بی نظمی آفت آبروی ورزش ایران
رکنا: توسعه فرهنگی در هر حوزه و بخشی نیازمند توجه ویژه به مولفه هایی دارد که برخی از آنها مانند نظم جزو ارکان توسعه یافتگی به حساب می آیند و در همه بخش ها فصل مشترکند که این اصل ورزش کشور را نیز در بر می گیرد.
برنامه ریزی های مدون و منظم کوتاه، میان و بلند مدت، نظارت بر اجرا طبق نظم ساختاری پیش بینی شده برای برنامه های پیش بینی شده و همچنین اجرای منظم اقدامات و فعالیت های ذیل برنامه های پیش بینی شده، سه سویه مهم در بخش ورزش کشور است که در وهله اول نشان از بلوغ فرهنگی آن جامعه بوده و در وهله بعدی بادی دانست در هر مرحله ای از آن، هر فعالیتی خارج از ریل گزاری انجام شده باعث از بین رفتن تمام یا بخش اعظمی از ثمرات برنامه های بخش ورزش می شود.
آنچه که امروز در حوزه ورزش کشور به عنوان پاشنه آشیل توسعه یافتگی فرهنگی می توان به آن اشاره نمود دقیقا و تحقیقا موضوع فقدان یا خوشبینانه تر ضعف نظم سیستماتیک، ساختارمند و از قبل پی ریزی شده در برنامه های ارائه شده توسط بخشهای مختلف بدنه ورزش کشور است که فوتبال کشور به عنوان یک رشته از ده ها رشته ورزشی رسمی، اما پرطرفدار و پر مخاطب، قربانی همین بی نظمی است که نه فقط به عنوان نقص در بخشهای مختلف مانند تغییرات ناگهانی مکان بازیها، بهره گیری ناقص و پرحاشیه از سیستم VAR ، ابهام در حضور بانوان تماشاگر در ورزشگاه ها و ... در مسابقات لیگ برتر ، بلکه بازتولیدی ضد اجتماهی و فرهنگی در پی داشته و آنچه که می بینیم ضرباتی که از جمله آن می توان به بار مالی، جسمی و حتی ناامنی روانی مضاعف برای تیم ها وبازیکنان، عدم توانایی در برگزاری منسجم، مدون و حتی پر تماشاگر مسابقات، افول اعتبار و جایگاه اجتماعی باشگاه های ورزشی به عنوان خواستگاه ورزش حرفه ای و... اشاره داشت.
اما در این بین نکته مهم تر این است که این رفتار ضد فرهنگی اگر ادامه یافته و دامنه آن به رویدادهای بین المللی مانند مسابقات تیم های داخلی با تیمهای باشگاهی دیگر کشورها به میزبانی کشورمان بکشد چگونه می خواهیم آسیب وارد شده به اعتبار بین المللی و آبروی کشور عزیزمان را جبران نماییم؟ کمااینکه این اتفاق در بازی چند روز پیش تیم سپاهان و شباب الاهلی امارات افتاد اما متصدیان با همه نقدهایی که وارد بود، بی هیچ توجهی از کنار آن گذشتند.
این سوال مهمی است که در صورت بروز این دست اتفاقات آیا فقط فدراسیون فوتبال تنها بار این مسئولیت را بر دوش میکشد یا در پی آن جمهوری اسلامی ایران نیز وجود دارد؟ آیا برای فوتبال کشور نباید نقشه، طرح و فعالیتی تدوین میشد که در صورت بروز مشکل در یک ورزشگاه بنام آزادی، اینگونه برنامه مسابقات دچار نوسان و بهم ریختگی شود؟ و ودر نهایت سوال مهمتر اینکه شان فرهنگی کشور ایران واقعا در معرض سوءتعبیر و ابهام قرار نمی گیرد؟
این که ما بتوانیم با بی توجهی به برخی آثار رفتار ضد فرهنگی در رویدادهای ورزشی ایام بگذرانیم قطعا فقط گذران آن دوره است اما آنچه که برجای می ماند زخم عقب ماندگی فرهنگی بر بدنه ورزش کشور از بی توجهی به یکی از ارکان مهم توسعه یافتگی فرهنگی در هر جامعه ای است که هزینه آن از دامن مردم و اعتبار کشور پرداخت می شود، از این رو به مسئولین محترم رشته های مختلف ورزشی با تاکید بر فوتبال بیان می شود که آبروی فرهنگی کشور را به واسطه بی نظمی و بی برنامه گی هزینه نکنید و این سخن صواب را بشنوید که تعطیلی و انجام ندادن رودیدادهای ورزشی با این شیوه بسیار بهتر و کم هزینه تر هم از بُعد مالی و هم فرهنگی برای ورزش و جامعه مخاطب آن است.
داود ملکی صیدآبادی کارشناس فرهنگی ورزش
ارسال نظر