هزار و یک شب؛ سریالی مدرن از دل افسانه‌ های کلاسیک
تبلیغات

به گزارش رکنا، قسمت آغازین سریال هزار و یک شب به کارگردانی مصطفی کیایی در تاریخ ۱۰ آذر ماه روانه پخش خواهد شد.

طبق گزارش‌های منتشر شده، پیش از نمایش رسمی، در یک اکران خصوصی دو قسمت ابتدایی این سریال برای جمعی از منتقدان به نمایش درآمد و حال نقدی بر این دو اپیزود پیش‌روی شما قرار دارد.

داستان از یک چاپخانه که به آستانه ورشکستگی رسیده آغاز می‌شود؛ جایی که مردی به نام مسعود مدبر برای نجات زندگی دخترانش، نیلوفر و آشیان، تلاش‌های فراوانی می‌کند تا مشکلات مالی‌اش را حل کند. اما این موضوع به همین جا ختم نمی‌شود و ماجرا پیچیده‌تر می‌شود؛ به طوری که گم شدن زنجیره‌ای دخترانی در آستانه خودکشی، به بخش مرکزی داستان تبدیل می‌گردد. آشیان که به کار خبرنگاری در حوزه حوادث مشغول است، تلاش می‌کند به سرنخی در این پرونده دست پیدا کند، بی‌آنکه بداند تمام این اتفاقات به فردی مرتبط است که به او علاقه دارد؛ مردی به نام زمان.

رد مرز خیال و واقعیت

سریال هزار و یک شب

سریال «هزار و یک شب» که بر اساس کتاب تاریخی مشهور با همین نام پایه‌گذاری شده است، تنها بازگوکننده داستان‌های شهرزاد نیست. این اثر، تفسیری مدرن از موضوعاتی همچون بقا، زنانگی و خیال را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارد. در این روایت، زنان شخصیت‌های فرعی نیستند بلکه در مرکز توجه قرار دارند؛ آنان گذشته را به آینده وصل می‌کنند، نماد امید و ترس هستند و میان مرز مرگ و زندگی قرار دارند. شاید یک شهرزاد جدید ظهور کند و معنای رهایی را با خود به همراه بیاورد.

این سریال در قلمرویی بین واقعگرایی و فانتزی حرکت می‌کند؛ دنیایی که هم رنگ و بوی افسانه‌ها دارد و هم با دغدغه‌های زندگی معاصر آمیخته شده است. هر چه جلوتر می‌رویم، عناصر خیالی بر فضای داستان غالب می‌شوند و واقعیت به تدریج کمرنگ‌تر می‌شود؛ گویی قصه از بند زمان و منطق آزاد می‌شود تا به قلمرو رویاهای بی‌پایان برسد.

حضور چهره‌ها در پر بازیگرترین سریال این روزها

«هزار و یک شب» یکی از گسترده‌ترین پروژه‌های شبکه نمایش خانگی از لحاظ تنوع بازیگران مطرح به شمار می‌آید و همین امر باعث شده انتظارات از این مجموعه بالا برود. اگرچه هنوز همه شخصیت‌ها وارد داستان نشده‌اند، اما بازی‌های ارائه شده در قسمت‌های ابتدایی کاملاً هماهنگ و قابل توجه هستند. پرویز پرستویی، این بار در قامت یک شخصیت شرور ظاهر شده که انتخابی جذاب و در عین حال با سؤالاتی همراه است: آیا او قادر خواهد بود از چارچوب نقش‌های قبلی خود خارج شود و تصویری اصیل از یک شرور بسازد؟ بهرام رادان نیز با حضوری پیچیده و اسرارآمیز یکی از ناشناخته‌ترین بخش‌های این دنیا را خلق کرده است.

روایت تصویری و قاب‌بندی‌های تأثیرگذار

قسمت ابتدایی این مجموعه با ریتمی منسجم و خوش‌ساخت، مخاطب را بدون تأخیر وارد قلب داستان می‌کند. با این حال، قسمت دوم کمی از این شدت می‌کاهد و بیشتر به تخیل می‌پردازد. این تغییر ممکن است به نظر برخی مخاطبان اندکی کندتر برسد، ولی تصاویر زیبا و میزانسن دقیق اجازه نمی‌دهد ساختار داستان از انسجام خود خارج شود. حتی در مواردی، تصویرپردازی قوی‌تر از کلمات عمل می‌کند و تعلیقی عمیق را در ذهن بیننده باقی می‌گذارد.

در مجموع، سریال «هزار و یک شب» تازه گام‌های اول خود را در مسیر روایت برداشته و هنوز تمامی وعده‌های آن به اجرای کامل نرسیده‌اند. برای ارزیابی جامع‌تر، باید زمان بیشتری سپری شود تا داستان توسعه پیدا کند، شخصیت‌ها به عمق بیشتری برسند و تخیل داستان به بلوغ کامل خود برسد. شاید در آینده بتوان قضاوت کرد که آیا این مجموعه ارزش ادامه دادن هزار شب داستان‌گویی را دارد یا همچون یک افسانه ناتمام در نیمه‌راه باقی می‌ماند.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی