آیا پادشاهان فعلی حرمسرا دارند؟ + جزئیات

حرمسرا چیست؟

حرمسرا، شبستان یا حرم مکانی در قصر بود که زنان و کنیزهای شاه، سلطان یا خلیفه در آن زندگی می‌کردند.

20 زن در حرمسرای پادشاه تایلند

 حرمسرای پادشاه تایلند برای در امان ماندن از ویروس کرونا ، در آلمان قرنطینه شدند . پادشاه تایلند با 20 زن در یک هتل مجلل آلمان قرنطینه شدند.

به گزارش روزنامه هندی "ایندیا تودی" ، "ماها واجیرالونکورن" (Maha Vajiralongkorn) تصمیم گرفته که خودش را در کشور آلمان قرنطینه کند و مجوزهای لازم برای اقامت در هتل چهار ستاره "گراند هتل ساننبیکل" در ایالت باواریای آلمان را با وجود مقررات قرنطینه در آلمان دریافت کرده است.

به گزارش روزنامه "بیلد" آلمان ، پادشاه تایلند به همراه 20 زن حرمسرا و تعدادی از خدمتکاران خود وارد این هتل شده است. برخی گزارشها حاکی است که پادشاه تایلند قصد داشته همراهان بیشتری را با خود به آلمان ببرد اما 119 نفر از همراهان او به ظن اینکه مبتلا به کرونا هستند به تایلند بازگردانده شدند.

با انتشار گزارشهایی از قرنطینه شاه تایلند در آلمان ، مردم تایلند در رسانه های اجتماعی خشم و ناخشنودی خود را ابراز کردند و هشتگ "چرا به شاه نیاز داریم؟" در توییتر داغ شد. این درحالی است که حرف زدن علیه پادشاه در تایلند جرم است و اهانت به پادشاه و ملکه مطابق قانون ممنوع است.

در درون حرمسرای سلطان عیاش

یک زن آمریکایی به نام جیلین لورن، در کتاب زندگینامه‌ای خود با عنوان «برخی دختران: زندگی من در حرمسرا» (Some Girls: My Life in a. Harem) ادعا میکند که در اوایل دهه ۱۹۹۰ که ۱۸ سال داشته و در رویایی بازیگر شدن در نیویورک به سر می‌برده به عنوان یکی از ۴۰ زن حرمسرای شاهزاده جفری استخدام شده است. او می‌گوید که به مدت ۱۸ ماه در حرمسرای شاهزاده بوده و دومین زن مورد علاقه وی به مدت یک سال بوده است. لورن در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۱۱ با سی ان ان داشته در مورد او چنین می‌گوید: «او دیوانه و فاسد است. در آن زمان برایم جذاب بود، اعتمان به نفس، کاریزما و بی پروایی اش».

بیشتر بخوانید:

ثریا 15 ساله بود که در حرمسرای پادشاهی تسلیم نیت شوم شد! 

حرمسرای یک مرد با 50 زن و کودک / بی عفتی های یک شیطان + عکس

در سال ۲۰۱۵، این زن آمریکایی در یک مستند به نام «۶۰ Minutes Australia» او را «سلطان عیاش» خواند و ادعا کرد که صد‌ها مورد رابطه جنسی با شاهزاده جفری و یک مورد نیز با سلطان حسن البلقیه داشته است. او گفت که کتابش در برونئی اجازه چاپ ندارد. لورن در مصاحبه خود در می ۲۰۱۴ نیز چنین گفته است: «من شاهد این واقعیت هستم که سلطان عیاشی می‌کرد و مرتکب زنا می‌شد و سرراست و بی شیله پیله زندگی نمی‌کرد». وی می‌گوید بعد از شنیدن اخباری در سال ۲۰۱۳ مبنی بر این که برونئی قصد دارید قوانین مجازاتی سختگیرانه‌ای را اعمال کند تصمیم به افشای داستان خود گرفت: «شاید این نمایانگر روشی باشد که بسیاری از افراد در قدرت به آن شکل رفتار می‌کنند که یک قانون برای آن‌ها و یک قانون دیگر برای تمامی مردم است، مردمی که پول و قدرت زیادی ندارند».

دولت برونئی، اما تمامی این ادعا‌ها را رد کرده است. یکی دیگر از کسانی که ادعا می‌کند به استخدام حرمسرای سلطان برونئی و برادرش درآمده، شانون مارکتیک، دختر شایسته ایالات متحده در سال ۱۹۹۲ است که در سال ۱۹۹۸ سعی کرد سلطان برونئی و شاهزاده جفری را در کشورش به دادگاه بکشاند، با این ادعا که به مدت ۳۲ روز در قصر سلطان مورد بدرفتاری و تحقیر قرار گرفته و به معنای واقعی کلمه زندانی آن‌ها بوده است. بر اساس اسناد دادگاه، مارکتیک گفته که ۳۰ تا ۱۰۰ زن در هر لحظه در قصر سلطان برونئی حضور داشته اند، برخی از آن‌ها می‌دانستند که برای داشتن رابطه جنسی استخدام شده و برخی دیگر مانند خود او بر این باور بودند که برای اجرای برنامه‌های قانونی نمایشی و تبلیغاتی با دستمزد روزانه حدود ۳٫۰۰۰ دلار به آنجا فرا خوانده شده بودند.

در این اسناد چنین آمده است: «پرسنل قصر به پلینتیفس گفتند که در مهمانی‌ها و مراسم شبانه در دیسکو‌ها شرکت کند، جایی که سلطان، جفری و دیگر دوستان مردشان، ظاهراً، زنانی که می‌خواستند با آن‌ها رابطه جنسی داشته باشند را انتخاب می‌کردند». این دو برادر چنین ادعا‌هایی را کذب دانسته و سلطان نیز گفته که حتی مارکتیک را ملاقات نیز نکرده است. در نهایت دادگاه به خاطر جایگاه این دو برادر به عنوان حاکمان یک کشور و مصونیت قضایی شان، آن‌ها را از مجازات مبرا دانست.

حرمسرا در آمریکا

چهره قذافی به عنوان دیکتاتوری عجیب و خودکامه که لیبی را به کشوری عقب مانده با زیرساخت های خراب و سیاست و اقتصادی سراسر فساد مبدل کرده بود در پیش روی جهانیان شناخته شده بود.

افشاگری درباره حرمسرای سیاستمدار معروف

شخصیت قذافی نمایانگر یک متجاوز بود، کسی که اعمال جنسی اش را با سیاست آمیخت و همزمان کوشید مطامع شخصی را به پیشبرد اهداف سیاسی خود در داخل لیبی پیوند بزند. ظاهرا این تصویر مکتوم برای سال ها جزئی از ساختار حکومت قذافی بوده است. او تعرض جنسی را به ابزاری برای استیلا بر دیگران مبدل کرده بود و این «دیگران» طیف وسیعی را شامل می شد؛ از بردگان جنسی ساکن در حرمسرا تا رقبای سیاسی بالقوه و بالفعل و نیروهای شبه نظامی که در ماه های پایانی حکومتش علیه او مبارزه می کردند. کتاب «حرمسرای قذافی» نوشته آنیک کوژان، خبرنگاری که مدتی پس از سقوط قذافی از سوی روزنامه لوموند به طرابلس رفته بود تا در رابطه با نقش زنان در انقلاب تحقیق کند. از این تصویر وحشتناک پرده برمی دارد.

 راوی اصلی حرمسرا ی قذافی زنی به نام ثریا است. او یکی از قربانیان قذافی است که در آستانه بیست و دو سالگی با کوله باری از خشم و ناراحتی، خبرنگار خارجی را پیدا می کند و حاضر می شود تمام آنچه مکتوم مانده بود و دیگران تمایلی برای سخن گفتن در رابطه با آن را نداشتند برای او تعریف کند. کوژان روایت می کند که در مدت حضور خود در لیبی اگرچه توانسته بود به نقش زنان در انقلاب پی ببرد اما هرگاه در رابطه با شایعات موجود در اطراف قذافی مانند تجاوزات دسته جمعی که سپاهیان و مزدوران تحت امر او مرتکب شده بودند پرسش می کرد با امتناع و سکوت جامعه و حتی زنان در میان نگاه های معنادار و آه های از سر استیصال آنان مواجه می شد. سایه «قائد اعظم» معمر قذافی حتی پس از سقوط هم سنگین بود و شاید سنگین تر از آن سایه سنتی بود

که در آن اشاره به اموری از این دست تابو محسوب می شد. ثریا اولین زنی بود که داستان هولناکش را از حرمسرایی بازگو کرد که زیبارویان لیبی در آنجا به منظور خدمت به «قائد اعظم» گرد آورده شده بودند. جایی که برای برخی کعبه آمال بود و برای برخی دیگر گورستان آرزوهای دور و دراز جوانی محسوب می شد. ثریا پانزده ساله بود که در بازدید قذافی از مدرسه ای که در آن درس می خواند، مورد پسند قرار گرفت و همچون بسیاری دیگر از دختران لیبی به اقامتگاه برج و بارودار رهبر لیبی موسوم به «باب العزیزیه» برده شد. آنچه ثریا و متعاقب او شماری دیگر از دختران زندانی Prisoner در باب العزیزیه بازگو می کنند، داستان مردی است که از حیث جنسی بیمار و منحرف است و با خشونت به دختران نوجوان تجاوز Rape می کند.

زنانی که برای یک ساعت، یک هفته یا مدتی بیشتر ربوده می شدند تا مطامع رهبر لیبی برآورده شود. سخن گفتن از چنین وضعیتی در جامعه ای بسته برای زنان آسان نبود. مردم لیبی و حتی قربانیان قذافی مایل بودند این بخش از جنایات قذافی را به مثابه یک راز کوچک کثیف به گور ببرند. فشار اجتماعی و طرد شدن از جامعه ای که آنان ناگزیر از زندگی در آن بودند، این زنان را تشویق به سکوت می کرد.

البته بودند در این میان زنانی که ظاهرا با رضایت در «باب العزیزیه» حضور داشتند و در روایت دیگر زنان به ویژه ثریا به آنها و احوال روحی که داشتند، اشاراتی شده است. زنان دیگری که سقوط قذاقی زندگی آنان را دگرگون کرد، «آمازون ها» بودند این جمعیت محافظان مؤنث قذافی بودند که در انظار عموم با او ظاهر می شدند، نام آنها برگرفته از یک قبیله از زنان جنگجو در اسطوره های یونان باستان است که هیچ مردی را در جمع خود راه نمی دادند. این زنان در شرایط پساانقلاب هیچ جایگاهی در ساختار حکومت پیدا نکردند و به رغم تبلیغات قذافی، به طور کامل در حاشیه قرار گرفتند. مطابق حرف های شماری از این زنان، آنان در حقیقت هیچ وظیفه نظامی ای نداشتند و تنها در خدمت تصاویر تبلیغاتی قذافی بودند.

گروه دیگری از زنان که قذافی برای پیشبرد اهدافش به آنان نظر داشت، همسران و دختران رؤسای کشورهای خارجی بود. وی گمان می کرد برای آن که بتواند شاه شاهان آفریقا شود باید همسران و دختران رؤسای جمهور کشورهای آفریقایی را تصاحب کند. البته بسیاری از این زنان نیز در ملاقات خصوصی با قذافی بی پروا بودند و به سرعت به این نتیجه رسیدند که از این مسیر می توانند به هر آنچه خواهانش بودند، دست پیدا کنند و برای سازمان های خیریه و پروژه های عمرانی که در دست داشتند، پول های هنگفتی را از او دریافت از می کردند. قائد اعظم این کار را با سخاوت تمام انجام می داد. ضیافت های بزرگی به افتخار این زنان برگزار می شد و هدایا و جواهرات لوکس به آنان تقدیم می شد.

یکی از این زنان، دختر رئیس جمهور نیجریه بود که در بسیاری از سفرهای خارجی و اجلاس های بین المللی نیز او را همراهی می کرد. داستان های بسیاری در مورد این زنان در لیبی وجود دارد که طی برخی از این گفت و گوها به آنها اشاره شده است. با این همه هنوز در لیبی برای سخن گفتن از این وجه شخصیت قذافی آمادگی وجود ندارد. همه چیز به صورت شایعاتی درِگوشی مطرح می شود و افراد کمی حاضر هستند در این رابطه شهادت بدهند. زمانی که لیبی بعد از چهل و دو سال از شر حکومت دیکتاتوری قذافی رهایی یافت، بسیاری از قربانیان جرأت پیدا کردند که در رابطه با قصاوت ها و فسادها و انحرافات قذافی افشاگری کنند و گروه های مختلف خواهان پرداخت غرامت به قربانیان رژیم قذافی بودند

زندگی‌لاکچری مردی با چند حرمسرا

یک زن آمریکایی به نام جیلین لورن، در کتاب زندگینامه‌ای خود با عنوان «برخی دختران: زندگی من در حرمسرا» (Some Girls: My Life in a. Harem) ادعا میکند که در اوایل دهه ۱۹۹۰ که ۱۸ سال داشته و در رویایی بازیگر شدن در نیویورک به سر می‌برده به عنوان یکی از ۴۰ زن حرمسرای شاهزاده جفری استخدام شده است.

برای دهه‌ها او را خداوندگار زیاده روی می‌دانستند. حسن البلقیه، سلطان برونئی، ثروتمندترین مرد کره زمین برای چندین سال، خوب می‌دانست که چگونه ثروت هنگفت خود که از ذخایر نفتی این کشور کوچک در جنوب شرقی آسیا بدست آمده بود را برای خوشگذرانی و البته در کنترل داشتن تمام قدرت سیاسی و اقتصادی در کشور به کار گیرد. بخشی از گزارش‌ها درباره این سلطان ۷۲ ساله کشور سابقاً تحت الحمایه بریتانیا و برادرش شاهزاده جفری بلقیه را بخوانید:

طی دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، همه از مهمانی‌های بزرگ و پر عیش و نوش، هزینه‌های مولتی میلیون دلاری و حتی راه اندازی یک حرمسرا در قصر این دو برادر حرف می‌زدند. آن‌ها مالک هتل‌هایی مجلل در لندن، پاریس و نیویورک هستند.

جفری نیز یک قایق تفریحی بسیار مشهور و دو کشتی کوچکتر دارد که نام آن‌ها را از اعضای بدن زنان گرفته است. این دو برادر همواره به عنوان انسان‌هایی خوشگذران شناخته می‌شده اند. بریجت ولش، کارشناس مسائل جنوب شرق آسیا و استادیار علوم اقتصاد در دانشگاه جان کابوت، می‌گوید: «سلطان برونئی و برادرش شاهزاده جفری به خاطر حرمسراها، زیاده روی هایشان در خرید ماشین و سوء استفاده‌های جنسی شان مورد توجه قرار گرفته بودند. تمام این زنان در دهه ۱۹۸۰ به برونئی می‌آمدند از این رو تصویر عیاشانه‌ای که از این دو برادر ترسیم می‌شد بسیار فراگیر بود».

تاریخچه حرمسرا در ایران

طبق گزارش برخی از مورخین، چند همسری در بین اشراف اشکانی به خصوص شاه آنها رواج داشته است. برخی معتقدند شاه از طریق وصلت با خاندان‌های مشهور و بزرگان ایالات مختلف آنها را به خود وابسته کرده و مانع از شورش آنها می‌شده است. شاید جالب باشد که این سیاست بعدها در بین شاهان صفوی و قاجار نیز که کشور را تا حدی به صورت ملوک الطوایفی اداره می‌کرده اند، رواج داشته است.

خسرو معتضد در برنامه «تاریخ تماشایی» سایت اشتراک گذاری ویدئو تماشا، تاریخچه شکل گیری حرمسرا در ایران را بازگو کرد و کلمه «خواجه» بعد از اسلام را چنین معنی کرد: یکی از معنای خواجه، بزرگ است. مثل خواجه نظام الملک، خواجه نصیر طوسی. معنی دیگر کلمه خواجه، مغایر کلمه بزرگ است، یعنی کسی که خصی شده است که آن زمان با وسایل گوناگون این کار را می کردند تا این افراد بتوانند در حرمسرا خدمت کنند.

کشورهای اروپایی خواجه نداشته اند

وی ادامه داد: خواجه در کشورهای اروپایی وجود نداشته است. مثلا در رم و یونان کلمه خواجه را پیدا نکردم زیرا در یونان حرمسرا نبوده است و در رم هم هر مردی می توانست زنان متعددی را برای خودش بخرد یا در خانه خودش نگهداری کند. مثلا کراسوس و ژول سزار یکی از اینها بوده است. ژول سزار با کلئوپاترا ملکه بطلمیوسی ازدواج کرده است ولی زنان دیگری هم داشته است.

این مورخ با تاکید بر اینکه به غیر از اروپا در جاهای دیگر هم خواجه بوده است و بیشتر در حرمسرای شرقی وجود داشته است، گفت: در تاریخ دربار هخامنشیان نام تعدادی از خواجه ها آمده است که در خدمت خانم ها بودند و قدرت زیادی داشتند. مثلا بروتشات مادر اردشیر دوم زن شروری بود و دستور مسموم کردن عروسش استاتیرا را می دهد، به دلیل اینکه مورد توجه اردشیر دوم بوده است.

ماجرای مسموم شدن زنان حرمسرا توسط یکدیگر

وی تصریح کرد: مسموم کردن در تاریخ همیشه بوده است. دکتر پولاک اتریشی که در زمان ناصرالدین شاه به مدت ۲۰ سال در ایران بود مقاله ای نوشته است راجع به سم هایی که زنان حرمسرا برای مسموم کردن همدیگر استفاده می کردند.

این تاریخدان به تاریخ طولانی حرمسرا در ایران اشاره کرد و افزود: به عنوان مثال، داریوش از مصر که باز می گشت شاهزاده خانم مصری را با خودش می آورد که باعث عصبانی شدن همسرش می شود. هرودوت نقل می کند که آتوسا به شدت از شوهر خود ایراد می گیرد. در اواخر ساسانیان هم یکی از چیزهایی که مورد نفرت مردم بود این بود که بزرگان یا اسپهبدان مانند شاه زنان متعددی می گرفتند.

پادشاهانی که از هر دین یک زن داشتند!

معتضد یادآور شد: مذهب برای این افراد زیاد مهم نبود. مثلا یزدگرد اول زن یهودی داشت یا خسرو پرویز یک زن مسیحی تابع کلیسای رم و یک زن مسیحی آشوری داشت. با توجه به اینکه ازدواج تا چهار زن در اسلام اجازه داده شده است، بعد از اسلام قضیه گرفتن زنان متعدد و حرمسرا زیاد شد، به ویژه میان خلفای اموی.

زنی که با گیر کردن انگور در گلویش، باعث خودکشی خلیفه وقت شد

وی کتاب «الاغانی» ابوالفرج اصفهانی را معرفی کرد که درباره حرمسرا و دو زن به نام حبابه و سلامه نوشته شده است. در این کتاب آمده است که در گلوی یکی از این زنان انگور گیر کرد و مرد و باعث شد خلیفه وقت حالش بد شود و گریه و زاری کند و در نهایت خودکشی کند.

معتضد بیان کرد: خلفای بنی امیه، امویان که در واقع شاخه مروانیان خلافت اموی هستند، آدم های بسیار عیاش و لاقیدی بودند. در میان اینها عمر ابن عبدالعزیز پرهیزگار بوده که سعدی هم از او تعریف کرده است. دوره عباسی هم از مهتدی شروع می شود. عبدالله سفاح آدم خونریز و جدی و دنبال کشورگشائی بود که سردارش ابومسلم خراسانی بود و اهل داشتن حرمسرا نبود.

وی ادامه داد: منصور هم آدم جدی بود ولی مهتدی شروع به زن گرفتن می کند که یکی از زن هایش دختر استازیس سردار ایرانی است و پسرش هارون الرشید از این زن است. علت دفن هارون الرشید در مشهد مقدس هم به همین دلیل که ایران وطن مادری اش محسوب می شده، بوده است. او به وزرای ایرانی هم اهمیت می داد، مثل جعفر برمکی که ماجرایش مفصل است.

معتضد با بیان اینکه مادر معتصم ترک، مادر امین عرب و مادر ماموم مرجان ایرانی بوده است، تاکید کرد: از زمان هارون الرشید زنان زیاد می شوند. خواجگان هم بوده اند که اینها را بیشتر از آفریقا و بعد از قسمت های مختلف آسیا می آوردند. خواجه دو گونه بوده است، خواجه سفید و خواجه سیاه. دربار عثمانی سرآمد این کارها بوده است.

فیلمهایی که درباره حرمسراهای عثمانی می سازند افسانه و برای جذب توریست به ترکیه است!

وی افزود: نویسنده ای در سال های پیش کتابی به نام «جوهرآقا» نوشته است که تمام جزئیات حرمسرای عثمانی و جنایاتی را که مرتکب می شدند در این کتاب آورده است. در حرمسراهای عثمانی زنان را می کشتند، غرق می کردند. فیلم هایی که از این دوره می سازند افسانه است، زیرا چنین لباس هایی نمی پوشیدند و چنین آرایش و رفاهی نداشتند. اینگونه نمایش دادن برای جذب توریست است که به ترکیه بیایند.

معتضد به زنان بسیار دربار صفویه هم اشاره کرد و گفت: نقاشی هایی از زنان دوره صفوی موجود است که اکثر این زنان گرجی، چرکس و ارمنی بودند. این نقاشی ها در زمان صفویه و توسط نقاشان ایرانی و خارجی کشیده شده اند. در تصاویری که زن ها در حال رقص هستند آنها گرجی هستند زیرا زنان ایرانی حق رقصیدن نداشتند.

شاهی با سه هزار زن که باعث انقراض یک سلسله شد!

وی ادامه داد: وقتی شاه عباس به گرجستان لشکرکشی می کند، کتوان ملکه را اسیر می کند و به شیراز می آورد و با بچه هایش متمتع می کند. شاه عباس برای اینکه بتواند گرجستان را در مقابل دولت عثمانی حفظ کند به دروغ ادعا می کند که می خواهد با ملکه کتوان یا کتایون ازدواج کند. شاه سلطان حسین هم سه هزار زنه داشت و آدم عیاش و بی فکری بود و باعث انقراض سلسله صفویان شد.

معتضد به نقاشی های زنان صفوی که از ایران برده شده و در موزهای خارجی نگهداری می شود اشاره کرد و گفت: قیمت هر کدام از اینها مثلا در موزه این وان لی در لندن ممکن است یک یا دو میلیون دلار باشد. یکی از این تصاویر مربوط به رابرت شرلی مشاور نظامی شاه عباس است که نقاش هلندی آن را کشیده است.

سلطانی با ۱۰۲ فرزند پسر

وی از یکی دیگر از سلاطین ایرانی به نام باباخان یاد کرد که حدود هزار زن داشته است و ۱۰۲ پسر در زمان حیاتش از او به دنیا آمده اند و یادآور شد: اسامی تمام زنان فتحعلی شاه هم را هم پسرش برای تاریخ نوشته است است که آرزو خانم، آسیه خانم، آسیه خانم دوم، آقابیگم، آقابیگم دوم، آقابیگم سوم، آلاگوس خانم، آهو خانم، بدری جهان خانم از جمله آنهاست.

ناصرالدین شاه دخترهایش را به زور شوهر می داد!

معتضد ادامه داد: در زمان ناصرالدین شاه، یعنی بیست سال بعد از مرگ فتحعلی شاه، تعداد نوه ها و نبیره های فتحعلی شاه را حساب کردند که به بیست هزار نفر رسیده بود. ایل قاجار کوچک بود و اینها می خواستند افزایش فرزند داشته باشند. آنقدر دختر داشت که به زور شوهرشان می داد. مثلا فلان وزیر را صدا می کرد و می گفت باید فلان دختر ما را بگیری.

وی به عکس هایی از شاهزاده خانم های اوایل قاجار اشاره کرد که چندان چاق نبودند و قیافه هایشان معمولی بوده است و گفت: در طول تاریخ، مخصوصا زمان ناصرالدین شاه می گفتند که زنان چاق سالم تر هستند و به همین دلیل اینها اینطور فربه شدند. در اروپا هم همینطور بود.

زنی که گرچه فربه شد اما علی رغم باور آن دوران سالم نبود و در جوانی مرد

معتضد اظهار داشت: یکی از زنانی که فربه شد و زود مرد خانم انیس الدوله است که اهل عمامه از اطراف میگون است که خانمی دهاتی بود و شاه او را از بچگی پسندید. این زن از ده دوازده سالگی به دربار آمد و در چهل و دو سالگی بر اثر بیماری یرقان یا هپاتیت ب می میرد. قاجاری ها می گویند این زن از غصه ترور شاه مرد که این مطلب درست نیست.

معتضد با تاکید بر اینکه این ازدواج ها فقط جنبه هوی و هوس نداشت، گفت: شاه می خواست در اقصی نقاط مملکت یکسری طرفدار داشته باشد و بهترین کار هم این وصلت های ایلیاتی بود. فتحعلی شاه هم به وسیله این ازدواج ها با دختران خوانین از تمام حوادث مملکت باخبر می شد. بنابراین این ازدواج ها مقداری جنبه سیاسی و ارتباط و استفاده از ایل سالاران داشت. کما اینکه محمدرضا شاه هم در سال ۱۳۲۹ بعد از حدود پنج سال که از فوزیه جدا شده بود به سفارش جرج آلن سفیر آمریکا تصمیم گرفت دختری از ایل بختیاری اختیار کند تا از او حمایت و محافظت کنند.

ماجرای زنی که با جدا شدن از احمدشاه، همسر یک آهنگساز شد

وی به ماجرای احمدشاه آخرین پادشاهی که حرمسرا داشت پرداخت که ۹ همسر داشت و به محمدحسن میرزا اشاره کرد که وقتی از ایران رفت همه زنانش را به دلیل وضعیت بد مالی اش طلاق داد. یکی از این زن ها با سرتیپ رکن الدین مختاری رئیس شهربانی مخوف رضاشاه و آهنگساز ازدواج کرد. آهنگ های او الان هم گاهی با نام رکن الدین خان پخش می شود.

معتضد در پایان بر تاریخ طولانی ازدواج های متعدد در ایران تاکید کرد و گفت: اغلب کسانی که دستشان به دهانشان می رسید دو سه تا زن می گرفتند و بعد برایشان مشکلاتی ایجاد می شد. اسلام شرط شدید کرده است که عدالت باید ایجاد شود و رفتار متساوی باشد و برایشان خانه بگیرند که در دنیای امروز این مسائل اصلا انجام پذیر نیست.

حرمسرای خلیفه داعش

کنیزان و زنان حرمسرای خلیفه داعش و سایر اعضای این گروه تروریستی بر خلاف اخبار منتشره درباره وظایف جنگی که بر دوش آنها گذاشته شده است، دستور کاری بیش از زاد و ولد و خدمات پشتیبانی ندارند.

تصویری در رسانه ها منتشر شده بود که گفته می شود عکسی دسته جمعی از زنان حرمسرای خلیفه خودخوانده داعش ابوبکر البغدادی است.

تبصره ای هم درباره عکس این زنان از سوی برخی فعالان این شبکه ها وارد شد مبنی بر اینکه تصویر مذکور متعلق به زنان تن داده به جهاد نکاح البغدادی است و نمی توان صفت کنیز را به آنان اطلاق کرد.

به هر روی، گذشته از نام و صفت اطلاقی به این زنان، حتی اگر تعلق آنها به شخص خلیفه موثق نباشد، بردگی جنسی این زنان امری محرز است.

تاکنون اخبار زیادی در رسانه های جهان درباره بدعت قبیح جهاد نکاح در میان اعضای گروه تروریستی داعش منتشر شده است اما ظاهرا ورای همه این اخبار، بازگشت به رسم مذموم حرمسراهای پادشاهی و خلافتی به تدریج به یکی از مشخصه های تروریسم داعشی بدل می شود.

فروش زنان ایزدی و توسعه حرمسرا

شاید بعد از جهاد نکاح اعضای داعش با زنان پیوسته به این گروه، مساله ای که داعش را به راه انداختن حرمسرا تشویق کرد، جایزه ای بود که اعضای آن از ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده خود دریافت کردند. به گزارش ناظر حقوق بشر در سوریه روز 30 آگوست (8 شهریور 1393) البغدادی 300 زن و دختر اسیر ایزدی را به جنگجویان خود در سوریه تحت نام غنیمت جنگی هدیه کرد.

بلافاصله بعد از این اقدام ابوبکر البغدادی، بازار خرید و فروش زنان ایزدی با عنوان کنیز در حاشیه شمالی حلب، الرقه و الحسکه سوریه داغ و متوسط قیمت خرید و فروش دختران و زنان ایزدی 8 تا 10 هزار دلار اعلام شد.

به نوشته روزنامه دیلی تلگراف، داعش همچنین در بسیاری از مناطق تحت کنترل خود از زنان و دختران ایزدی به عنوان سپر انسانی استفاده کرد.

اما صرفنظر از گرفتن زنان ایزدی به کنیزی عوامل دیگری از جمله پیوستن زنان و دختران از سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی به این گروه تروریستی در چارچوب جهاد نکاح و همچنین آنچه این زنان آن را «ایثار» می نامیدند در تقویت جریان بهره برداری هر چه بیشتر جنسی از زنان موثر بود.

علل گرایش دختران اروپایی به داعش

روزنامه اسپانیایی"لاوانگواردیا" با اشاره به گرایش دختران اروپایی به داعش نوشت:هم اکنون مراکز امنیتی در اروپا نگران موج بازگشت دختران و زنان حامله اروپایی تبار از پدران داعشی می باشند، که در چارچوب قوانین اروپایی فرزندانشان هم باید از تابعیت این کشورها برخوردار شوند.

این روزنامه اسپانیایی به نقل از دفتر فدرال حمایت از قانون اساسی آلمان نوشت : هم اکنون این پدیده به شکل قابل توجهی در حال گسترش است به نحوی که شاهد سفر شماری از دختران کم سن وسال به بهانه گذراندن تعطیلات در کشورهای خاصی هستیم اما بعد از آن با مدارک جعلی وارد کشور سوریه شده و در آنجا بعد از انجام اعمال منافی عفت تحت عنوان جهاد نکاح پرداخته وباردار به کشور خود باز می گردند.

در همین حال روزنامه التیمیو کلمبیا نوشت: شمار دقیق زنان یا «نامزدهای» خارجی در بین جنگجویان داعش مشخص نیست اما برآورد می شود که 10 درصد کل جهادی های غربی را در دو کشور سوریه و عراق تشکیل دهند.

داعش و زنان پیوسته به آن، خود، نام «ایثار کننده» را به این دسته داده اند.

بر اساس این گزارش، 63 زن فرانسوی به داعش در منطقه پیوسته اند که این میزان 25 درصد کل زنان موسوم به جهادی را تشکیل می دهد به عبارت دیگر تعداد کل زنان مذکور از کشورهای اروپایی باید چیزی در حدود 250 نفر باشد.

حرمسرا در بین داعش

در این گزارش آمده است که انتظار می رود 60 زن دیگر هم به زودی عازم قلمرو خلیفه خودخوانده شوند. در انگلیس انتظار می رود که 50 زن در دایره داعش گرفتار شده باشند و گفته می شود از آلمان و اتریش به ترتیب 40 و 14 زن عازم سوریه و عراق شده باشند و وزارت کشور اسپانیا نیز از پیوستن 6 زن اسپانیایی به این گروه تروریستی خبر داده است.

گزارش التیمیو تصریح می کند که این زنان عمدتا از طریق شبکه های اجتماعی به عضویت داعش درآمده اند.

فراخوان البغدادی برای پیوستن زنان به داعش حاکی از دستورکار این گروه تروریستی برای زاد و ولد و افزایش جمعیت(تغییر ترکیب جمعیتی) در عراق و سوریه است، هر چند بسیاری از گزارش ها حاکی از پشیمانی تعداد زیادی از زنان پیوسته به داعش و افسردگی های شدید آنان در اثر اسارت در دست این گروه تروریستی است.

مصاحب شیراز یکی از کارشناسان کالج سلطنتی لندن گفته است که «جهادگران سنی، زنان را برای جنگ نمی خواهند بلکه برای آشپزی، نظافت و ارائه خدمات پشتیبانی! به آنها نیاز دارند و زنان مذکور ناچار به ازدواج با داعشی ها می شوند.

ادل بونت نویسنده التیمیو نیز می نویسد: خلافت داعش مانند القاعده هیچ نقش مشخصی در «جهاد» برای زنان قائل نیست، آینده زنان غربی حاضر در صفوف داعش مبهم و نامعلوم است و احتمالا به بخشی از یک حرمسرا به عنوان بردگانی جنسی مبدل شوند.

نظام پادشاهی در بیشتر کشورها منسوخ شده، اما هنوز در ۲۶ کشور پابرجاست. این نظام‌ها تنها اختیار دارند که در چارچوب قانون اساسی حرکت کنند و اکثر آنها عاملی فرمالیته تلقی می‌شوند. ۱۲ کشور در اروپا و ۱۴ کشور در اقصی نقاط جهان نظام پادشاهی دارند.

به گزارش رکنا ، اصطلاح «خاندان سلطنتی» به خانواده شاه یا ملکه اطلاق می‌شود که سیستم پادشاهی کشور را اداره می‌کنند. خاندان سلطنتی به طور معمول از همسر پادشاه، همسران پادشاهان پیشین، فرزندان، نوه‌ها، خواهر و برادرها و عموزاده‌ها تشکیل می‌شود. همسران تمام اعضای خانواده نیز جزو خاندان سلطنتی محسوب می‌شوند. فرزاندان و نوه‌های نوه پادشاه هم عضوی از این خاندان هستند.

۲۶ کشور نظام پادشاهی دارند که ۱۲ تای آنها در اروپا هستند؛ پس ۱۲ خاندان سلطنتی در اروپا زندگی می‌کنند. ۲ خاندان انتخابی و ۱۰ خاندان موروثی هستند. بیشتر نظام‌های پادشاهی اروپا قانون اساسی دارند. یعنی این پادشاهان تنها اجازه دارند از قدرت خود در چارچوب قانونی تعریف‌شده استفاده کنند. کشورهای لیختن‌اشتاین و موناکو نیمه‌مشروطه و واتیکان حکومت روحانیت انتخابی است.

پادشاهان اروپا عبارت‌اند از:

شاهزاده مکرون در آندورا

فیلیپ شاه بلژیک

ملکه مارگارت دوم در دانمارک

شاهزاده هانس آدام دوم در لیختن‌اشتاین

آنری دوک اعظم لوکزامبورگ

شاهزاده آلبرت دوم در موناکو

ویلیام الکساندر در هلند

شاه هارالد پنجم در نروژ

شاه کارل گوستاو شانزدهم در سوئد

ملکه الیزابت دوم در انگلیس

پاپ فرانسیس در واتیکان

نکته جالب اینکه همه ملکه الیزابت دوم را ملکه انگلیس می‌دانند، اما در واقع او ملکه ۱۶ کشور است:

آنتیگوآ و باربودا، استرالیا

باهاما

باربادوس

بلیز

کانادا

گرانادا

جامائیکا

نیوزیلند

پاپوآ گینه نو

سنت‌کیتس و نویس

سنت لوسیا

سنت وینسنت و گرنادین‌ها

جزایر سلیمان

تووالو

انگلیس

چه کشورهایی نظام پادشاهی دارند؟

کشورهایی که نظام پادشاهی دارند عبارت‌اند از: آندورا، بحرین، بلژیک، بوتان، برونئی، کامبوج، دانمارک، ژاپن، اردن، کویت، لسوتو، لیختن‌اشتاین، لوکزامبورگ، مالزی، موناکو، مراکش، هلند، نروژ، عمان، قطر، عربستان، اسپانیا، سوئد، تایلند، تونگا، امارات، انگلیس و واتیکان.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

کدخبر: 674727 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟