زن ثروتمند دستور ربودن شوهر کارخانه دارش را داد / ادعای عجیب زن جوان پس از بازداشت

به گزارش رکنا، چند روز قبل مرد جوانی که خود را مدیر عامل کارخانه‌ای‌ در اطراف تهران معرفی می‌کرد با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ربوده شدن خود خبر داد و گفت: روزی که من را ربودند می‌خواستم از کارخانه خارج شوم و تازه قدم به محوطه کارخانه گذاشته بودم که ناگهان آمبولانسی وارد  شد. بعد چند مرد از آمبولانس بیرون آمدند و با زور من را سوار و تهدید کردند و راه افتادند.

این شاکی ادامه داد: هرچه تلاش کردم از دست مردان خشن نجات پیدا نکردم و آنها بدون توجه به صحبت‌هایم به تهران آمدند. هرچه گفتم چرا مرا سوار آمبولانس کرده‌اید اعتنایی نمی‌کردند. ساعاتی بعد  مقابل یکی از بیمارستان‌های روانی خصوصی توقف کردند و من را تحویل کادر درمان آن مرکز خصوصی دادند تا تحت عنوان بیمار روانی در آن مرکز درمانی بستری شوم.

این مرد کارخانه‌دار ادامه داد:‌ از همان ابتدا تلاش می کردم به مسولان و کادر درمان بیمارستان ثابت کنم مشکل ندارم و از نظر روحی و روانی در سلامت هستم و حتی پیش روانپزشک و روانشناس می‌روم و آنها چنین تشخیصی را برای من نداده‌اند. هیچ یک از مسولان بیمارستان و کادر درمان آنجا به حرفم گوش نمی‌کردند، شاید تصور می‌کردند من هم مانند بعضی از بیماران که  قبول ندارند بیمار هستند، بیماری خودم را انکار می‌کنم. در نهایت توانستم با یکی از کارمندان بیمارستان صحبت  و با تکرار حرف‌هایم او را راضی کنم که با وکیلم تماس بگیرد و او را در جریان همه ماجرا بگذارد. حدود ۲۴ ساعت بعد از تماس کارمند مرکز روانی با وکیلم متوجه شدم او به محض اطلاع از اینکه چه بلایی سرم آمده به جنب و جوش افتاده و بلافاصله راهی ییمارستان شده تا با ارائه مدارکی ثابت کند مشکل روحی و روانی ندارم.

به این ترتیب بود که از مرکز روانی ترخیص و بلافاصله راهی دادسرای امور جنایی تهران شدم تا از عوامل ربودن و بستری کردنم شکایت کنم.

این مرد گفت: من فرد ثروتمندی هستم و  با کسی مشکل ندارم، اما تصور می کنم همسرم پشت پرده ماجرا است، چون با هم اختلاف داریم و او می‌خواهد اموالم را تصاحب کند.

در پی طرح این شکایت بازپرس کشیک دادسرای جنای پایتخت، به کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران ماموریت داد وارد عمل شوند. ماموران نیز به عنوان اولین مرحله از تحقیقات اولیه  سراغ دوربین‌های مداربسته کارخانه رفتند، اما کلیه دستگاه‌های ضبط فیلم در کارخانه مرد ثروتمند به سرقت رفته بود. از این رو نظریه آدم ربایی با نقشه قبلی قوت گرفت.

ماموران در ادامه بازبینی دوربین‌های مداربسته خیابان‌های اطرف کارخانه را  شروع کردند تا رفت و آمد آمبولانس را در خیابان‌های منتهی به محل وقوع جرم رصد کنند. سرانجام ماموران موفق شدند شماره پلاک آمبولانس را بدست آوردند و هویت مالک آن را شناسایی کنند.

مالک آمبولانس که خود را در برابر مدارک غیر قابل انکار دید، گفت: یک زن به من پول داد تا این کار را انجام دهم و علاوه بر من 6 نفر دیگر هم در ماجرای این آدم ربایی دخالت داشتد. ما برای این کار اجیر شده بودیم تا مرد کارخانه‌دار را از کارخانه به بیمارستان روانی تحویل دهیم. زن جوانی که به ما پول داد وضع مالی خیلی خوبی داشت و از همه چیز مرد کارخانه‌دار باخبر بود،‌ او مشخصات کامل مردی که باید بستری می‌شد، زمان رفت و آمدش و حتی اینکه چه ساعت‌هایی در کارخانه تنهاست را به ما داد و ما طبق برنامه او عمل کردیم.

با اظهارات راننده آمبولانس همسر مرد ربوده شده به عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت شد و گفت: همسرم مشکل روحی و روانی دارد و من چندین بار از او خواسته بودم که خودش را درمان کنم. اما همسرم قبول نمی‌کرد به همین دلیل تصمیم گرفتم افرادی را برای این کار استخدام کنم تا او را به مرکز درمانی منتقل کند.  می‌دانستم با پول و وکیل از آنجا بیرون می‌آید. در نتیجه برای اینکه رازم برملا نشود، حتی دستگاه ضبط فیلم‌های کارخانه را هم برداشتم  و در جایی امن مخفی کردم.

با اعتراف زن جوان، تیم تحقیق راهی مخفیگاه مورد نظر شده و فیلم‌های صحنه آدم ربایی را بدست آوردند. به این ترتیب زن جوان بازداشت شد و تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.

وبگردی