دیگر نمی توانم تهمت ها و زخم زبان های بستگان نزدیکم را تحمل کنم  و می خواهم از هر طریقی که امکان دارد از «شایان» طلاق بگیرم و دنبال سرنوشت خودم بروم، چرا که همسرم نه تنها فردی معتاد و بی مسئولیت است، بلکه سوءظن ها و بددلی هایش دیوانه ام کرده است، به طوری که دیگر امکان زندگی با او را ندارم و . . .

زن 22 ساله ای که موفق شده بود، دستور توقیف موتورسیکلت همسرش را به عنوان بخشی از مهریه و نفقه خود از مقام قضایی دریافت کند، در حالی که مدعی بود موتورسیکلت ارزش چندانی ندارد و من با این کار می خواهم شایان را مجبور کنم که مرا طلاق بدهد، در تشریح ماجرای زندگی اش گفت: دختری نوجوان بودم که پدرم را از دست دادم، اگرچه مادرم با کار در بیرون از منزل هزینه های زندگی ما را تأمین می کرد اما تلاش های او کفاف مخارج سنگین ما را نمی داد و به همین خاطر از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودیم. حقوق مادرم آن قدر نبود که مخارج تحصیل مرا تأمین کند ولی او معتقد بود من در هر شرایطی باید ادامه تحصیل بدهم تا در آینده دستم نزد هرکسی دراز نشود. من هم که این شرایط و آرزوهای مادرم را می دیدم با جدیت به تلاش هایم برای تحصیل ادامه دادم تا این که در یکی از رشته های خوب دانشگاهی پذیرفته شدم. وقتی خوشحالی را در چشمان مادرم دیدم، احساس کردم او به آرزوهایش نزدیک شده است.

از آن روز به بعد من هم سعی می کردم با انجام کارهای پاره وقت حداقل بخشی از هزینه های تحصیلم را فراهم کنم. روزگار به همین ترتیب می گذشت تا این که سال گذشته ناگهان عمه ام مرا برای پسرش خواستگاری کرد. به خاطر اختلافاتی که پدرم باخواهرش داشت، من هیچ گاه عمه ام و پسرش «شایان » را ندیده بودم. با حرف هایی که درباره آن ها شنیده بودم، ابتدا به عمه ام پاسخ منفی دادم اما در نهایت با دخالت ها و اصرارهای اطرافیانم تن به این ازدواج دادم.

هنوز یک ماه از برگزاری مراسم ازدواجمان سپری نشده بود که روزی داخل جیب های «شایان» موادمخدر و قرص های اعتیادآور پیدا کردم. آن روز دستانم از شدت ترس و ناراحتی می لرزید که به ناچار ماجرا را برای عمه و مادرم بازگو کردم. وقتی موضوع به گوش همسرم رسید، بنای ناسازگاری گذاشت و به من تهمت زد که با مرد عریبه ای رابطه دارم.

او همواره با سوءظن و بدبینی با من برخورد می کرد به طوری که چند بار قصد داشت مرا با موتورسیکلتش زیر بگیرد. این در حالی بود که عمه ام نیز با تکرار همین تهمت ها از «شایان» جانبداری می کرد، ولی او دیگر در گرداب مواد افیونی غرق شده بود و من نمی توانستم به زندگی با او ادامه بدهم. در همین شرایط و با راهنمایی مشاور نیروی انتظامی موفق شدم موتورسیکلت او را توقیف کنم شاید مجبور شود مرا طلاق بدهد. . .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

نسترن 16 ساله برده کثافت کاری های برادر دوستش بود تا..!

مرد غریبه با آتویی که داشت از فرناز می خواست بدنش را در اختیارش قرار بدهد!

مهناز 17 ساله از ترس خانه فساد درباره پارتی های مختلط تصمیم عجیبی گرفت

حسرت عجیب قاتل طلافروش در برابر سوال آخر زن باردارش!

آخرین تصاویردوربین مدار بسته از آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد+فیلم

این دختر زیبای تبریزی ربوده شده است!+ عکس

دختر و پسر تهرانی عکس کارکثیف خود را درفضای مجازی انتشار دادندتا..!+عکس

این زن جسور برده کثافت کاری های داعش بود و حالا..!+ تصاویر

تجاوز وحشیانه به زن جوان در گاوداری / محاکمه کفتارهای بی رحم شب وحشت+فیلم و عکس

شکنجه هولناک یک دختر دراسارتگاه مادر و خاله شیطان پرست + عکس

اقدام شوم پسر فوتبالیست با 2 دختر جوان تهرانی داخل پراید +فیلم گفتگو و عکس

اعتراف تلخ پرستار شیطان صفت / دختر 6 ساله را به حمام بردم و ..! + عکس

سلفی دردسرساز دختر 15 ساله با پسر ثروتمند در خانه عمه اش / از کلید خانه عمه ام ساخته بودم و وقتی او نبود ..! + عکس

ترور در راهرو کاخ / سرباز رضا شمس آبادی بیدگلی کشته شد + فیلم

7 ساله بودم که گم شدم و 12 سال در جستجوی خانواده ام بودم که ..!+ عکس

زیبا با طلبکارم دوستی کثیف داشت / آنها من را زندان انداختند تا.. !

دلم نمی آمد جسم پسرم را به خاک بسپارم ! / مهدی قائدی دوست صمیمی فرزندم است ولی ..!

 

کدخبر: 353212 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟