جنجالی ترین برنامه های صدا و سیما / مردم عصبانی شدند!

صداوسیما در شب یلدا به ناگهان تغییر تاکتیک داد و از چهره‌هایی استفاده کرد که در پلتفرمی مثل اینستاگرام معروف شده‌اند، صداوسیمایی که تحت سیاست‌های امثال جلیلی و جبلی و فروغی، اساسا ماهیت سلبریتی‌ستیزی پیدا کرده است، ناگهان در شب یلدا دست به دامان شبه‌سلبریتی‌های اینستاگرام شد که اصلا وجاهت کافی برای حضور در رسانه ملی را نداشتند، مثلا طرف کل دلیل مشهور شدنش به خاطر یک کلیپ بی‌مزه "کیک و واقعی" بوده، بعد حالا در کنداکتور شب یلدا حضور دارد!

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

از آن طرف کسی مثل ریوندی حضور دارد که جنس طنزی که ایجاد می‌کند شاید منقضی شده و بیشتر متناسب با حال و هوای اوایل دهه ۷۰ و قبل از ورود گوشی‌های هوشمند است، یک طنز کهنه و دمده!

تغییر تاکتیک صداوسیما اما صدای خیلی‌ها را درآورد، کسانی از دیدگاه جناحی از این ماجرا به مثابه فرصت استفاده کردند، مثل آذری جهرمی! اما دامنه انتقاد به خودی‌ها هم رسید و رسانه‌هایی اصولگرایی مثل خراسان و فرهیختگان هم این رفتار صداوسیما را تحمل نکردند(در ادامه بخش‌هایی از متن این دو روزنامه را آورده‌ایم).

جااب اینجاست که مثلا روزنامه جام‌جم(ارگان صداوسیما) عملکرد این سازمان را در شب یلدا کاملا مثبت ارزیابی کرده است!

در ادامه البته برخی نظرات مردمی را هم آورده‌ایم، شما هم اگر اصلا بیننده صداوسیما بوده‌اید، نظرتان را بنویسید.

میلاد جلیل‌زاده در فرهیختگان نوشت:

* ایده مدیران سازمان صداوسیما چیست که باعث می‌شود یک بار لحنی کاملا عبوس به خود بگیرند و دفعه بعد از خواندن ترانه‌ای که صادق بوقی سر زبان‌ها انداخت تا دعوت از صاحب ترند مجازی کیک و واگعی در برنامه‌ای تلویزیونی، به هر ابزاری برای دیده شدن برنامه‌های یلدایی متوسل شوند. یک بار از در دروازه تو نیایند و بار دیگر از سوراخ سوزن رد شوند. تلویزیون باید از قبل بین خودش و مخاطبان همدلی ایجاد می‌کرد.

* باید محل اعتماد آنها قرار می‌گرفت و با مردم ارتباط عاطفی پیدا می‌کرد. باید می‌توانست دل آنها را خوش کند و تکیه‌گاه روحی‌شان باشد که اگر این کارها را کرده بود، در شب یلدا ناچار نمی‌شد به هر حرکت عجیب‌وغریبی دست بزند تا آمار تماشاگرانش را که اخیرا به‌شدت افت کرده، دوباره بالا بکشد.

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

* اگر ایده‌ای در پس‌زمینه کارها نباشد صداوسیما به فیلی شبیه می‌شود که یک روز می‌خواهد پوست مار بپوشد، یک روز می‌خواهد مثل کرم راه برود، یک روز می‌خواهد غذای شیر و ببر را بخورد و روز دیگر به خودش می‌گوید من چه چیزی کم دارم از این و آن که نتوانم پرواز کنم؟!

* برنامه‌های یلدایی امسال تلویزیون همین بلاتکلیفی و عدم وجود یک ایده منسجم در پس‌زمینه ذهنی مدیران را نشان می‌داد. انگار اگر یک‌شبه به همه ترندهای مجازی لبیک بگویند، مخاطب آن ترندها هم برمی‌گردد سراغ تلویزیون و مجازی را رها خواهد کرد. چه خوب بود که وقتی سری به سنگ خورد، بداند که باید برگردد و از کدام مسیر راهش را ادامه بدهد؛ نه اینکه به تلاش‌های جدید برای رد شدن مجدد از همان مسیر ادامه بدهد و باز هم همان نتیجه را تکرار کند.

* کسانی که مدیران دوره گذشته را تا این حد نقد می‌کردند، چرا وقتی خودشان در همان جایگاه‌ها قرار گرفتند، بعد از دوسال تلاش برای پدید آوردن یک مسیر جایگزین، یعنی چیزی که احتمالا پدید آوردنش به‌واقع لازم هم بود، آنقدر در برساخت آلترناتیو باید ناتوان عمل کنند که نتیجه کار از خروجی عملکرد کارگزاران سابق همین مجموعه هم بدتر از آب درآید؟ بدترین وضعیت برای یک منتقد جایی است که به کاریکاتوری از آنچه نقدش می‌کرد تبدیل شود.

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

رسول اسدزاده، منتقد در صفحه اینستاگرام خودش اینگونه واکنش نشان داد: 

* مناسبت‌هایی مانند شب یلدا، نوروز و چهارشنبه سوری، علاوه بر ایران در برخی از کشورهای همسایه هم برگزار می‌شود. گاهی بخشی از برنامه‌های تلوزیونی ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان و کردستانِ عراق در این مناسب‌ها را می‌بینم. در تمام این کشورها موسیقی و حضور پررنگ زنان در کنار مردان بخش اصلی برنامه‌هاست.

* تاجیک‌ها که در این سال‌ها سنگ تمام می‌گذارند. شاهنامه و حافظ می‌خوانند و چنان قشنگ و به‌جا این آیین‌ها را پاس می‌دارند که آدم کیف ( و البته حسادت ) می‌کند. در آذربایجان هم همین است. آیین‌های باستانی بدون مسخرگی و ابتذال برگزار می‌شود و بیننده یک دل سیر شعر و موسیقی و رقص می‌بیند.

* اما تلوزیون ایران بلد نیست!!! تلوزیون ایران خُبره در برگزاری مراسمات دیگر است و در این مقوله به مصداق بارز و عینیِ "کار نیکو کردن از پر کردن است" تبدیل شده. کارش نصیحت و وعظ و پند است. وقتی می‌خواهد برای شادی و طَرَب برنامه بسازد دست و دلش بلرزد و خروجیِ کار بی‌مزه، مضحک و سمبل کاری شده از آب در بیاید. نمونه این اتفاق برنامه شبکه سه بود. از یک سو مجریان و مدعوین عاو عاو عاو عاو کنان سعی می‌کنند صادق بوقی برقصند از سوی دیگر پسرکِ واگعی/کیک را آورده‌اند تا برنامه پر و پیمان شود. ولی نتیجه چیزی نیست جز مسخرگی!!!

* واگعی این است که نمی‌تواند کار مناسبی برای مناسبتی چون شب یلدا بسازد... در رسانه‌ای که پایکوبی فقط برای مسخرگی و لودگی استفاده می‌شود ( مانند ورجه وورجه رفتن عمو قناد ) و موسیقی و ساز گویی کاسه لیس هستند و با آنها با کراهت رفتار می‌کند چه بهتر که در شب یلدا هم کسی را نیاورند. باور کنید...

*  کاش آن یارو که گیتار به دست و با سبیل کلارک گیبلی می‌خوانَد گل منو اذیت نکنید را هم می‌آوردند تا گیلاسِ روی کیکِ غیر واگعی شان بشود...

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

دامون قنبرزاده، روزنامه نگار هم در واکنش به حواشی بحث برانگیز ویز برنامه یلدایی صداوسیما نوشت:

* لطفاً باز هم نگویید «ما که صداوسیما تماشا نمی‌کنیم بگذار هر کاری می‌خواهند بکنند!». بارها گفته‌ام که چه تماشا بکنید و چه نکنید، تأثیر غیرمستقیم محتویاتِ این سازمان در روح و روان ما جاری خواهد شد، حتی بدون آنکه خودتان خبردار شوید. پس بدون اینکه حتی یک ثانیه از برنامه‌های ویژه‌ی شب یلدا را تماشا کرده باشم متوجه شدم که با دعوت از یک بچه‌معروف اینستاگرامی، جنبه‌های جدیدی از وقاحت و دهن‌کجی را به نمایش گذاشت. نیازی نیست این دهن‌کجیِ علنی را تماشا کرده باشید، همین که بادش هم به شما بخورد تمام است.

* اوضاع صداوسیما به جایی رسیده که از یک نوجوانِ ازهمه‌جا‌بی‌خبرِ طفلکی دعوت می‌کنند تا مهمان‌شان باشد که چه بکند؟ که بگوید فلان‌چیز واقعی‌ست یا کیک! اشتباه نکنید؛ من آن پسربچه را تحسین می‌کنم که همین‌طور خودجوش و به شکلی ناخواسته و با یک حرکت ساده، ناگهان اسم در کرد و معروف شد. پرداختن به این موضوع، مجال دیگری نیاز دارد. اما نکته‌ی اصلی من این است: هم اینستاگرام را فیلتر کرده‌اند، هم یک چهره‌ی معروف اینستاگرامی را به عنوان مهمان جلوی دوربین‌شان آورده‌اند. آدم کله‌اش را کجا باید بکوبد؟!

* این بچه، با فیلترشکن و با هزار بدبختی، وارد اینستاگرام شده تا برای خودش ویدیو تولید کند. همان اینستاگرامی که شما آن را بسته‌اید. آن وقت همان بچه‌ی بیچاره را کشانده‌اید آورده‌اید جلوی دوربین‌های‌تان که چه بگویید؟ این چیزی غیر از سوءاستفاده‌ی علنی است؟ این چیزی غیر از توهین است؟ آن بچه‌ی طفلکی و خانواده‌اش آگاهی درستی ندارند، وگرنه وقتی باهاشان تماس گرفتید که دعوت‌شان کنید، باید پاسخ منفی میدادند.

* لطفاً نگویید «ما که سال‌هاست تلویزیون‌مان حتی روشن هم نشده!». باور کنید روح ما به شکل غیرمستقیم آماج این وقاحت‌ها و پلشتی‌هاست. تازه به آن قسمتش کاری ندارم که چه تماشا کنید، چه نکنید، پولش از جیب من و شما می‌رود. پولِ همین توهین و تحقیر آدم‌ها.

علی مرادخانی،  مدیر روابط عمومی سازمان تبلیغات (حامی صداوسیما) درباره حرکت بحث برانگیز تلویزیون در شب یلدا توئیت زد:

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

کاربری به نام میثم از فعالان مجازی حامی صداویما در دفاع از عملکرد تلویزیون در برگزاری مراسم یلدا در حساب کاربری خود می‌گوید:

صداوسیما قصد بدی نداشت، عصبانی نباشید و فحش ندهید!

 البته این دو نظر موافق صداوسیما را به عنوان نمونه گذاشتیم، حجم انتقادها انقدر وسیع بود که در یک مطلب جا نمی‌شود، از شوخی بیژن بنفشه‌خواه با امیرکبیر، از دوباره مطرح کردن صادق بوقی، از آوردن مار در استودیو، از عدم حضور خانم‌ها تا.... همین "کیک و واقعی". از همه جالب‌تر اما بی‌اعتنایی روزنامه‌هایی چون "اعتماد" و "شرق" بود که اساسا صداوسیما و برنامه‌هایش را قابل نقد هم ندانستند و از کنار آن عبور کردند، اتفاقی که احتمالا در بسیاری از خانه‌ها هم رخ داده است.

برترین ها

وبگردی