حجم ویدیو: 6.32M | مدت زمان ویدیو: 00:01:03

10 فیلم دیده نشده و جدید از حادثه تروریستی اهواز / اینجا کلیک کنید

دلم به همین خوشگذرانی ها و روابط نامتعارف با پسران غریبه خوش بود در حالی که انسانیت و آینده خودم را فراموش کرده بودم اما روزی که به اتهام سرقت Stealing دستگیر شدم تازه فهمیدم جوانی که قرار بود همراه و شریکم در زندگی باشد یک سارق حرفه ای است که ... زن 27 ساله به نام بهناز که از شدت خماری نمی توانست پلک هایش را بالا نگه دارد ، بعد از آن که آخرین پک را به ته مانده سیگارش زد مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد قرار گرفت و درحالی که گاهی برای دقایقی به خواب می رفت در تشریح ماجرای زندگی اش گفت: پدرم با مغازه کوچکی که در منطقه قلعه ساختمان مشهد دارد مخارج 9 فرزند و خانواده اش را تامین می کرد. با آن که مادرم خانه دار بود همه خواهر وبرادرهایم را سروسامان داد به طوری که هرکدام از آن ها به دنبال سرنوشت و زندگی خودشان رفتند و طعم خوشبختی را چشیدند. در این میان من که ته تغاری خانواده بودم هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم، از همان دوران کودکی با پسرهای محله مأنوس بودم و با آن ها داخل کوچه و خیابان ترقه بازی می کردم و در رفتارهای هیجانی از آن ها پیشی می گرفتم به همین خاطر بیشتر اوقاتم را در کوچه و خیابان می گذراندم تا این که به ناچار با ضعیف شدن درس هایم در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم.
15 ساله بودم که به اصرار خانواده ام به خواستگاری علی پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم. او شش سال از من بزرگ تر بود و در یک کارخانه تولیدی کار می کرد. علی جوانی مؤدب بود که نه رفیق بازی می کرد و نه دور و بر مواد مخدر Drugs می رفت ولی من هیچ احساس و علاقه ای به او نداشتم با آن که از دید اطرافیانم پسر خوبی بود ولی از نگاه من که دختری ماجراجو بودم بسیار ساکت و آرام جلوه می کرد به همین دلیل نمی توانستم علاقه ای به او داشته باشم. این بود که زندگی مشترک ما فقط 11 ماه طول کشید و من از او طلاق گرفتم. هیچ کس از اطرافیانم این ماجرا را باور نمی کرد و من در پاسخ آن ها فقط می گفتم علاقه ای به همسرم نداشتم. از آن روز به بعد به دختری لجباز و خودسر تبدیل شدم تا جایی که دیگر خانواده ام نیز دست از حمایت من برداشتند و کاری به کارم نداشتند. در همین روزها بود که در شبکه های اجتماعی عضو یک گروه خلافکار شدم و با آن ها در پارتی ها و دورهمی های شبانه شرکت می کردم و به هر رابطه ای تن می دادم تا این که با همین دوستانم مصرف سیگار و شیشه را شروع کردم. مدتی بعد و در حالی که به همراه اعضای گروه در پاتوقی واقع در منطقه سیدی مشهد جمع شده بودیم و در حالت های غیرطبیعی به سر می بردیم توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم و چند ماه از عمرم را پشت میله های زندان Prison گذراندم. وقتی دوباره رنگ آزادی Freedom را دیدم، نزد یکی از دوستانم به نام سعیده رفتم. او همه اموال، خانه و لوازم آن را در یک بازی قمار در همین پارتی های شبانه باخته بود. آن شب من پای گریه ها و درد دل های او نشستم و قرار شد روز بعد با دوست پسرش حرف بزنم تا نزد سعیده بازگردد و با هم ازدواج کنند. وقتی با داریوش در پارک قرار ملاقات گذاشتم چند ساعت با هم صحبت کردیم و در میان همین قرارها بود که داریوش با بیان این که عاشقم شده است به من پیشنهاد دوستی داد من هم که شیفته ظاهر و چرب زبانی هایش شده بودم به دوستم خیانت Cheat کردم و سوار بر خودروی داریوش به مسافرت شمال رفتیم درحالی که خانواده داریوش با ازدواج ما کاملا مخالف بودند ولی دل من به همین خوشگذرانی ها خوش بود. در میان همین ارتباطات نامتعارف مجبور شدم سقط جنین کنم با این حال وقتی نیروهای گشت کلانتری ما را سوار بر خودرو دستگیر کردند تازه فهمیدم که داریوش دارای چند سابقه سرقت است و من نیز سوار خودروی سرقتی بوده ام و ... 
شایان ذکر است به دستور سرگرد قدیمی (رئیس کلانتری سناباد) متهمان به سرقت تحویل مراجع قضایی شدند تا تحقیقات بیشتری درباره سرقت های احتمالی دیگر آنان صورت گیرد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس Police پیشگیری خراسان رضوی

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

همسرم با هیچ دختری دوست نیست!

این 4 دختر تهرانی داستان عجیبی دارند!

شراره در راه پله های خلوت فریاد زد : خدایا کمکم کن!

تجاوز به دختر کنکوری در خلوتگاه آقای مشاور در تهران!

دست درازی هوشنگ به دخترم را دیدم! / عاشق مادرش بودم!

تصادف پر حاشیه مرد بازنشته با یک زن در مشهد

قتل زن بی نوا پس از خودکشی شوهرش / در بروجرد رخ داد

قیمت های حبابی بازار دلار را بشناسید / در سبزه میدان تهران چه می گذرد !؟

دلایل افزایش خریداران غیر بومی زمین در شمال کشور چیست؟

2 طلاق در شناسنامه عروس 12 ساله مشهدی

لو رفتن فیش های حقوقی در دعوای نماینده مجلس و وزیر نفت + فیلم

تجاوز پزشک جراح به 32 دختر باکره + عکس

همخوابی عاشقانه دختر 15 ساله با فروشنده لباس زنانه / زن این مرد آن در را در اتاق خواب گیر انداخت +عکس

کدخبر: 419421 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟