قتل مرد همسایه در سناریوی افشای زن متاهل به شوهرش / زن خائن و شوهرش قتل را به گردن هم انداختند
حوادث رکنا: حکم قصاص زن جوان که متهم است با همدستی شوهرش، مرد همسایه را کشته در دیوان عالی کشور شکسته شد تا با از سرگیری تحقیقات این زوج بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کنند.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال ۹۹ آغاز شد. ماموران گشت شهرستان بهارستان به یک پراید نقره ای که در حاشیه جاده قائمیه توقف کرده و چراغ های آن روشن بود مشکوک شدند. ماموران به بررسی پرداختند و دریافتند مرد ۴۷ ساله ای که پشت فرمان نشسته از ناحیه گردن چاقو خورده و جان سپرده است. مردی که روی صندلی شاگرد نشسته و به شدت دستپاچه شده بود بازداشت شد.
این مرد که محسن نام داشت لب به اعتراف گشود و به قتل مرد راننده با همدستی همسرش به نام الناز اعتراف کرد.
ملاقات شوم با قربانی
محسن گفت: فرید همسایه ما بود که متوجه شدم چند ماه است با همسرم رابطه پنهانی دارد. آن روز از همسرم خواستم تا به او قرار ملاقات بگذارد. به همین خاطر سر قرار رفتیم. همسرم طناب را دور گردن او پیچید و من او را با چاقو زدم. وقتی میخواستیم ماشین را ترک کنیم ماموران پلیس رسیدند و همسرم بلافاصله فرار کرد.
در این میان کارشناسان پزشکی قانونی دو بریدگی عمیق روی گردن قربانی را تایید، اما علت مرگ را فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند.
به دنبال اعترافات این مرد، همسرش در خانه شان در شهرستان بهارستان ردیابی و بازداشت شد و به همدستی در جنایت ناموسی اعتراف کرد.
به این ترتیب برای این زوج به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
تشریح جنایت در دادگاه
در ابتدای جلسه پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : من و برادرم برای 2 متهم حکم قصاص می خواهیم. پدرمان به طرز فجیعی کشته شده است. او آنقدر پشت فرمان ماشین مقاومت کرده که بر اثر فشار، فرمان پراید کج شده بود. پدرمان بی رحمانه کشته شده و ما از قصاص گذشت نمی کنیم.
سپس الناز ۳۸ ساله در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: فرید همسایه مان بود و با ماشین کار می کرد. من هر بار که میخواستم به جایی بروم همسرم برایم آژانس می گرفت اما پس از مدتی گفت بهتر است هر وقت می خواهم برای خرید از خانه بیرون بروم فرید را خبر کنم. پس از مدتی، فرید شماره موبایلش را به من داد و این آغاز آشنایی ما با یکدیگر بود. حدود 6 ماه از رابطه ما گذشته بود اما در این مدت او 8 مرتبه مرا آزاد داد.
وی ادامه داد: اولین بار دو فرزندم را به پارک بردیم و خودمان به باغی که در پشت خانه مان بود رفتیم اما فرید یک باره مرا آزار داد و تهدید کرد به کسی حرفی نزنم. به همین خاطر سکوت کردم. او می دانست از ترسم به کسی حرفی نمیزنم .به همین خاطر 7 بار دیگر نیز مرا آزار داد.
این زن در تشریح جزئیات روز جنایت گفت: آخرین بار ساعت 8 صبح در حال ارسال پیامک به فرید بودم که همسرم متوجه ماجرا شد .من واقعیت را به او گفتم و از همسرم خواستم از هم جدا شویم .اما او قبول نکرد. محسن از من خواست تا با فرید قرار ملاقات بگذارم. او خودش چاقو برداشت و یک طناب هم به من داد.او گفته بود فقط می خواهد فرید را بترساند و هرگز درباره قصدش برای قتل به من حرفی نزده بود. ساعت نزدیک هفت غروب بود که من و همسرم سوار ماشین فرید شدیم و از او خواستیم تا ما را به قائمیه برساند. در میان راه همسرم از او خواست تا ماشین را متوقف کند .همسرم به من اشاره کرد و من طناب را دور گردنش انداختم و همسرم دو ضربه چاقو به گردنش زد. من که ترسیده بودم طناب را رها کردم و از ماشین پیاده شدم. همان لحظه دیدم که دست راست فرید تکان میخورد و او زنده بود و از گردنش خون جاری بود.
این زن ادامه داد :من قصد کشتن فرید را نداشتم .از ترس همسرم طناب را دور گردنش انداختم .من اگر قاتل بودم همسرم را میکشتم. چون سالها مقابل چشمان من و 2 فرزندم مواد مخدر مصرف میکرد و سرکار نمی رفت. باور کنید وقتی همسرم بازداشت شد از من خواست اعتراف کنم به تنهایی طناب را دور گردن قربانی انداختم و آن را کشیدم اما حالا حقیقت را می گویم. من وقتی از ماشین پیاده شدم فریده زنده بود و همسر به تنهایی طناب را دور گردن انداخت و او را خفه کرد.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: هنگام بازداشت موکلم، دور گردن وی کبودی عمیق وجود داشته و این موضوع نشان میدهد شوهرش در ابتدا قصد داشت او را بکشد و سپس تصمیم به قتل مرد راننده گرفته است. این زن از سوی همسرش به شدت تحت فشار بوده و برای اضطرار با او همراه شده است.
این وکیل به نظر کمیسیون پزشکی قانونی اشاره کرد و گفت :کارشناسان کمیسیون دوم پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده اند علت مرد کشیدگی طناب دور گردن قربانی بوده است. موکلم با جثه کوچکش نمی تواند قربانی را به تنهایی بکشد. از این رو تقاضا دارم اتهام موکلم از مباشرت به معاونت در قتل تبدیل شود.
انگشت اتهام به سوی یکدیگر
سپس محسن 40 ساله در جایگاه متهم ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: حدود ساعت ۸ صبح از خواب بیدار شدم و متوجه شدم همسرم در حال ارسال پیامک برای یک نفر است. وقتی از او در این باره سوال کردم گفت به خواهرش پیامک ارسال میکند چون سواد نداشتم پیگیر ماجرا نشدم .اما عصر همان روز صدایی در گوشم نجوا داد که بهتر است پیگیر ماجرا شوم.
من همان موقع با خواهر زنم تماس گرفتم اما او گفت چند روز است از الناز خبری ندارد و همسرم هیچ پیامکی به او ارسال نکرده .من ار شنیدن حرفهای خواهر زنم شوکه شده بودم که به سراغ زنم رفتم و از او خواستم تا حقیقت را بگوید. او نیز گفت مدتی است با مرد همسایه در ارتباط است و در این مدت چند بار فرید او را آزار داده است. از شنیدن این حرف ها اعصبانی شدم و از زنم خواستم تا بچه هایم را برای خرید از خانه بیرون ببرد .همان موقع طنابی را به سقف آویزان کردم تا خودم را حلقآویز کنم اما همسرم سر رسید و مرا نجات داد. من به او گفتم حاضر به ادامه زندگی نیستم .به همین خاطر توافق کردیم تا با هم بمیریم. من دو طناب دار درست کردم. میخواستم اول همسرم را خفه کنم و سپس خودکشی کنم .چون به او گفته بودم تحمل این رسوایی را ندارم. اما دلم برای بچه هایم سوخت و طناب ها را پاره کردم. آنجا بود که همسرم پیشنهاد قتل مرد همسایه را مطرح کرد .او برای کشتن فرید اصرار داشت.
همان موقع بود که صدای فرید را از کوچه شنیدند که تلفنی صحبت میکرد و میخواست با ماشین دنبال یک نفر به اکبرآباد برود .من تصمیم گرفتم همان موقع نقشه را اجرا کنم.من مقابل در رفتم و از فرید خواستم من و زنم را هم به قائمیه ببرد. ما سوار ماشین شدیم من چاقو برداشتم و همسرم نیز تکه ای از طناب پاره را با خودش آورد. در میان راه به بهانه رفتن به دستشویی از فرید خواستم در حاشیه جاده ماشین را متوقف کند. همان موقع زنم طناب را دور گردنش انداخت و گفت: این همان کسی است که او را آزار داده است. فرید به التماس کردن افتاد و گفت اشتباه کرده است. من که مطمئن شده بودم حرفهای همسرم درست بوده طناب را از همسرم گرفتم اما فرید مقاومت کرد. همسرم از من خواست تا او را بکشم و من هم با چاقو دو ضربه به او زدم.چون رانندگی بلد نیستم میخواستم چراغ های ماشین را خاموش کنم اما نشد. ما به شدت ترسیده بودیم که همسرم از ماشین پیاده شد و با سنگ چراغ های ماشین را شکست. ما می خواستیم وسایل داخل ماشین را همراه خودمان ببریم تا پلیس را گمراه کنیم و همه فکر کنند فرید قربانی دستبرد به ماشینش شده است که همان لحظه ماموران پلیس سررسیدند و همسرم فرار کرد .
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت :الناز در بازجویی ها اعلام کرده حدود یک دقیقه طناب را دور گردن قربانی نگه داشته است. حتی اگر قربانی ورزشکار هم بود در این مدت خفه میشد .عامل اصلی این قتل الناز است. این زن در بازسازی صحنه که 31 فروردین ماه سال ۱۴۰۰ انجام شده گفته است «من با فرید رابطه پنهانی داشتم . اما وقتی شوهرم به ماجرا پیبرد ماجرای تجاوز را مطرح کردم تا با احساسات همسرم بازی کنم ».در این پرونده موکلم قاتل نیست .
با پایان دفاعیات این وکیل دو فرزند قربانی برخاستند و درخواست شان را تغییر دادند .
یکی از آنها گفت :ما بعد از شنیدن دفاعیات این زوج به حقیقت پی بردیم و فهمیدیم محسن بی گناه است و الناز عامل قتل پدرمان است .ما برای محسن مجازاتی نمی خواهیم اما الناز باید قصاص شود.
رسیدگی دوباره به پرونده
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده الناز را به خاطر قتل به قصاص و همسرش را به خاطر معاونت در قتل به زندان محکوم کردند.اما با اعتراض الناز به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور حکم صادره را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند.
به این ترتیب پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قضات شعبه 13دادگاه کیفری یک استان تهران پرونده را برای از سرگیری تحقیقات به دادسرای امور جنایی برگرداندند تا با تکمیل تحقیقات این زوج بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کنند.
ارسال نظر