در حالیکه عقربه ها ساعت 10 صبح را نشان می داد ، سارا که دختری فراری است توسط مأموران آگاهی دستگیر و به کلانتری ارجاع داده شد.

سارا با اندامی نحیف و لاغر در حضور مشاوره و مددکار کلانتری جم اینگونه داستان شوم زندگی اش را بیان کرد.

خیلی بچه بودم که مادرم را از دست دادم و برای همیشه تنها ماندم .پدرم بلافاصله بعد از فوت مادرم ازدواج مجدد کرد . نامادری ام زنی بی رحم و بداخلاق بود و از همان اول شروع به اذیت و آزار من کرد.

همیشه در چشم او خار بودم، کمی که بزرگتر شدم یعنی در 12 سالگی نامادری ام برای اینکه زودتر از شر من خلاص شود ، مرا با پسری آشنا کرد .آن پسر با موتورسیکلت اطراف منزلمان بود و به من شماره داد و من هم با او تماس گرفتم و آشنایی من با او حدود چند ماهی طول کشید .اولین بار از من درخواست رابطه جنسی کرد،هر چند مقاومت کردم ولی دست آخر راضی شدم با او همراه شوم.

وی مرا به منزل یکی از دوستانش برد و در آنجا مرا مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد. این اولین تجربه جنسی ام بود. آن پسر حتی از من فیلم و عکس هم تهیه کرده بود. چند روز بعد مجددا درخواست برقراری رابطه کرد که وقتی مخالفت کردم گفت: که عکس هایی که ازت گرفتم را پخش می کنم ، مجبور شدم همراه او بروم.

وقتی به محل مورد نظر رسیدیم .متوجه حضور چند پسر دیگر در آنجا شدم و آنها نیز مرا اذیت و آزار قرار داده و از من فیلم می گرفتند.آنها چند مرتبه دیگر هم این بلا را سرم آوردند و کاری از دست من بر نمی آمد.

تا اینکه به زور خود را از دست شان رها کردم و به منزل برگشتم و درباره اتفاقاتی که برایم رخ داده بود چیزی به کسی نگفتم . ولی مثل اینکه این کابوس ها و تنهایی و ترس رهایم نمی کرد و این کار برایم شده بود یک عادت و سرگرمی ! پس از مدتی با پسری دیگر آشنا شده و پیشنهاد داد که برای رهایی و خوشبختی همراه وی فرار Escape کنم !

بعد از مدرسه با او رفتم .نامادری ام تماس گرفت و مرا دعوا می کرد که سریعتر به منزل برگردم ولی چون می ترسیدم پدرم مرا به شدت تنبیه کند ، نتوانستم برگردم و همین بهانه ای شد که آن پسر مرا نزد خود نگه دارد.

چند روز که گذشت وی درخواست رابطه کرد و من مخالفت کردم ولی به زور توانست به نقشه پلید خود جامه عمل بپوشاند .وی حتی قرص روانگردان و مشروب هم به من خوراند.

با همه این بی آبرویی و گندهایی که زده بودم حتی اگر می خواستم ولی نمی توانستم برگردم .خانواده ام خیلی دنبالم گشته بودند و تقریبا از پیدا کردن من ناامید گشته بودند. تا اینکه دیشب در حال پرسه زنی با موتور بودیم که توسط پلیس Police دستگیر شدیم . برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

این اخبار را از دست ندهید:

شباهت عکس های منتشر شده یک زن مشکل دار برای زن شوهردار دردسرساز شد / شوهرم مرا نانجیب می خواند

دوست رامین مرا به پشت بام خانه شان برد و به زور مرا تسلیم نیت شیطانی خود کرد / پریسای 13 ساله چند روز اسیر شوم 2 جوان بود تا اینکه ...

ابعاد پنهان فاجعه پل غله زار در سیل آذر شهر / 22 نفر زنده زنده در خودروهایشان غرق شدند+ فیلم و عکس

دختر 14 ساله تهرانی برای لو نرفتن ارتباط شیطانی 40 میلیون تومان حق سکوت داد!

پژمان از سحر خواستگاری کرد اما با من قرار شیطانی گذاشت و ...

مادرم ارتباط های کثیف در تلگرام داشت به پدرم گفتم و ...+عکس

اقدام شیطانی مدیر شرکت با منشی اش که می خواست عروس شود!

وقتی حیدر در باشگاه اسب‌سواری ناپدید شد / ردپای پیرمردها در این پرونده

دستور برای برخورد شدید با معلم آزارگر در رودبار+ فیلم و عکس

آخرین قرار شیطانی ام قبل از رفتن امیر به سربازی در باغ بود / او در یک روستا معلم شد و من 3 روز هم بی شرمانه پیش او بودم و ...

نمایش کثیف و هولناک مرد بازیگر با همسر جوانش قبل از طلاق / نیمه شب دخترم را فقط با یک چادر از خانه بیرون کرده بود و ...

حمله وحشیانه 2 پسر موتور سوار به 6 زن جوان در خیابان های خلوت+ عکس

تصاویر خنده دار از تبهکاران در برابر دوربین تشخص هویت پلیس+عکس

مرد چشم آبی و راز شیطانی و کثیف خانه مجردی آن برای دختران جوان +عکس

بلای شیطانی که سر سارا در خانه جوان موتورسوار آمد/ وقتی به هوش آمدم ...

رازی که شوهر دوست داشتنی ام از شب یلدا پنهان نگه داشته بود / آرش گفت می خواهد طلاقم دهد اما بدون دلیل!

این مرد سه سوت پراید دزدگیر دار می دزدید+ عکس

مرگ وحشتناک مادر و دختر در سونای باغ ویلا + تصاویر

دختر 14 ساله در دام شیطانی سرباز یک بیمارستان تهران

وقتی به دوست صمیمی فرزین پناه بردم او مرا تسلیم نیت شیطانی خود کرد و ...

پیام عجیب قاتل زنجیره‌ای 13 زن و مرد به پلیس / مرا بگیرید و گرنه...+ عکس

وقتی دختر آذری به خانه بازگشت؛ نه خانه بود و نه پدر و مادرش؛ سیل آنها را برای همیشه برده بود+عکس دختر و تصاویر

 

 

کدخبر: 257996 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟