فلسفه گل آفتابگردان در آثار ونگوگ؛ از رنگ ها تا احساسات
رکنا: نقاشی های آفتابگردان ون گوگ با جلوه ای از شور هنری، نمادی از زندگی، مرگ، وفاداری و جستجوی معنویت هستند که پیوندی عمیق میان انسان، طبیعت و مفاهیم متعالی را به تصویر می کشند.

به گزارش رکنا، آثار هنری وینسنت ون گوگ همواره موضوع بحثهای فلسفی و هنری بودهاند. در میان این آثار، آفتابگردانهای مشهورش جایگاه ویژهای دارند؛ نقاشیهایی که علاوه بر جنبه بصری، حامل معانی عمیقتری همچون زندگی، مرگ، و جستجوی معنویت هستند.
آفتابگردانها در تاریخ هنر نقشی نمادین ایفا کردهاند و از دیدگاههای مختلف، به مثابه نمادی از وفاداری، گذر زمان و تعالی شناخته شدهاند. این گلها چه از دیدگاه هنری و چه از نظر فلسفی، جایگاهی برجسته دارند.
چرا ونگوگ به آفتابگردانها علاقه داشت؟
نام وینسنت ونگوگ بهسرعت ذهنها را به یاد آفتابگردانهای زرد و پرانرژی میاندازد. او خود جمله معروفی داشت: «آفتابگردان مال من است». این گفته نشان میدهد ونگوگ قصد داشت این گلها را با هویت هنریاش پیوند دهد. اما معنای این گلها فراتر از رنگ و شکلشان است.
از جمله معروفترین آثار ونگوگ، تابلوی آفتابگردانهایی است که در گالری ملی لندن نگهداری میشود. اما آیا میدانستید او ۱۱ نقاشی از این گلها خلق کرده است؟ بیشتر این نقاشیها در سه بازه زمانی مشخص و کوتاه نقاشی شدند. اولین دوره فعالیت او مربوط به سال ۱۸۸۷ در پاریس، سپس سال ۱۸۸۸ در آرل، و آخرین بار در سال ۱۸۸۹ بود که آثار قبلی خود را بازآفرینی کرد.
آفتابگردانها و شکستی تلخ در زندگی ونگوگ
ونگوگ از آفتابگردانها برای تزئین خانهای استفاده کرد که قرار بود پل گوگن، هنرمند همنسلش، در آن ساکن شود. اما این دوستی دوام چندانی نیاورد و گوگن تنها پس از دو ماه ونگوگ را ترک کرد. این شکست شخصی به عمق معنای نقاشیهای او افزود.
هرچند آثار ونگوگ در زمان حیاتش چندان مورد استقبال قرار نگرفتند، اما پس از مرگ، محبوبیت آثاری همچون آفتابگردانهای او میان آوانگاردهای اروپا بهسرعت افزایش یافت و الهامبخش نویسندگان و منتقدان شد.
نمایش تاثیر آفتابگردان در دوران معاصر
آثار ونگوگ همچنان در قرن بیستویکم مورد توجهاند. در نمایشگاه «کیفر/ونگوگ» در آکادمی سلطنتی هنر، مجسمهای از آنسلم کیفر با نام «دانا» به نمایش گذاشته شد. این مجسمه آفتابگردانی را نشان میدهد که از کتابهای سوخته بیرون آمده است.
جولیَن دومِرک، کیوریتور این نمایشگاه، درباره آفتابگردانهای ونگوگ توضیح داده که آنها نمادی از جنوب بودند، اشارهای به مهاجرت ونگوگ از پاریس به پروانس. او همچنین این گلها را مرتبط با سنت نقاشی هلندی دانست که در آن گلها بهعنوان نمادی از شکوفایی و زوال به تصویر کشیده میشوند.
تاریخچه نمادگرایی آفتابگردان
بر خلاف بسیاری از نمادهای کلاسیک، آفتابگردانها سایقهای نسبتاً کوتاه دارند. این گل از قاره آمریکا به اروپا منتقل شد و بهتدریج به نماد عشق، وفاداری و ایمان تبدیل شد. داستانهای افسانهای از جمله تبدیل کلایتی به گل آفتابگردان، ارتباط این گل با خورشید را تقویت کرد.
نقاشیها و نوشتههای هنرمندانی مثل آنتونی ون دایک و یوست فن دن فوندل، بر نقش مذهبی و هنری آفتابگردان تأکید دارند. در دوران معاصر، حتی هنرهای سیاسی نیز به این نماد توجه داشتهاند؛ چنانچه اثر آی ویوی با نام «دانههای آفتابگردان» نمایشی از پیوند هنر و اجتماع است.
معانی پنهان در آثار ونگوگ
آیا ونگوگ از همه این معانی نمادین آگاه بود؟ مشخص نیست. اما او در نامهای به خواهرش نوشته: «تابلوهای من تقریباً فریادی از رنجاند، در حالی که در دلشان نوعی سپاسگزاری با زبان آفتابگردان روستایی پنهان شده.» شاید این سپاسگزاری از گوگن یا انعکاسی از باورهای مذهبی او باشد.
این در حالی است که آنسلم کیفر نگاهی تلختر به این گلها دارد. در چاپهایی همچون «باغ محصور» او، آفتابگردانها سوخته و سیاه شدهاند، اما بذرهایی که به زمین میریزند نشان از امید به آینده دارند.
پیوند میان حیات و مرگ
در آثار ونگوگ و هنرمندان دیگر، آفتابگردانها همواره تجسمی از زوال زندگی، جستجوی معنویت و بیان وفاداری به ارزشهایی فراتر از درک روزمره بشر بودهاند. این گلها ما را دعوت به تأمل در معنای زندگی و عشق جاودانه میکنند؛ مفهومی که با شکوفایی دوباره آفتابگردانها در تابستان، معنای تازهای مییابد.
-
احساسی ترین سکانس سریال عاشقانه جیران /ناصر الدین شاه: حکیم ازت میخوام ثمره این عشق رو نجات بدی
ارسال نظر