشکر آغاز کرد .او سر پروژه‌های مختلف به صورت گمنام می‌رفت و هر نقشی را هم قبول می کرد تا اینکه آن اتفاق جادویی برای او هم رخ داد

مدیون اکبر اصفهانی

اکبر اصفهانی از قدیمی های سینماست. عکاسی که  محمدرضا را برحسب رفاقت و استعدادی که در او دیده بود، به پروژه‌های مختلف معرفی می کرد . وقتی کیومرث پوراحمد در حال ساخت سریال سرنخ بود، برای اپیزود تماشاخانه - که ماجرای قتل در یک تئاتر روی می‌داد - به دنبال بازیگرانی جوان و گمنام می گشت . دوستداران سینما خوب به یاد دارند که سریال سرنخ با بازی جهانبخش سلطانی چه محبوبیتی بین مردم پیدا کرد اما زمانی که ساخته می شد کسی نمی دانست قرار است این کار چقدر دیده شود. اکبر اصفهانی ، محمدرضا را معرفی کرد و نقش به او رسید. و از آنجا به بعد کار فروتن جوان این بود که مدام در تماس با اصفهانی و پوراحمد از زمان پخش بپرسد !آرزویی که بالاخره برآورده شد!

محمدرضا فروتن

بیست تماس در یک شب

وقتی پخش سرنخ شروع شد،  محمدرضا فروتن التهاب بیشتری داشت. ندای غیبی به او می گفت که  با پخش اپیزود تماشاخانه اتفاق مهمی برای او خواهد افتاد و این را به همه دوستان و نزدیکان و خانواده اش هم گفته بود !

آن شب فروتن بی خبر از همه جا در یک مهمانی فامیلی حضور داشت. دستیار کارگردان به او خبر داد «امشب تماشاخانه پخش خواهد شد» و فروتن با اطمینان از اینکه قرار است زندگی اش تغییر کند ، مهمانی را نیمه کاره رها کرد و به منزل رفت و پای تلفن نشست !

تماس سرنوشت‌ساز از دستیار کیمیایی

سال ۱۳۷۵ سامان مقدم دستیار مسعود کیمیایی بود. استادی که تمام بازیگران آرزوی حضور در آثارش را داشتند تا جانشین بهروز وثوقی شوند! کارنامه ای که نام کیمیایی در آن بود ، اعتباری برای بازیگر می آورد. در جراید سینمایی می‌نوشتند کیمیایی در تدارک ساخت تازه‌ترین اثرش است ، فیلمی که چند جوان در آن نقش های مهمی دارند.

 آن شب حس محمدرضا فروتن درست بود ! بیش از ۲۰ تلفن با منزل پدری او - که شماره اش در تمام دفاتر تهیه و تولید سینمایی بود - گرفته شد که یکی از آن‌ها از همه مهمتر بود ، سامان مقدم او را دعوت کرد تا فردای آن روز به دفتر کیمیایی در کارگاه آزاد بازیگری برود.

مرسدس خوشبختی

محمدرضا فروتن در همان جلسه نخست نظر کیمیایی را جلب و برای بازی در فیلم مرسدس قرارداد بست. سال ۷۶ فیلم جدید کیمیایی اکران و محمدرضا فروتن به شهرتی که برای تمام بازیگران آثار کیمیایی قابل حدس است، رسید. فریاد ، اعتراض و سربازهای جمعه او را بازیگر ثابت آثار کیمیایی کرد و البته ستاره ای که تمام کارگردانان معتبر ابتدا نقش اصلی فیلم شان را به او پیشنهاد می دادند. سالها بعد فروتن در دهه نود دوباره جلوی دوربین کیمیایی رفت ، برای متروپل و البته او نیز به سرنوشت بقیه بخاطر پولاد دچار شد و بعید است این همکاری قسمت ششمی داشته باشد !

کدخبر: 745447 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟