بازداشت شوهر خائن با زن غریبه هنگام خروج از کشور / طلاهای دزدی را همراه داشت!

چند روز قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت خانه‌اش خبر داد: «مدتی مسافرت بودیم اما وقتی به خانه برگشتیم، متوجه شدیم که وسایل  با ارزش خانه به سرقت رفته است.»

با شکایت زن جوان، بلافاصله مأموران پلیس راهی ساختمانی در شمال پایتخت شدند. در تحقیقات مشخص شد سارق یا سارقان با کلید وارد خانه شده و سرقت را اجرا کرده‌اند. همین موضوع باعث شد فرضیه سرقت از سوی فردی آشنا مطرح شود.در حالی که بررسی‌ها در این رابطه ادامه داشت، مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت خانه‌اش خبر داد.

زمانی که مأموران راهی ساختمان محل سرقت شدند، دریافتند این خانه نیز در همان ساختمان محل سرقت قبلی است و با همان شیوه سرقت شده است اما موضوع عجیب‌تر این بود که ساعتی بعد یکی دیگر از ساکنان ساختمان نیز از سرقت خانه‌اش خبر داد و گفت من مسافرت بودم و امروز برگشتم اما متوجه شدم اموال با ارزش خانه‌ام سرقت شده است.

بدین ترتیب فرضیه ارتکاب هر سه سرقت از سوی یک باند قوت گرفت. تحقیقات نشان می‌داد که حدود 20 میلیارد تومان از این ساختمان سرقت شده، بنابراین دوربین‌های مداربسته محل بازبینی شد اما ورود سارقان ثبت نشده بود.

در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، پیرزنی که از ساکنان همان ساختمان بود با پلیس تماس گرفت و گفت: من می‌دانم سارق خانه همسایه هایم چه کسی است. او پرستار خانگی من است.

چون من قدیمی‌ترین و مورد اعتمادترین همسایه این ساختمان هستم زمانی که ساکنان ساختمان به مسافرت می‌روند، کلید خانه هایشان را به من می‌دهند تا به گل‌هایشان آب بدهم یا اگر حادثه‌ای پیش بیاید در نبود آنها به ساختمان رسیدگی کنم. زن جوانی به نام المیرا مدتی است که پرستارم است. شبی که از خانه همسایه‌ها سرقت شد من به طرز عجیبی گیج و خواب آلود شده بودم، آن شب المیرا خانه من بود.

او ادامه داد: چند روز بعد از سرقت‌ها من متوجه شدم المیرا حالت عجیبی دارد، مدام کلافه و عصبی بود و با تلفن زیاد حرف می‌زد. البته طوری صحبت می‌کرد که من صدایش را نشوم. چند باری علتش را پرسیدم اما جواب درست و حسابی به من نداد. تا اینکه امروز شنیدم به کسی می‌گفت «حق من نبود شوهرم با من این کار را انجام دهد.اگر کمک من نبود، نمی‌توانست سرقت کند اما حالا همه طلاها را برداشته و با یک زن فرار کرده است.»

وقتی موضوع طلا و سرقت را شنیدم فهمیدم سرقت‌ها کار او و شوهرش بوده است.بدین ترتیب با دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، پرستار خانگی بازداشت شد. زن جوان در تحقیقات به سرقت از آپارتمان‌ها با همدستی شوهرش اعتراف کرد.

اعتراف به سرقت‌ها

زن جوان در تحقیقات گفت: من خودم قربانی شدم. زمانی که در خانه پیرزن مشغول به کار بودم، متوجه شدم همسایه‌ها کلید خانه هایشان را به او می‌دهند، وقتی موضوع را برای شوهرم تعریف کردم او وسوسه سرقت را به جانم انداخت.

او ادامه داد: در نهایت قبول کردم و شب سرقت، به پیرزن شربت مسموم داده و او را بی‌هوش کردم. بعد با همسرم که در را از قبل برایش باز گذاشته بودم وارد سه آپارتمان شدیم و سرقت‌ها را انجام دادیم. برای اینکه کسی به من شک نکند، از فردای سرقت هم به خانه پیرزن آمدم و کارم را ادامه دادم. اما یک شب که به خانه رفتم از همسرم خبری نبود و چند روز بعد پیامکی فرستاد مبنی بر اینکه او را ببخشم و با دختر مورد علاقه‌اش رفته و وسایل سرقتی را هم با خودش برده است.

با اعتراف زن جوان، تحقیقات برای دستگیری شوهر فراری ادامه یافت تا اینکه پلیس رد وی را در یکی از شهرهای شمالی کشور پیدا کرد و در حالی که متهم قصد داشت قاچاقی از مرز خارج شود و از  کشور فرار کند دستگیر شد. وی در بازجویی ها به سرقت ها اعتراف کرد. تلاش برای یافتن اموال مسروقه و باز گرداندن به مالباخته‌ها ادامه دارد.

وبگردی