سرقت برای تسویه حساب پورشه تصادفی

به گزارش رکنا، چند روز قبل مأموران کلانتری حین گشت به مرد جوانی مشکوک شدند که هراسان از خانه‌ای بیرون آمد و به طرف خودرویی که کنار خیابان پارک بود رفت. زمانی که شماره پلاک خودرو استعلام شد، مشخص شد که خودرو سرقتی بوده و مأموران بلافاصله به سراغ پسر جوان رفتند. او ابتدا وانمود کرد چون عجله داشته و دیرش شده هراسان از خانه‌اش بیرون آمده اما در باز بالکن و رنگ پریده پسر جوان، ظن مأموران را بیشتر کرد و پسر جوان بازداشت شد. در همین موقع همدست او نیز که از خانه خارج شده بود، دستگیر شد. پسر جوان به نام افشین در تحقیقات اولیه به سرقت با همدستی دوستش اعتراف کرد و مدعی شد که سناریوی سرقت‌ها را به دستور مردی به نام «شاهین خلاف» اجرا کرده است. با اعترافات پسر جوان، شاهین  نیز بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد.

سرقت به خاطر پرداخت خسارت تصادف

افشین نه تنها سابقه کیفری ندارد بلکه ورزشکار و کشتی‌گیر نیز هست. وی در رابطه با اینکه چه شد از تشک کشتی به کار خلاف کشیده شده، گفت: «به خاطر بدبیاری و البته سهل‌انگاری خودم به این روز افتادم.»
بیشتر توضیح می‌دهی؟
من کشتی‌گیرم، مقام قهرمانی هم دارم اما راستش را بخواهید، همیشه دوست داشتم خانه لاکچری و خودروی گران‌قیمت داشته باشم و زندگی مرفهی را تجربه کنم. بعضی شب‌ها در میهمانی‌هایی که آگهی‌اش را در اینستاگرام می‌دهند شرکت می‌کردم. در این میهمانی‌ها با دختران پولدار طرح رفاقت می‌ریختم و برای اینکه آنها باور کنند وضع مالی‌ام خوب است، هر بار که به این میهمانی‌ها می‌رفتم، یک خودروی پورشه کرایه می‌کردم. در آخرین میهمانی، مست کرده بودم و مقداری هم گل کشیده بودم، به همراه دختر جوانی که در میهمانی با او آشنا شده بودم، سوار بر خودروی پورشه شدم. با سرعت در خیابان می‌رفتم که تصادف کردم و ماشین خسارت زیادی دید.
 برای پرداخت خسارت چه کردی؟
با پسر خاله‌ام تماس گرفتم و ازاو پول خواستم. اما او گفت که خودش مشکل مالی دارد چون باید مهریه همسرش را بدهد اما او «شاهین خلاف» را معرفی کرد. مرد خلافکاری که همان شب پول تعمیر و خسارت پورشه را داد. حتی گفت نیاز ندارد کل پول را یک جا پس بدهم و می‌توانم به صورت قسطی این پول را پرداخت کنم. فقط یک شرط داشت .
چه شرطی؟
شاهین همان‌طوری که از اسمش معلوم بود، سردسته خلافکاران بود. او شرط کرد من و پسر خاله‌ام برایش از خانه‌های بالای شهر دزدی کنیم. آن هم نه دلار و طلا، شاهین می‌گفت هر چی گیرتان آمد و ارزش نقد کردن داشت را سرقت کنید. فرش، تابلو و هرچه که می‌شد فروخت.
سوژه‌ها را چطور شناسایی می‌کردید؟
نیاز به شناسایی نبود، خود شاهین معرفی می‌کرد. او افراد زیادی را می‌شناخت. گروهی برایش زاغ‌زنی می‌کردند و خانه‌های محل سرقت را معرفی می‌کردند. گروهی برایش سرقت می‌کردند و یک عده هم اموال سرقتی را می‌فروختند. قرار بر این شد که هر وسیله سرقتی که برایش می‌آوردیم، نیمی از پولش را به عنوان بدهی‌اش برمی‌داشت و نیمی از آن را به عنوان دستمزد به خودمان پرداخت می‌کرد.

  • فیلم / حیرت در صداتو با اجرای آهنگ من از راه اومدم معین توسط جوان خوش صدا !

اخبار تاپ حوادث

وبگردی