از ورود کاربران با عکس بدن خود معذوریم!

در واقع، شاید همه چیز خیلی ساده شروع شده باشد اما حالا که بیش از 8 سال از اولین پست‌های کاربران آماتور اینستاگرام Instagram می‌گذرد، این همه عکس و خاطره و حرف انباشته شده، راه را برای تحلیل‌های قرص و محکم از فرهنگ رسانه‌ای حاکم بر این دستگاه پردازشگر زندگی تصویری ما، هموارتر کرده است.

با ورود رسانه‌های جدید، تلویزیون با انتقادهایی چون «منفعل‌کردن مخاطب» مواجه شد اما وقتی پای فیس‌بوک و اینستاگرام به صحنه کشیده شد این وعده که «وقت آن رسیده است به سمت هرچیزی که خودتان می‌خواهید بروید و نه آنچه به خوردتان می‌دهند» به‌گوش رسید. با وجود این کافی است کمی سر بچرخانیم تا ببینیم آیا این اختیار رؤیایی در دنیای رسانه‌های جدید چون شبکه‌های اجتماعی و بویژه اینستاگرام -که تنها در ایران بیش از 20 میلیون کاربر فعال دارد- می‌تواند معنا و جایگاهی در زندگی واقعی داشته باشد؟ آیا قدرت سلبریتی‌ها و حتی زندگی خوش رنگ و لعاب افراد معمولیِ اینفلوئنسرنما چقدر اراده می‌طلبد که بتواند در مقابل هجمه این همه تصویر ثابت و متحرک از سراسر دنیا که دیگر مخابره آن مرز جغرافیایی نمی‌شناسد تاب بیاورد، مقاومت کند و راه خودش را در پیش بگیرد؟ چطور می‌شود در برابر وسوسه‌های بی‌پایان این شبکه فریبنده از دنبال کنندگان گاه خیلی دور و ناشناس، این اعداد و ارقام سرسام‌آور و رشک برانگیز از کیلو کیلو فالوئر کاربرها با انواع و اقسام بیوگرافی‌های جذاب و پر از هشتگ، سر تعظیم فرو نیاورد و به گفتمان حاکم بر فضای دوم زندگی کنونی تن نداد؟ اینستاگرام برخلاف فضای خشونت‌آمیز توئیتر، دوستانه‌ترین شبکه اجتماعی است که می‌شود تصور کرد؛ اجتماعی با رهبری تصویر که روش اولیه‌اش برای تعامل، دوبار کلیک کردن روی تصویر برای نشان دادن «حس خوش آمدن» است؛ جایی که بزرگ‌ترین حساب‌های کاربری برای سگ‌ها و گربه‌های مشهور است.

اگر فکر می‌کنید فرمان دنیای اینستاگرام در دست هر کاربر است و درست همانجایی هستید که قدرت اختیار و اراده شما اجازه می‌دهد چندان مطمئن نباشید. اینستاگرامرها با قدرت هشتگ و به لطف هزاران و میلیون‌ها فالوئر درحال جهت دادن به فضای حاکم بر ماهیت این رسانه هستند. هرکدام در حوزه‌ای متخصص و فعال هستند، از غذا و سبک زندگی گرفته تا انواع و اقسام مهارت‌های جسمانی و هنری؛ اما همه در یک چیز اشتراک دارند: بهره‌گیری از یکی از رانه‌های روانی قوی انسان: ترس از فقدان. همان احساسی که با یک روز یا حتی چند ساعت چک نکردن اینستاگرام به شما دست می‌دهد؛ این همان چیزی است که با «فرهنگ روز به روز رشد کننده به اشتراک گذاری» جای خالی‌اش پر می‌شود. حالا می‌خواهد خودتان کُننده این کار باشید یا تنها از آنچه دیگران به اشتراک گذاشته‌اند تغذیه کنید.

در زندگی چندفضایی شده ما محتوا پادشاهی می‌کند اما هر سلطه‌ای پیامدهای ظالمانه خود را دارد و آن قربانی شدن در بمباران کپشن‌های جعلی و عکس‌ها و سلفی‌های به ظاهر معمولی اما تبلیغاتی است. اگر در اطرافیانتان کسی را می‌شناسید که مدام از خودش سلفی می‌گیرد مراقب باشید؛ او آنطور که گاردین می‌نویسد، ممکن است مبتلا به اختلال روانی «سلفیتیس» باشد! برای کارشناسان سلامت، دنیای همه‌چیز تمام اینستاگرام، یک مسأله است. شاید اینستاگرام در ظاهر خیلی دوستانه به نظر برسد اما خاصیت اسکرول‌کردن بی‌پایان در آن که به تعامل واقعی نزدیک هم نمی‌شود اثر چندان مثبتی بر سلامت ذهنی و احساس خوشبختی کاربر ندارد. خلاصه کلام، اینطور به نظر می‌رسد که الگوریتم‌ها دست به دست هم داده‌اند تا برخلاف چیزی عمل کنند که در ابتدا بهانه تشکیل این پلتفرم را توجیه می‌کرد: ارتباطات اجتماعی.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

کدخبر: 444384 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟