داستانک امروز؛ فرداى چهار نفر
    
    
    
    
              کدخبر:
            639053    
    
    
    
  
  
    
      
    
    لینک کپی شد
    
    
  
رکنا: داستانک جالبی را در ادامه مطالعه کنید.
    
    
    
    
              کدخبر:
            639053    
    
    
    
  
  
    
      
    
    لینک کپی شد
    
    
  
    
    
    
    
  روزى از روزها بود. چهار نفر بودند و در یکى از ساعت ها نشسته بودند.
اولى گفت: فردا براى من آفتاب است.
فردا آفتاب شد، اولى به روشنایى رسید.
دومى گفت: فردا بارانى است.
فردا باران شد، دومى از تیرگى هایش بیرون آمد و سبز شد.
سومى گفت: فرداى من مبهم است.
فردا مه غلیظ شد، سومى راه را گم کرد.
چهارمى آه کشید و گفت: چه فردایى
فردا علامت سؤال شد، چهارمى پشت تردید ماند.
        
ارسال نظر