فلج شدن زن تهرانی در خیانت شوهرش ! / دست در دست هم دیدمشان !

به گزارش رکنا، 17 ساله بودم که در مسیر مدرسه به خانه حامد به سراغم آمد و مدام اظهار علاقه می‌کرد از آنجایی که شان  خانوادگی ام اجازه نمی‌داد با او حرف بزنم هیچ وقت محل اش ندادم تا اینکه 2 ماه بعد مادر حامد یک روز که من به کلاس کنکور رفته بودم به خانه امان آمد و از مادرم خواسته بود تا برای خواستگاری به خانه امان بیایند.

راستش را بخواهید همان موقع وقتی مادرم موضوع را به من گفت قند در دلم آب شد یک هفته بعد حامد با مادرش به خانه امان آمدند او بسیار خوش سیما و قد بلند بود و آرزوی هر دختری بود که با چنین پسری ازدواج کند پدر حامد که چند سال پیش به خاطر مشکلاتی که داشتند از مادرش جدا شده بود حامد و یک برادرش که از او بزرگتر بود با مادرش زندگی می کردند، حامد دیپلم فنی داشت و سربازی هم نرفته بود.

پدر و مادرم همین موضوع را لحاظ قرار دادند و گفتند باید اول سربازی حامد مشخص شود قبل از اینکه حامد به سربازی برود ما باهم نامزد کردیم  من هم چند ماه بعد بود که در کنکور شرکت کردم و در رشته مورد علاقه ام که پرستاری بود قبول شدم حامد مدام از سربازی مرخصی میگرفت و به دیدنم می آمد و هر روز علاقه ما بهم بیشتر می‌شد.

این دو سال تمام شد حامد باید کار پیدا می‌کرد تا بتوانیم مراسم عروسی بگیریم هر طوری که بود او با کمک برادرش یک مغازه لوازم تحریر باز کرد و ما زندکی خود را شروع کردیم بعد از پایان دانشگاه من خیلی زود دریک بیمارستان مشغول کار شدم و حامد هم تلاش می‌کرد تا اینکه زندگی امان رو غلتک افتاد حالا وقتش بود بچه دار شویم طولی نکشید که  ما صاحب 2 دختر شدیم.

و زندگی عاشقانه ما هر روز بیشتر ازقبل ادامه داشت طوری که زبان زد همه‌ی فامیل بود... روزهای بارانی که بهترین لحظات زندگی ام با حامد بود اما یک شب بارانی وقتی فهمیدم حامد به من خیانت کرده است دنیا بر روی سرم خراب شد ....

ماجرا از این قرار بود که به خاطر شغلم مجبور شدم پرستار خانگی برای دخترانم بگیرم اما روزهایی که من در خانه نبودم گویا حامد در رفت و آمدهای اتفاقی که از مغازه به خانه داشته است با پرستار رابطه داشته و این موضوع زمانی فاش شد که من در یک شب بارانی زمانی که اتفاقی از بیمارستان به خانه برمی گشتم دیدم که شوهرم دست در دست پرستار از خانه خارج می شوند آن شب زمستانی بارانی برای سیاه ترین شب زندگی شد رفتم جلو و مقابل شوهرم ایستادم او دستپاچه شد و من با سکوت وارد خانه شدم به اتاقم رفتم بدون آن که اشکی از چشمانم سرازیر شود درحالی که شوکه شده بودم  خوابیدم از فردای همان شب سرد بود که دیگر نتوانستم راه بروم من به خاطر شوک عصبی دچار این بیماری شده بودم  مدتها طول کشیدم تا سرپا شوم در این مدت درخواست طلاق دادم  و حالا به خاطر شرایط روحی که دارم مشکلات زیادی پیدا کردم ودیگر مثل سابق قدرت کار در بیمارستان را ندارم ....

نگاه کارشناسی

فاطمه نورا جوادی کارشناس ارشد روانشناسی

استرس یا اضطراب و شوک های عصبی که گاها در شرایط های مختلف امکان دارد افراد با آن روبرو شود واکنش های متفاوتی را در بر دارد .

شوک روانی  که به‌عنوان اختلال استرس حاد هم شناخته می‌شود، واکنش شدید و ناگهانی به یک رویداد تهدیدکننده و ناگوار است. این رویداد غیرمنتظره می‌تواند باعث بروز واکنش شدید در سطح روانی و عاطفی شود. انواع رویدادهایی که می‌توانند باعث تحریک شوک‌روانی شوند عبارتند از:

حوادث طبیعی شدید

سانحه رانندگی تصادف مهلک

تجربه خشونت، تعرض یا تهدید

کتک خوردن یا ضرب و شتم

شنیدن داستان ترسناک واقعی

حضور در هواپیما با تلاطم شدید

شنیدن تجربه جدایی والدین از فرزند

تجربه موقعیت استرس‌زا مانند دندانپزشکی یا اداره پلیس

انواع مختلفی از حوادث طبیعی، اجتنماعی، شخصی و موقعیتی می‌توانند باعث تحریک شوک‌روانی شوند.

شوک‌ روانی می‌تواند زمانی رخ دهد که شما به صورت مستقیم در معرض حادثه بوده‌اید یا آن‌ها را همچون یک شاهد از دیگران، روزنامه‌ها و رسانه‌ها شنیده‌اید. میزان واکنش شما به نزدیکی عاطفی نسبت به آن رویداد بستگی دارد.

مثلا فوت یا از دست دادن یکی از دوستان نزدیکتان می‌تواند باعث ایجاد موقعیت استرس‌زا شود. درواقع برای ایجاد شوک روانی نیاز نیست شخصا در معرض رویداد آسیب‌زا باشید، بلکه حوادثی که بر شما تاثیر می‌گذارند می‌توانند واکنش ترس شدید غیرمنتظره به وجود آورند.

راهکار خروج ازشوک روانی

درمان دارویی

داروهای اثر گذار بر کاهش علائم این نوع شوک شامل موارد زیر می‌شوند:

داروهای آرامبخش

داروهای ضد اضطراب

داروهای ضد افسردگی

لازم به ذکر است داروها تنها بخشی از درمان هستند و حتما باید زیر نظر روانپزشک تجویز شوند. بهترین راه‌کار استفاده از تکنیک‌های روان درمانی به همراه دارو است.

تکنیک‌های مدیریت استرس

مدیتیشن

تمرکز روی بدن

تمرین تنفس عمیق

تمرینات ذهنی مانند تصویرسازی مثبت و تکرار آن

توجه به سلامت فیزیکی و روانی با تغذیه مناسب و خواب کافی

ارتباط با دیگران  و به اشتراک گذاشتن تجربیات خود با افراد قابل اعتماد

تمرینات ورزشی مانند پیاده‌روی، یوگا و تمرینات استقامتی (به آزادسازی هورمون‌های شادی و کاهش استرس کمک می‌کند)

وبگردی