زن ۱۸ ساله در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، درباره ماجرای ۲ ازدواج ناموفق خود گفت: پدرم کارگر شهرداری است و با جان و دل کار می کند تا هزینه های زندگی مان را تأمین کند. وقتی به دست های خسته پدرم نگاه می کردم خجالت می کشیدم، اما متأسفانه آن روزها در اوج احساسات و هیجانات دوران نوجوانی قرار داشتم و در رویاهایم به دنبال کاخ های زیبا و زندگی همراه با تجملات می گشتم، ۱۵ ساله بودم که هنگام قدم زدن در پارک جوانی خوش چهره توجهم را به خود جلب کرد. تلاقی نگاه هایمان سرآغاز یک عشق خیابانی شد و من که در رویاهایم غرق بودم خیلی زود شماره تلفنم را به یاسر دادم به این امید که در کنار او خوشبخت می شوم. مدتی بعد یاسر به خواستگاری ام آمد، اما پدرم پس از تحقیق مفصلی که درباره او انجام داد با ازدواج ما مخالفت کرد، اما من اصرار داشتم که یاسر می تواند مرا خوشبخت کند. احساسات بر عقلم غلبه کرده بود و به حرف های پدرم توجهی نداشتم تا این که خانواده ام مجبور شدند با ازدواج ما موافقت کنند، اما هنوز یک هفته از دوران نامزدی را سپری نکرده بودم که فهمیدم یاسر به مواد مخدر Drugs صنعتی اعتیاد دارد و تعادل روحی مناسبی نیز ندارد. آن چه می دیدم برایم غیرقابل باور بود، اما این بلایی بود که خودم بر سرم آورده بودم. در نهایت پس از گذشت ۲ سال از این ماجرا، موفق شدم از یاسر طلاق بگیرم. افسوس که از این ازدواج تلخ عبرت نگرفتم و دوباره درگیر دوستی خیابانی دیگری شدم. هنوز در تب و تاب افکار هیجانی قرار داشتم که به طاهر دل بستم. احساس می کردم با نگاه های عاشقانه طاهر زندگی ام وارد مرحله جدیدی شده است. به خاطر آن که گرفتار گناه نشوم بهترین راه نزدیک شدن به طاهر را در ازدواج دیدم اما خانواده طاهر حاضر نبودند زن بیوه ای مثل مرا برای پسر مجردشان انتخاب کنند. به ناچار به عقد موقت طاهر درآمدم تا شاید به این ترتیب بتوانم نظر خانواده او را به خودم جلب کنم و راه را برای عقد دائم هموار سازم اما آن ها همچنان به من بی توجه بودند تا این که روزی طاهر را با دختر دیگری در خیابان دیدم آن جا بود که فهمیدم او با دختر یکی از بستگانش ازدواج کرده است. دیگر حال خودم را نفهمیدم انگار دنیا بر سرم خراب شده بود. ناراحت و افسرده به خانه بازگشتم و با یک تصمیم احمقانه رگ دستم را بریدم چرا که فکر می کردم طاهر هم مرا دوست دارد. زمانی که به هوش آمدم روی تخت بیمارستان بودم حالا از این که زنده مانده ام خوشحالم، اما ای کاش به نصیحت های پدرم گوش می کردم تا...

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

داماد خائن هنگام مراسم عقد عروس را عوض کرد / مهمانان شوکه شدند! + عکس

نیمه شب وقتی بیدار شدم، شوهرم و یک زن غریبه را در حمام دیدم! / اعتراف زن قاتل سریالی گیلان +عکس

سقوط قیمت انواع خودروهای پرتیراژ + جدول قیمت های جدید

پشت پرده خبر اخراج آقازاده‌های ایرانی از آمریکا چه بود؟ + تصاویر

به خاطر انتقام فتانه را دزدیدم و 2 شب به او تجاوز کردم / او از پدرم حق سکوت می گرفت + عکس

3 مرگ عجیب در تهران / نوزادی هنگام ختنه شدن، زن جوان هنگام زایمان و مردی هنگام عمل جراحی لاغری!

قتل عروس همدانی در مقابل چشمان شوهرش + جزئیات

2 جوان مرا در دخمه شیطانی آزار دادند / فرهاد نفر سوم بود که دختر جوان را فراری داد! + عکس

شوهرم می خواست زبانم را ببرد که پذیرفتم در خانه اش16 سال زندانی باشم!

عروس 15 روزه بودم که مچ شوهرم را در اتاق خواب خواهرم گرفتم!

زنان روسی به دنبال باردار شدن فوتبالیست‌ ها در جام جهانی!

 

کدخبر: 390580 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟