به گزارش گروه حوادث رکنا، پسرم خوب فکر کن که به خاطر یک چیز بی ارزش همه هستی ات اعم از کار، زندگی، همسر، پدر و مادر و از همه مهم تر سلامتی، شرافت و جوانی ات را فدا کردی؛ فکر کن ببین به کجا می بردت؟...

این جمله ها بخشی از دست نوشته ای بود که در جیب جوان متهم به سرقت Stealing کشف شد. او به بازپرس پرونده گفت: در حال جمع کردن ضایعات بودم که تکه آهنی را از مقابل منزلی برداشتم که در پی تماس مالک منزل با پلیس، به اتهام سرقت دستگیر شدم. او که از شدت خماری پلک هایش باز نمی شد، گفت: کریستال مصرف می کنم و آن نامه را نیز مادرم نوشته است.

جواد در خصوص سرنوشت خود گفت: اهل یکی از شهرستان ها هستم و در رشته مهندسی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. پدر و مادرم هر دو فرهنگی هستند و برای سعادت و خوشبختی من همه تلاششان را کردند. پس از فراغت از تحصیل شغل خوبی پیدا کردم و به عنوان مدیر بخشی از یک بانک، مشغول به کار شدم. به سرعت پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کردم تا این که به عنوان مدیر نمونه یکی از بانک ها معرفی شدم.

زندگی روی خوشش را به من نشان داده بود و من در کنار خانواده احساس خوشبختی می کردم. پس از ازدواج نیز از نظر اقتصادی در سطح بالایی قرار گرفتم؛ منزل ویلایی در بالای شهر، خودروهای گران قیمت و اجناس لوکس منزل تنها بخش کوچکی از دارایی هایم بود و به همین دلیل همواره مورد توجه دوستان دوران تحصیلم قرار می گرفتم اما افسوس که در همین زمان رفت و آمدهای شبانه ام به منزل برخی دوستان دوران دانشجویی آغاز شد.

من هم زمانی به خود آمدم که دیگر درکنار آن ها و به خاطر شب نشینی های متعدد، در گرداب مواد مخدر Drugs فرو رفته بودم. خانواده و همکارانم از تغییر رفتار و چهره ام متوجه ماجرا شده بودند اما من به نصیحت های دلسوزانه پدر و مادرم هم توجهی نمی کردم در همین دوران همسرم به ناچار از من طلاق گرفت و خانه و ماشین را هم به خاطر پرداخت مهریه او از دست دادم و از محل کارم نیز اخراج شدم.با گذشت روزها دیگر به معتادی کارتن خواب تبدیل شده بودم که هیچ کس به من اعتماد نمی کرد.

برای تامین هزینه های اعتیادم در میان زباله ها به دنبال مواد ضایعاتی می گشتم و گاهی در سر خیابان می ایستادم تا از دور چهره پدر و مادرم را ببینم و حالا با این سابقه سرقت بیشتر از همیشه از پدر و مادرم خجالت می کشم. او با گفتن این جملات دوباره چشم به نامه مادرش دوخت که نوشته بود من برایت دعا می کنم خودت هم همت کن، باز هم تو را می بخشم، برگرد. در ادامه بازپرس پرونده دستور انتقال متهم به بازداشتگاه را داد. 

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

جنجال انتشار عکس های عروسی پسر سفیر ایران در دانمارک / رسواگری آقازاده‌های اشرافی در اینستاگرام

مرگ تلخ و همزمان داماد و دو برادرزنش در کلاردشت

دستگیری مدیر نمونه یک بانک بخاطر سرقت خیابانی!

تلاش ناکام افراد ناشناس برای آتش زدن یک مسجد در کرج

پایان تجمع مردم معترض به گرانی در امیرکبیر اصفهان

ماجرای افشاکردن عشرتکده اشراف توسط ر.اعتمادی خبرنگار حوادث + فیلم

افسانه با دوست شوهرش در خانه مجردی همخوابی می کرد

شلیک های مرگبار در پارتی شبانه شهرک غرب + عکس

این زن با 50 هزارتومان همراه می شد! + عکس

به خاطر کرایه ماشین صیغه امیر شدم !

مرگ غم‌انگیز دختر کنکوری در تهران

اعدام 3 مرد خشن در زندان بجنورد + عکس

تجاوز با چوب به رویا عروس روستا در خانه مرد بی رحم + عکس

کدخبر: 390550 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟