قتل فجیع پیرزن تنها به خاطر چند تراول چک / بوی تعفن جسد جنایت را فاش کرد

به گزارش رکنا، بهمن ماه سال 1400 راز جنایت فجیع در خانه قدیمی با تماس همسایه ها با پلیس فاش شد. آنها که با کلانتری ونک تماس گرفته بودند از بوی تعفنی که از خانه پیرزن همسایه به مشام می رسید شکایت کردند.

همین شکایت کافی بود تا راز جنایت برملا شود.

ماموران وقتی پا  به خانه پیرزن تنها  گذاشتند با جسد بدون سر وی روبه رو شدند که چند روز از مرگش گذشته بود.تلاش برای افشای راز جنایت آغاز و ماموران دریافتند قربانی زنی بازنشسته بوده و مردی جوان به خانه اش رفت و آمد داشته و کارهای او را انجام می داده است. همسایه ها آخرین بار مرد جوان را دیده بودندکه چند وسیله از این خانه خارج  می کرده است.

در این میان روشن شد خودرو پژو 206 قربانی نیز سرقت شده است.

با افشای این ماجرا ماموران با تجمیع اطلاعات مرد آشنا به نام شهرام را که ساکن شهر کرج بود و به خانه پیرزن رفت و آمد داشت شناسایی کردند.این مرد که چند سابقه کیفری در زمینه سرقت و مواد مخدر در پرونده اش داشت به قتل فجیع پیرزن با انگیزه سرقت اعتراف کرد.

اعتراف به جنایت فجیع

وی گفت: پیرزن از همسایه های قدیمی پدرم بود و از آنجایی که از کودکی مرا می شناخت به من اعتماد داشت. من همیشه کارهایش را انجام می دادم و سوسن هم در مقابلش به من پول می داد. آخرین بار که به خانه او رفته بودم  دسته های تراول چک  را دیدم و وسوسه  شدم. من در یک لحظه پتویی را روی سر پیرزن انداختم و او را خفه کردم. سپس به  سراغ تراول ها رفتم اما  وقتی آنها را شمردم متوجه شدم 2 میلیون تومان بیشتر نیست. من از کاری که انجام داده بودم پشیمان شدم. از ترسم جسد را به داخل دستشویی بردم و بخشی از بدنش را جدا کرده و داخل کیسه گذاشتم و آن را در  باغچه ای  در همان محله دفن کردم.من با پول های سرقتی مقداری مواد مخدر خریدم و یک هفته مصرف کردم. وقتی پول هایم تمام شد چند باری به خانه پیرزن رفتم و لوازم خانه اش مانند جاروبرقی، فرش، تلویزیون و قابلمه هایش را برداشتم تا  آنها را بفروشم. اما چون اعتیاد داشتم کسی آنها را از من نمی خرید .به همین خاطر به ناچار وسایل را به خانه پدرم بردم و در نهایت کل وسایل را به مبلغ  3 میلیون تومان به یک ضایعاتی فروختم.  آخرین باری که  به خانه پیرزن رفته بودم جسد متعفن شده بود. سعی کردم با مثله کردن جسد هر بار بخشی از آن را به بیرون از خانه ببرم  و دفن کنم اما چون همسایه ها به من مشکوک شده بودند  دیگر به خانه پیرزن نرفتم . من در این مدت به خانواده ام گفته بودم که ماشین را قسطی خریده ام.

با اعترافات تکان دهنده مرد معتاد ،وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان از خود دفاع کرد.

در دادگاه

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود و اشک می ریخت گفت: باور کنید قصد کشتن پیرزن را نداشتم. من آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم که دست به جنایت زدم.من برای اینکه جسد شناسایی نشود تصمیم گرفتم سرش را از بدنش جدا کنم. من سر را در باغچه دفن کردم و می خواستم پیکر پیرزن را هم از خانه بیرون ببرم و دفن کنم. اما چون همسایه ها مشکوک شده بودند پشیمان شدم.من شرمنده اولیای دم هستم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات دادگاه وی را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کردند تا رسیدگی به یکی از فجیع ترین پرونده های سال پایان یابد.

وبگردی