اختصاصی رکنا؛
عامل جنایت خونین در پارک اناران آیت الله کاشانی دستگیر شد + اعترافات قاتل
حوادث رکنا: درگیری دو گروه جوان در پارک اناران به قتل یک مرد با ضربه چاقو انجامید و قاتل که پس از فرار شناسایی و بازداشت شد، انگیزه را مشاجرهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی اعلام کرد.
به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، چندی پیش، گزارش وقوع قتل مرد جوانی در پارک اناران واقع در آیتالله کاشانی از سوی اهالی محله به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام شد.
با اعلام این خبر، مأموران کلانتری ۱۴۰ باغفیض به همراه تیمی از مجربترین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، کارشناسان تشخیص هویت، پزشک پزشکیقانونی و بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی راهی محل شدند.
در بررسی اولیه، تیم جنایی با جسد مرد جوانی روبهرو شدند که بر اثر اصابت ضربه چاقو جان باخته بود. شواهد نشان میداد مقتول در جریان درگیری گروهی 12 تا 13 نفره هدف حمله قرار گرفته است.
یکی از اهالی ساختمانهای اطراف که صحنه حادثه را فیلم برداری کرده بود، ماجرا را برای تیم جنایی اینگونه شرح داد: «دو گروه از پسران جوان بهطور جداگانه وارد پارک شدند و در دو نقطه مختلف اما روبهروی یکدیگر، شروع به مصرف مشروبات الکلی کردند. به دلایل نامشخص، میان آنها درگیری شد و یکی از جوانها که چاقو در دست داشت، ضربهای را به مقتول وارد کرد و پیش از حضور پلیس گریخت.»
کارآگاهان اداره دهم در نخستین گام به سراغ دوربینهای مداربسته رفتند. تصاویر نشان داد قاتل هنگام فرار همراه دوستانش در خیابان دچار درگیری دیگری شده و در همین حین پلاک موتورسیکلت یکی از افراد حاضر در صحنه قابل مشاهده است. با ردیابی این پلاک و انجام اقدامات فنی و مخابراتی، هویت موتورسوار شناسایی شد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد قاتل مردی جوان به نام «نیما» است که در مرکز تهران تردد دارد. کارآگاهان اداره دهم پس از شناسایی مخفیگاه وی و هماهنگی قضایی، در عملیاتی ضربتی متهم را در خیابان جمهوری دستگیر کردند.
نیما پس از انتقال به اداره دهم، صراحتاً به ارتکاب قتل اعتراف کرد و انگیزه درگیری را مصرف مشروبات الکلی و یک مشاجره پیشپاافتاده عنوان کرد.
گفت و گو با متهم
اهل کجایی و چرا آن شب به پارک اناران آمده بودید؟
متهم: ما بچههای محله هاشمی هستیم. فقط برای تفریح و خوردن مشروبات الکلی به آیتالله کاشانی آمده بودیم. فکر میکردیم جای خلوتی است و کسی ما را نمیشناسد.
درگیری از کجا شروع شد؟
همهچیز از یک گیر بیمورد شروع شد. یکی از افرادی که آنجا بودند به پلاک موتور دوستم گیر داد و گفت پلاکتون چرا مخدوشه. ما هم گفتیم «به تو چه!» که ناگهان یکی از آنها یک سیلی محکم به گوش دوستم زد. از همان لحظه همهچیز از کنترل خارج شد.
چاقو دست تو بود. از کجا آوردی؟
قبل از اینکه دعوا شروع بشه، چاقو دست یکی از رفقامون بود. من ازش گرفتم که کسی چاقو نزنه و کار بالا نگیره. ولی... خب، مست بودم و اعصابم خورد شد. نفهمیدم چطور شد که دست به چاقو شدم.
بعد از فرار چه شد؟
تو مسیر یکی از بچهها فکر کرد گوشیاش رو سر صحنه جا گذاشته. میخواست برگرده، اما ما گفتیم «اگه برگردی گیر میافتی». سر همین موضوع، بین خودمون هم دعوا شد. او میخواست برگرده، ما نمیذاشتیم. همهچیز قاطی شده بود. آخرش متوجه شدیم که گوشی داخل جیب کاپشنی که پوشیده بود، قرار داشت.
شغلت چیست؟
من واسطه لوازم پزشکی هستم. تو خیابان جمهوری کار میکنم. فکر نمیکردم اصلاً بازداشت بشم. با خودم میگفتم: «اونجا کسی ما رو نمیشناسه.»
الان چه حسی داری؟
پشیمونم… خیلی پشیمونم. اصلاً فکر نمیکردم دعوای الکی و مشروب خوردن، زندگی یک نفر را بگیرد و زندگی من را هم نابود کند. اگر مست نبودم، هیچوقت این کار را نمیکردم.
بنا بر گزارش خبرنگار جنایی ، با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
ارسال نظر