مهدی زارع استاد تمام زمین شناسی مطرح کرد
آیا ادعای وجود آب کافی صحیح است؟ / ۸۵٪ آب کشور در کشاورزی مصرف میشود؛ شرب و صنعت در اولویت دوم
ایران با حدود ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر سالانه، همچنان در بسیاری مناطق با کمبود شدید آب مواجه است. کارشناسان هشدار میدهند که سادهسازی مسئله با این استدلال که «اگر کشاورزی اولویت آخر باشد، آب برای همه کافی است» خطرناک است؛ راه حل واقعی اصلاح مدیریت آب، کاهش اتلاف و بهینهسازی مصرف در بخش کشاورزی است، نه صرفاً تغییر اولویتها.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،ایران با وجود داشتن حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر در سال، در بسیاری مناطق با کمبود شدید آب مواجه است و مدیریت ناپایدار، مصرف بیش از حد در کشاورزی و کاهش منابع زیرزمینی، بحران آب را تشدید کرده است. کارشناسان هشدار میدهند که سادهسازی مسئله با این استدلال که «اگر کشاورزی اولویت آخر باشد، آب برای همه بخشها کافی است» میتواند خطرناک باشد؛ راهکار واقعی، اصلاح مدیریت آب، کاهش اتلاف و بهینهسازی مصرف در بخش کشاورزی است.
دکتر مهدی زارع در این خصوص برای رکنا اینگونه نوشت:
سوم شهریور 1404 رئیس فدراسیون صنعت آب گفت "با ۹ درصد آب تجدید پذیر، کل آب شرب کشور تامین میشود همین امروز ترکیه به شدت درگیر بی آبی است و اوضاعش خیلی بدتر از ماست." براساس آمار رسمی (سازمان هواشناسی و وزارت نیرو)، کل منابع آب تجدیدپذیر ایران (سطحی و زیرزمینی) در شرایط نرمال حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال است. این عدد شامل بارشها و آبهای تجدیدپذیر میشود. بخش عمده این آب (حدود ۹۰٪) در بخش کشاورزی مصرف میشود، و سهم صنعت و شرب کمتر است. از سوی دیگر توزیع جغرافیایی آب در ایران بسیار نابرابر است و مناطق مرکزی و شرقی با کمبود شدید مواجه اند. مسئله بحران آب در ایران ناشی از مدیریت ناپایدار، مصرف بیش از حد در کشاورزی، خشکسالیهای متوالی و کاهش منابع زیرزمینی به دلیل پمپاز آب از حدود یک میلیون چاه است . عدد ۱۰۰ میلیارد متر مکعب به خودی خود نشاندهنده "فراوانی آب" نیست، بلکه نحوه تخصیص و مصرف آن تعیین کننده است.
البته در درازمدت تخمینی غیرمحافظه کارانه منابع آب تجدیدپذیر ایران را بهطور تاریخی حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب در سال تخمین میزند. به دلیل خشکسالیهای طولانیمدت، تغییرات اقلیمی و برداشت بیش از حد (به ویژه از منابع زیرزمینی)، این میزان کاهش یافته است. گزارشهای سال ۱۳۹۹ و پس از آن نشان میدهد که این مقدار به حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب و در سالهای اخیر حتی به حدود 80 میلیارد متر مکعب در سال کاهش یافته است.
بخش عظیمی از بارشهای ایران -حدود ۶۵ تا ۶۹ درصد- به شکل تبخیر و تعرق (آب سبز) از دسترس خارج میشود و مابقی به آبهای سطحی و زیرزمینی تجدیدپذیر (آب آبی) تبدیل میشود.
منابع آب تجدیدپذیر عربستان کمتر از ۵ میلیارد متر مکعب تخمین زده می شود. منابع آب تجدیدپذیر عربستان سعودی را حدود ۳.۸۵ میلیارد متر مکعب ذکر کردهاند -بر اساس آمار سال ۲۰۱۱، که احتمالاً کاهش نیز یافته است. بنابراین اکنون رقم کمتر از ۵ میلیارد متر مکعب برای منابع آب تجدیدپذیر عربستان صحیح است و اختلاف بسیار فاحشی با ایران دارد. در عربستان به دلیل کمبود شدید منابع آب تجدیدپذیر و تخلیه منابع آب زیرزمینی غیرتجدیدپذیر خود، برای تأمین محصولات کشاورزی مانند برنج و علوفه به کشاورزی فراسرزمینی -سرمایهگذاری برای کشت در کشورهای دیگر- روی آورده اند.
برخی ادعا میکنند که ما اگر اولویت آخر را کشاورزی قرار دهیم، برای همه بخشها فراوان آب داریم. این ادعا حاوی یک دیدگاه سیاستی و یک واقعیت آماری است. در حال حاضر، بیش از ۸۵٪ از منابع آب تجدیدپذیر کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود اگر مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی به شدت بهینهسازی شده و این سهم عظیم کاهش یابد -مثلاً با اولویت دادن به آب شرب و صنعت- میتواند به تعادل منابع و تأمین آب بخشهای دیگر کمک کند. البته اینکه "اگر کشاورزی را در اولویت آخر قرار دهیم"، در تئوری ممکن است برای بخشهای دیگر (شرب، صنعت، محیط زیست) آب کافی وجود داشته باشد، دیدگاهی ساده انگارانه است چرا که کشاورزی حدود ۱۲٪ اشتغال و بخشی از امنیت غذایی کشور را تأمین میکند. تغییر الگوی کشت و افزایش بهره وری آب در کشاورزی ضروری است، نه حذف کامل آن. و اینکه با کاهش مصرف کشاورزی، چالشهای توزیع آب، تبخیر بالا، فرسوده بودن شبکه آبرسانی و تغییرات اقلیمی باقی میمانند. عربستان واقعاً منابع آبی تجدیدپذیر بسیار محدودی دارد (کمتر از ۵ میلیارد متر مکعب در سال) و بخش عمده آب شرب آن از طریق آب شیرین کن های دریایی تأمین میشود. البته عربستان به دلیل کمبود آب،به واردات مواد غذایی روی آورده است.اما مقایسه ایران با عربستان از نظر آب چندان مفید نیست، چراکه عربستان درآمدهای نفتی بالایی دارد که میتواند هزینه های شیرین سازی آب را پوشش دهد. ایران جمعیت بسیار بیشتری دارد- 88 میلیون در ایران در مقابل ۳۵ میلیون در عربستان .. اگر حدود 7 میلیون نفر مهاجر ساکن ایران را یز درنظر بگیریم که آنها نیز مصرف کننده آب هستند جمعیت ساکنان ایران حدود 2.7 برابر عربستان است.
بنابراین اینکه "اگر کشاورزی را در اولویت آخر قرار دهیم، برای همه بخشها فراوان آب داریم" ساده سازی خطرناکی است، چراکه ایران در بسیاری از مناطق با کمبود فیزیکی آب مواجه است.کاهش کشاورزی نیازمند برنامه ریزی پیچیده برای اشتغال، امنیت غذایی و ملاحظات امنیتی خاص است. مسئله اصلی، مدیریت آب است، نه فقط اولویتبندی بخشها . ایران در صورت تداوم وضعیت کنونی، ممکن است در آینده با چالشهای بزرگتری در تأمین آب و امنیت غذایی مواجه شود، اما راه حل آن نه تنها تغییر اولویتها، بلکه اصلاح مدیریت آب، کاهش اتلاف، استفاده از فناوری و سازگاری با شرایط خاص تغییرات اقلیمی و تاب آوری اقلیمی است. با مصرف بیش از حد و ناکارآمد در کشاورزی، ایران با تنش و بحران آب مواجه است. تغییر رویکرد و بهینهسازی کشاورزی برای فراوان شدن آب برای بخشهای دیگر، یک امکان بالقوه است که نیاز به اجرای سیاستهای دقیق و کاهش شدید برداشت از منابع دارد، نه یک وضعیت موجود.
ارسال نظر