وحشتناک ترین قتل دندانپزشک تهرانی به دست برادرش / جسد را تکه تکه و کباب کرده به حیوانات دادند + عکس

به گزارش رکنا، این پرونده روز 17 آذر سال گذشته و با ناپدید شدن مرموز یک دندانپزشک تهرانی به جریان افتاد. این مرد 45ساله علاوه بر مطب، صاحب یک شرکت بود که آن را با برادرش که پزشک‌ عمومی بود شریک بود.

مأموران پلیس که در حال تحقیق برای کشف سرنوشت دندانپزشک ناپدید شده بودند، در بررسی‌های بیشتر متوجه شدند که او و برادرش (پزشک عمومی) از سال‌ها قبل به‌دلیل مسائل مالی با یکدیگر دچار اختلافاتی شده بودند. از سوی دیگر، در پشت‌بام شرکت آنها بقایای سوخته‌ای از یک جسد پیدا شد که به‌نظر می‌رسید متعلق به مرد ناپدید شده است.

در شرایطی که از برادر بزرگ مرد ناپدید شده خبری نبود، پسر جوانی که به‌عنوان دستیار در شرکت کار می‌کرد بازداشت شد و گفت که برادر بزرگ‌تر مرد گمشده به‌خاطر اختلافات مالی، جان برادرکوچک‌ترش را گرفته و فرار کرده است.

این مرد توضیح داد: عامل جنایت که یک پزشک عمومی است، از چند سال قبل با برادر کوچک‌ترش دچار اختلاف شدید مالی شده بود. او روز حادثه به برادر کوچک‌ترش زنگ زده و از او خواسته به شرکت بیاید. آن روز 2برادر بر سر اختلاف مالی‌شان درگیر می‌شوند که ناگهان برادر بزرگ‌تر جان برادر کوچک‌ترش را می‌گیرد و از من می‌خواهد به او کمک کنم تا جسد را از شرکت خارج کنیم.

ما جسد را به پشت بام بردیم و آن را مثله کرده و بخشی از آن را سوزاندیم. بقیه را هم در بیابان‌های اطراف تهران رها کردیم. با اعترافات این جوان،  پزشک فراری نیز در جزیره کیش دستگیر شد اما قتل برادرش را انکار کرد و مدعی شد که قاتل، دستیار شرکت است، وی گفت:روز حادثه دستیارش به برادرش داروی بیهوشی تزریق کرده و به سبک سریال خونسرد که از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، وی را روی ویلچر بسته و او را به قتل رسانده است.

پزشک عمومی و دستیارش چند روز قبل به همراه قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران و کارآگاهان پلیس راهی محل جرم شدند و به بازسازی صحنه قتل پرداختند. در جریان بازسازی صحنه، دستیار آقای دکتر اعتراف کرد که گناهکار است، اما گفت که نقش وی در پرونده، همکاری با برادر مقتول و معاونت در قتل است.

پس از بازسازی صحنه قتل، دیروز هردو متهم به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و برای ثبت آخرین دفاعشان پیش روی بازپرس جنایی قرار گرفتند. در جلسه دیروز کارشناس بیهوشی که به‌عنوان دستیار در شرکت کار می‌کرد و جوانی 22ساله است درباره جزئیات روز حادثه گفت: من مقتول را به بهانه یک پروژه کاری به شرکت کشاندم. البته به ‌دستور برادرش که برای او کار می‌کردم. وقتی مقتول رسید، برادرش در راه پله به او حمله کرد، اسلحه ساچمه‌ای در دست داشت که شروع کرد به تیراندازی، مقتول هم به برادرش التماس می‌کرد که او را رها کند،سپس من به دستور آقای دکتر، برادرش را به داخل واحد کشاندم و یک آمپول بیهوشی به او تزریق کردم. بعد دست و پای او را به ویلچر بستم.

وی ادامه داد: مقتول از روز پنجشنبه در شرکت زندانی بود تا روز یکشنبه که به قتل رسید. در این چند روز به او آب و غذا می‌دادیم، اما مقتول لب به غذا نمی‌زد. من هم هر چند ساعت یک‌بار آمپول بیهوشی به او تزریق می‌کردم. در این چند روز برادر وی از مقتول، چک، سفته و امضا گرفت؛ چون با هم اختلافات مالی داشتند. در نهایت روز یکشنبه بعد از 4روز تصمیم گرفت او را به قتل برساند. چون می‌ترسید اگر آزاد شود ما را لو بدهد و شکایت کند. آن روز من با کمک تیغی که در جراحی به‌کار می‌رود ضرباتی به‌دست مقتول زدم، اما او هنوز زنده بود. ضربات بعدی و مرگبار را برادرش به او زد و کار تمام شد.

پس از اظهارات این مرد، برادر مقتول که تا پیش از این مدعی بود مقتول به او بدهکار بوده و اختلافشان بر سر همین بدهی بوده است، گفت: راستش این من بودم که به مقتول بدهی داشتم و می‌خواستم از او امضا بگیرم و وانمود کنم بدهی‌هایم به او صاف شده است.

وی ادامه داد: من سال‌ها قبل کاندیدای انتخابات شده و او برای من تبلیغات زیادی انجام داده و میلیاردها تومان خرج کرده بود. اما در انتخابات برنده نشدم و نتوانستم پول برادرم را پس بدهم؛ برای همین از من شکایت کرد و من که محکوم شده بودم او را روز حادثه به شرکت کشاندم تا با هم صحبت کنیم، اما دستیارم جانش را گرفت و من تمام مدت پشت میز کارم نشسته و نظاره‌گر بودم!

متهم درحالی چنین ادعایی مطرح کرده که تیم جنایی در بازرسی دقیق از مطب وی دست نوشته‌ای از او کشف کردند که نشان می‌دهد وی قبل از جنایت، نقشه قتل و لوازمی را که برای این سناریو قرار بود استفاده کند، مانند تیغ جراحی، آمپول بیهوشی، کیسه زباله، نایلون و چسب را مو به مو نوشته بود. او حتی نوشته بود که باید چک و سفته هم بگیرد، اما با بررسی‌های به عمل آمده کارشناسان نیز تأیید کردند که دست‌خط متعلق به برادر مقتول است، ولی او همچنان اصرار دارد که قتل را دستیارش انجام داده و او فقط نظاره‌گر بوده است.

بر اساس این گزارش روز گذشته مادر مقتول به عنوان یکی از اولیای دم با حضور در شعبه 3 دادسرای امور جنایی تهران شکایت خود و درخواست قصاص برای قاتلین فرزندش را ثبت کرد اما به دلیل اینکه پدر مقتول شرایط جسمانی مناسبی نداشته و نتوانسته در دادسرا حضور پیدا کند و او هم به عنوان یکی دیگر از اولیای دم شکایتش را ثبت کند، این پرونده تا ثبت نهایی شکایت پدر در دادسرای امور جنایی باقی مانده و پس از آن برای صدور کیفر خواست به شعبه 1 استان تهران ارجاع خواهد شد . 

 

 

 

وبگردی