مرد جوان حتی یک لحظه هم نمی‌توانست از فکر طلاها و سکه‌هایی که شب عقد به یکی از اقوامش داده بودند بیرون بیاید. آنقدر به طلاها فکر کرده بود که چند شبی می‌شد که خواب سرقت Stealing این طلاها را می‌دید. مدام با خودش درگیر بود، از یک طرف وجدانش که از مجازات سرقت می‌گفت و از طرف دیگر هم حکم دادگاه برای پرداخت مهریه 514 سکه‌ای همسرش خاطرش را آشفته می‌کرد. بالاخره هم دلش را به دریا زد و نقشه‌ای را که هر شب خوابش را می‌دید اجرا کرد.

چندی پیش مرد جوانی با پلیس Police تماس گرفت و از سرقت شبانه خانه‌اش خبر داد. او گفت: نیمه شب وقتی از میهمانی یکی از اقوام به خانه‌مان برگشتیم متوجه شدم در ورودی شکسته و همه طلا و جواهرات همسرم را که کادوی عروسی‌مان بود دزدیده بودند. نمی‌دانم چه کسی این کار را انجام داده اما فکر می‌کنم دزد The Thief باید آشنا باشد. با شکایت مرد جوان تحقیقات پلیسی آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. دوربین‌ها نشان می‌داد در شب سرقت، مرد و زنی جوان که کلاه و ماسک بهداشتی به سر و صورت‌شان داشتند وارد خانه شده و پس از لحظاتی ساختمان را ترک کردند. با اینکه زن و مرد جوان، سر و صورتشان را کامل بسته بودند اما تازه داماد، مردجوان را که از اقوامشان بود شناسایی کرد. او گفت: شاپور چند وقتی است که معتاد Addicted شده و همسرش او را ترک کرده است. او وضع مالی خوبی ندارد و چند باری هم به خانه ما آمده است. به هر حال هیکل و ظاهر سارق به‌نظر می‌رسد که همین شاپور باشد اما زن جوان را نمی‌شناسم.

با اظهارات صاحبخانه کارآگاهان به سراغ شاپور رفتند و او را بازداشت کردند. شاپور که ابتدا منکر سرقت بود زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت اعتراف کرد.

او گفت: من آدم تندخویی هستم و دست بزن دارم. همین موضوع هم هر روز بین من و همسرم فاصله انداخته بود. این مشکلات به قدری زیاد شد که او از من طلاق گرفت. مهریه همسرم 514 سکه بود و باید آن را به‌صورت قسطی پرداخت می‌کردم. همه این مشکلات سبب شد بعد از مدتی به مواد روی بیاورم و معتاد شیشه شدم. اما کاش همه چیز به اینجا ختم می‌شد، قیمت سکه روز‌به‌روز بیشتر می‌شد و من توانایی پرداخت آن را نداشتم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم، تا اینکه به عروسی یکی از اقوام دعوت شدم ودر آنجا برق طلا و سکه‌هایی که عروس و داماد به‌عنوان کادوی ازدواج دریافت کردند، مرا به وسوسه انداخت. آنقدر درگیر این فکر شده بودم که شب‌ها خواب سرقت از خانه آنها را می‌دیدم. خواب می‌دیدم پس از شکاندن در و وارد شدن به خانه، همه طلاها و سکه‌ها را برداشته و مال خودم کرده‌ام. سرانجام تصمیم گرفتم این نقشه را عملی کنم.

مرد جوان ادامه داد: من برای مصرف مواد به پاتوق موادفروشان می‌رفتم و آنجا با زنی آشنا شدم. او به تازگی معتاد شده بود. وقتی از خواب‌هایم برایش گفتم او هم با من همراه شد و گفت حاضر است در این سرقت مرا کمک کند. همه چیز دست به دست هم داده بود تا من سرقت را انجام دهم. از سویی با خودم گفتم وضع مالی عروس و داماد خوب است و طلا و سکه‌هایی که سرقت می‌کنم کادوهایی است که دیگران به آنها داده‌اند. با این افکار خودم را مجاب کردم که سرقت را انجام دهم. بنابراین آن شب وقتی مطمئن شدم کسی در خانه نیست با همان زن معتاد وارد خانه شدیم و همه طلا و سکه‌ها را برداشتیم. من صورتم را کامل پوشانده بودم و آن زن را با خودم بردم تا همه فکر کنند سارقان زوج بودند اما باز هم لو رفتم.

با اعتراف مرد جوان به سرقت، متهم پس از تشکیل پرونده روانه زندان Prison شد و تحقیقات برای دستگیری زن شیشه‌ای در دستور کار مأموران قرار گرفت. خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

کدخبر: 432085 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟