از سوی دیگر پدر و مادر من نیز وضعیت مالی خوبی نداشتند و نمی توانستند مخارج تحصیل و دیگر مایحتاج زندگی ام را تامین کنند این بود که پدرم بدون هیچ گونه تحقیقی درباره محمدرضا، قرار مراسم عقد را گذاشت و مرا به خانه بخت فرستاد. من که هنوز از ماجرای ازدواجم گیج بودم با هزار ویک آرزوی رنگارنگ قدم در مسیر زندگی مشترک گذاشتم. تنها چند روز بعد از ازدواج وقتی همسرم را در حال استعمال مواد مخدر Drugs دیدم، تازه فهمیدم که دیگر شیرینی زندگی را حس نخواهم کرد ولی روی بازگشت به خانه پدرم را نیز نداشتم به خاطر این که او هم نمی توانست هزینه های زندگی مرا پرداخت کند. مدتی بعد «مهدی یار» به دنیا آمد ولی حضور او نیز نتوانست رونقی در زندگی ما ایجاد کند چرا که محمدرضا بیکار بود و پدر و مادرش نیز از تامین مخارج زندگی ما سرباز می زدند. در این شرایط همسرم به یک فرد روانی تبدیل شده بود و مدام مرا کتک می زد. 10 سال کتک و آزارهایش را تحمل کردم تا این که دیگر طاقتم تمام شد و با قلبی آکنده از غم و اندوه از همسرم جدا شدم و در حالی که خانواده اش حضانت پسرم را به عهده گرفته بودند، به منزل پدرم بازگشتم. از آن روز به بعد برای تامین هزینه های زندگی از سالمندان پرستاری می کردم تا این که با «کرم علی» آشنا شدم. او هم از همسرش طلاق گرفته بود و به تنهایی زندگی می کرد. تنهایی، دوری از فرزند و نگاه های سنگین دوستان و اقوام از من انسانی افسرده و گوشه گیر ساخته بود. به همین دلیل خیلی زود روابط من و «کرم علی» به زندگی مشترک انجامید. اما دیری نپایید که فهمیدم اشتباهی بزرگ تر از گذشته را مرتکب شده ام چرا که کرم علی علاوه بر مواد مخدر، مشروبات الکلی هم مصرف می کرد. او به تهیه و توزیع مشروبات الکلی اشتغال داشت و در زیرزمین منزل، آن ها را تهیه می کرد و به فروش می رساند. در این شرایط زمانی به خود آمدم که همچون همسرم در گرداب مواد مخدر صنعتی گرفتار شده بودم. به همسرم در امر تهیه و فروش مشروبات کمک می کردم تا هزینه های مصرف موادم را تامین کنم. زندگی ام در آستانه نابودی قرار داشت تن به هر کاری می دادم تا این که فهمیدم باردارم. آن جا بود که فقط برای لحظه ای به آینده فرزندم اندیشیدم، تنم لرزید و جرقه ای از امید در دلم زنده شد. درحالی که تصمیم به ترک اعتیاد گرفته بودم ، ماموران کلانتری پنجتن کرم علی را به اتهام تهیه و توزیع مشروبات الکلی دستگیر و زندانی Prisoner کردند. از آن روز سه سال می گذرد و من و فرشته کوچکم «ژیلا» زندگی جدیدی را آغاز کرده ایم، حالا من با افتخار می گویم سه سال است که پاکم ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید:

مسلمانان میانمار زنده زنده در آتش می‌سوزند + فیلم

سرنوشت شوم یک مرد با خواهر عروس اش در خودرو+ فیلم

زلزله باعث یک قتل شد/هیچکس باور ندارد

دزدیدن رمز تلگرام دختر صاحبکار برای شیطنت های کثیف

راز شیطانی 4 زن و مرد در خانه کثیف

قتل با شلیک گلوله در قلب / در ساوه رخ داد

یک زندانی را با شلیک در بیمارستان طالقانی فراری دادند!

خودکشی دختر ۱۹ ساله با شلیک گلوله

شیطان پارس آباد به حکم اعتراض کرد/پرونده قتل «آتنا اصلانی» در دیوان عالی کشور

زن می خواست میوه بخرد شوهرش با چاقو او را زد/ قتل به خاطر متلک‌پرانی به دختر نوجوان

دختر 17 ساله با مرد 112 ساله ازدواج کرد +عکس

دسیسه شوم زن و شوهر جوان برای پسر 17 ساله/مهدی در خانه این زوج چه می کرد؟

کشف جسد تجزیه شده و برهنه در دل جنگل + عکس

موش ها باعث سیل های ویرانگر هستند!/سدها در خطر شکستن قرار دارند

شیطان اینترنتی به دخترخاله اش هم رحم نکرد/این مرد شکارچی کودکان بود + عکس

عجیب اما واقعی/این دزد ماشین میلیونر شد!

نجات ۲ دختر دانش‌آموزان از خطر قطع نخاع /شیرینی کوچک در برابر تلخی فاجعه واژگونی اتوبوس

زندانی قلدر همه ماموران پلیس را کتک زد! + فیلم هیجان انگیز

دعوای 2 مرد برهنه در خیابان/پلیس با شوکر سر رسید+ فیلم و تصاویر

راز عضویت 6 مقام دامپزشکی در باند مافیای گوشت برملا شد

قاتل دیوانه جسد زنش را 70 تکه کرد و ...+ عکس روز عروسی قاتل و همسرش

پدرزن سابقم به زن دومم نظر داشت به او هشدار دادم گوش نداد تا اینکه.....+ عکس

پیشنهاد بی شرمانه یک مرد به همکار زن رسوایی به بار آورد

قطع دست و پای محدثه دختر حادثه دیده اتوبوس جاده داراب+ عکس

آویزان شدن مامور برق صومعه سرا براثر برق گرفتگی+ عکس

 

کدخبر: 302391 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟