رهبری انقلاب: بمب هستهای نداریم و نخواهیم داشت /ذاکره با دولت آمریکا هیچ کمکی به منافع ملی ما نمیکند
رکنا سیاسی: رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی مهم خطاب به ملت ایران، ضمن تأکید بر تواناییها و استعدادهای ارزشمند جوانان ایرانی، به مسائل روز کشور، منطقه و جهان و همچنین اهمیت مقاومت در برابر دشمنان پرداختند.

به گزارش رکنا، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در سخنانی تلویزیونی خطاب به مردم، اتحاد و یکپارچگی مستمر ملت ایران را، مشتی پولادین بر فرق دشمن خواندند و با تشریح علتِ تسلیم نشدنِ ملت غیرتمند ایران در مقابل فشار و تهدید دشمن برای صرف نظر کردن از فناوری پرفایده غنیسازی اورانیوم، تاکید کردند: مذاکرهای که آمریکا از اول نتیجه آن را مشخص و دیکته کند، بیفایده و پرضرر است، چرا که دشمن زورگو را برای تحمیل هدفهای بعدی به طمع میاندازد و هیچ ضرری را هم از ما دفع نمیکند و اینگونه مذاکرات را هیچ ملت باشرف و سیاستمدار خردمندی نمیپذیرد.
رهبر انقلاب در ابتدای سخنانشان با شادباش آغاز ماه مهر به عنوان ماه درس و دانش و شروع حرکت میلیونها جوان و نوجوان و نونهال بهسمت دانایی و توانایی، مسئولان کشور بهخصوص مسئولان آموزش و پرورش، وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان را به درک ارزش و اهمیت استعداد فوقالعاده جوان ایرانی و بهرهبرداری از این نعمت الهی توصیهی موکّد کردند.
ایشان با اشاره به ۴۰ مدال رنگارنگ از جمله ۱۱ مدال طلای دانشآموزان ایرانی در رقابتهای جهانیِ ۲ ماه اخیر گفتند: دانشآموزان ما با وجود جنگ ۱۲ روزه و چالشهای ناشی از آن، در نجوم، رتبه اول دنیا شدند و در رشتههای دیگر هم رتبههای خوب آوردند؛ همچنانکه همین استعداد، باعث شد در روزهای اخیر جوانانمان در کُشتی اینگونه بدرخشند و قبلاً هم در والیبال و برخی رشتههای دیگر افتخار بیافرینند.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرالله، آن مجاهد کبیر را ثروتی عظیم برای دنیای اسلام، تشیع و لبنان برشمردند و گفتند: ثروتی که سید حسن نصرالله ایجاد کرد از جمله حزبالله باقی و دنبالهدار است و نباید از این ثروت مهم در لبنان و غیرلبنان غفلت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با گرامیداشت یاد سرداران، دانشمندان و سایر شهیدان جنگ ۱۲ روزه، به خانوادههای آنان، صمیمانه و از عمق وجود تسلیت گفتند و مطالب اصلی سخنان تلویزیونی خود با ملت را در ۳ محور متمرکز کردند: اهمیت اتحاد و یکپارچگی ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه و حال و آینده کشور _تشریح اهمیت غنیسازی پرفایدهی اورانیوم_ و تبیین مواضع مستحکم و خردمندانه ملت و نظام در مقابل تهدیدات آمریکا.
ایشان در تبیین اولین محور، اتحاد ملت را عامل اصلی ناامیدی دشمن در جنگ ۱۲ روزه دانستند و گفتند: زدن فرماندهان و برخی شخصیتهای موثر وسیلهای بود تا دشمن در کشور بهخصوص تهران با کمک عوامل خود آشوب و اغتشاش بهپا کند،اگر توانست مردم را علیه جمهوری اسلامی به خیابانها بکشاند و با مختل کردن امور کشور، اصل نظام را هدف قرار دهد و با نقشههای بعدی، اسلام را در این سرزمین ریشهکن کند.
حضرت آیتالله خامنهای، مشخص شدن سریع جانشینان فرماندهان شهید و استحکام و روحیه بالاتر نیروهای مسلح و اداره کشور بر نظم و ترتیب و قاعده را از عوامل موثر در شکست دشمن خواندند، اما تاکید کردند ملت موثرترین عنصر ناکامی دشمن بود و با وحدت و انسجام، مطلقاً تحت تاثیر خواستههای دشمن قرار نگرفت و خیابانها را مملو از جمعیت کرد البته علیه متجاوزان و در دفاع از جمهوری اسلامی.
ایشان با اشاره به بازخواست دشمن از عوامل خود در ایران به علت بیعرضگی و ناتوانی، افزودند: عوامل دستنشانده صهیونیزم و آمریکا پاسخ داده بودند که ما تلاش کردیم اما مردم به ما پشت و مسئولان کشور، امور را اداره کردند.
رهبر انقلاب اتحاد و یکپارچگی ملت را عامل عقیم ماندن نقشه متجاوزان خواندند و تاکید کردند: نکته مهم این است که آن وحدتِ تعیین کننده، همچنان باقی و بسیار موثر است.
ایشان با انتقاد از کسانی که با خط گرفتن از خارج میخواهند وانمود کنند که وحدت ملت مربوط به دوران جنگ بود، افزودند: برخی میگویند اختلاف نظرها به تدریج ظاهر میشود و میتوان با استفاده از گسلهای قومی و اختلافات سیاسی، مردم را به آشوب و اغتشاش کشاند، اما این حرف غلطِ محض است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به افتخار کردن همه اقوام کشور به ایرانی بودن، گفتند: ما اختلافات سیاسیِ طبیعی هم داریم اما در مقابل زورگویان، همه ملت، چه امروز و چه فردا، مانند یک مشت پولادین بر فرق دشمن فرود میآیند.
ایشان ایرانِ امروز را همان ایرانِ ۲۳ و ۲۴ خرداد امسال دانستند و افزودند: آن روزها خیابانهای مملو از جمعیت و شعارهای کوبنده آنها علیه صهیونِملعون و آمریکای جنایتکار، نشاندهنده یکپارچگی و وحدت ملت بود که این اتحاد همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت و البته همه در حفظ و تقویت آن مسئولند.
رهبر انقلاب در بخش دوم سخنانشان با ملت، با اشاره به تکرارِ کلمه غنیسازی در فضای سیاسی و خارج گفتند: باید درک کرد که چرا این مسئله، اینقدر برای دشمنان اهمیت دارد.
ایشان با دعوت از متخصصان برای تشریح ابعاد و فواید غنیسازی، گفتند: در غنیسازی دانشمندان و متخصصان، اورانیومی را که از معادن کشور استخراج میشود، با تلاشهای فنی و پیچیده و پیشرفته، به ماده بسیار باارزش ِ اورانیومِ غنیشده که کاربردهای فراوانی در عرصههای مختلف و زندگی مردم دارد، تبدیل میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به کاربردهای متنوع اورانیومِ غنیشده در کشاورزی، صنعت و مواد، محیط زیست و منابع طبیعی، بهداشت و درمان، تغذیه، و پژوهش و آموزش افزودند: در تولید انرژی برق نیز استفاده از اورانیومِ غنیشده بسیار ارزانتر و بدون آلایندگی محیطزیستی است و نیروگاههای هستهای، عمری بسیار طولانی و امتیازات متعددی دارند، به همین علت بسیاری از کشورهای پیشرفته از نیروگاههای هستهای استفاده میکنند اما سوخت نیروگاههای ما غالباً بنزین و گاز است که هزینههای زیادی دارد.
رهبر انقلاب در تشریح شکلگیری صنعت غنیسازی در کشور گفتند: ما این فناوری را نداشتیم و نیازهایمان را دیگران تامین هم نمیکردند اما با تلاش چند مدیرِ با همت و مسئولان والامقام، از سی و چند سال قبل، شروع به حرکت کردیم و اکنون در غنیسازی سطح بالایی قرار داریم.
ایشان هدف برخی کشورها برای غنیسازی تا ۹۰% را ساخت سلاح هستهای خواندند و گفتند: ما چون سلاح هستهای نداریم و تصمیممان عدم ساخت و استفاده از این سلاح است، غنیسازی را تا ۶۰% بالا بردهایم که بسیار خوب است.
حضرت آیتالله خامنهای ایران را یکی از ۱۰ کشور دارای صنعت غنیسازی در بین بیش از ۲۰۰ کشور جهان خواندند و گفتند: علاوه بر پیش بردن این فناوری پیشرفته، کار مهم دانشمندان ما، تربیت نیرو بوده است؛ بهگونهای که امروز دهها دانشمند و استاد مبرز، صدها دانشپژوه و هزاران نیروی آموزشدیده در رشتههای مرتبط با موضوع هستهای، در حال کار و تلاشاند؛ آنوقت دشمن خیال میکند با بمباران برخی تاسیسات یا تهدید به بمباران، این فناوری در ایران از بین میرود.
ایشان با اشاره به چند دهه فشار بینتیجهی قدرتهای زورگو برای تسلیم شدن ملت ایران و منصرف شدن کشور از غنیسازی تاکید کردند: تسلیم نشدیم و نخواهیم شد و در هیچ قضیه دیگری هم تسلیم فشار نمیشویم.
رهبر انقلاب گفتند: آمریکاییها قبلاً میگفتند غنیسازی بالا نداشته باشید و محصولات غنیشده را به خارج از ایران منتقل کنید؛ اما اکنون این طرف آمریکایی پا را در یک کفش کرده که نباید کلاً غنیسازی داشته باشید.
ایشان تاکید کردند: معنای این زورگویی آن است که این دستآورد بزرگ را که با سرمایهگذاری و تلاش بیوقفه به دست آوردهاید، دود کنید و به هوا بفرستید؛ اما ملت غیرتمند ایران، این حرف را نمیپذیرد و در دهان گوینده آن میزند.
رهبر انقلاب در بیان نکته سوم سخنانشان، با اشاره به طرح دیدگاههای متفاوت درباره مسئله «مذاکره با آمریکا» از طرف اهالی سیاست، گفتند: برخی مذاکره با آمریکا را مفید و برخی دیگر آن را مضرّ میدانند؛ اما آنچه را در سالهای متمادی فهمیده و دیدهایم به ملت عزیز عرض میکنم و از مسئولان و فعالان سیاسی نیز میخواهم که در خصوص این مطالب، فکر و تأمل و بر اساس آگاهی قضاوت کنند.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: ممکن است در آینده مثلاً ۲۰ یا ۳۰ سال بعد وضع دیگری ایجاد شود اما در وضعیت کنونی، مذاکره با آمریکا کاری است بدون سود که مطلقاً هیچ کمکی به منافع ملی نمیکند و هیچ ضرری را هم از کشور دفع نمیکند بلکه ضررهای بزرگ و بعضاً جبرانناپذیری در پی دارد.
ایشان در تبیین بیفایده بودن مذاکره با آمریکا گفتند: طرف آمریکایی پیشاپیش نتایج مذاکرات را از نگاه خود، معیّن و اعلام کرده مذاکرهای را میخواهد که نتیجه آن «تعطیل شدن فعالیتهای هستهای و غنیسازی در داخل ایران» باشد.
رهبر انقلاب نشستن پشت میز چنین مذاکرهای را به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل خواندند و افزودند: حالا او تعطیلی غنیسازی را گفته اما معاونش چند روز قبل گفت ایران حتی موشک میانبرد و کوتاهبرد هم نباید داشته باشد یعنی آنچنان دست ایران بسته و خالی شود که اگر مورد تعرّض قرار گرفت، نتواند حتی به پایگاه آمریکایی در عراق یا جای دیگر پاسخی بدهد.
ایشان اینگونه توقعات و اظهارات مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی و بیاطلاعی از فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی دانستند و گفتند: به قول ما مشهدیها این حرفها از دهان گوینده آن بزرگتر است و قابل اعتنا نیست.
حضرت آیتالله خامنهای پس از تبیین بیفایده بودن مذاکره با آمریکا به بیان ضررهای مهم آن پرداختند و گفتند: طرف مقابل تهدید کرده است که اگر مذاکره نکنید چنین و چنان خواهد شد. بنابراین قبول چنین مذاکرهای نشانه تهدیدپذیری و ترس و لرز و تسلیم ملت و کشور در مقابل تهدید است.
ایشان تسلیم در برابر تهدید آمریکا را باعث ادامه مطالبات زورگویانه و بیانتهای او خواندند و افزودند: امروز میگویند اگر غنیسازی داشته باشید چنین و چنان میکنیم و فردا داشتن موشک یا ارتباط داشتن یا نداشتن با فلان کشور را دستمایه تهدید و اجبار به عقبنشینی میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: هیچ ملت با شرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمیکند و هیچ سیاستمدار خردمندی آن را تصدیق نمیکند.
رهبر انقلاب، وعده امتیازدهی طرف مقابل در صورت پذیرش درخواستهایش را دروغ خواندند و با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کردند: ۱۰ سال قبل قراردادی با آمریکاییها بستیم که بر اساس آن یک مرکز تولید هستهای مسدود و مواد غنیشده از کشور خارج یا رقیق شود تا در ازای آن، تحریمها رفع شود و پرونده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حالت عادی درآید.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته من همان زمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازه یک عُمر است؛ چرا آن را قبول میکنید. قرار شد قبول نکنند اما قبول کردند ولی به هر حال امروز که آن ۱۰ سال تمام شده نه تنها پرونده هستهای ما عادی نشد بلکه مشکلات آن در شورای امنیت و آژانس بیشتر شد.
ایشان با اشاره به خلف وعده آمریکا در رفع تحریمها، خروج آن از برجام و به تعبیر رایج پاره کردن برجام با وجود انجام شدن تعهدات ایران، گفتند: طرف مقابل اینگونه است و اگر با او مذاکره و درخواستهایش را قبول کنید باعث تسلیم و ضعف کشور و نابودی شرف ملت میشود و اگر هم نپذیرفتید دوباره همان دعوا و تهدیدهای کنونی وجود خواهد داشت.
رهبر انقلاب فراموش نکردن تجارب کشور از جمله تجربه ۱۰ سال گذشته را ضروری دانستند و افزودند: فعلاً قصد طرح مسئلهای با اروپارا ندارم اما طرف مقابل یعنی آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده و دروغ میگوید، گاه و بیگاه تهدید نظامی میکند و اگر دستش برسد شخصیتهای ما همچون سردار عزیز سلیمانی را ترور و یا مراکز ما را بمباران میکند. مگر میشود با چنین طرفی با اعتماد و اطمینان، مذاکره کرد و قرار گذاشت؟
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: مذاکره با آمریکا برای مسئله هستهای و شاید مسائل دیگر، بنبست محض است.
ایشان البته مذاکره با آمریکا را برای رئیسجمهور فعلی آن مفید و مایه نمایش و القاء کارساز بودن تهدیدهایش و نشاندن ایران پای میز مذاکره دانستند و بار دیگر گفتند: اما این مذاکره برای ما ضرر محض است و هیچ فایدهای در پی ندارد.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، تنها راه علاج و پیشرفت کشور را قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی خواندند و افزودند: افراد هوشمند و صاحبنظران دلسوز باید راههای تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند چرا که در صورت قوی شدن، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمیکند.
حضرت آیتالله خامنهای توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار برای جلب کمک الهی را ضروری خواندند و افزودند: باید با به میدان آوردن همت ملی، کارها را پیش برد که این کار به توفیق پروردگار انجام خواهد شد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* طرف مقابل هم البته حالا ممکن است بگوید من در مقابل این چیز، فلان امتیاز هم به شما میدهم؛ دروغ میگویند. آنچه را که میگویند امتیاز، بعنوان امتیاز میدهیم، دروغ است.
ما عرض کنم که در ۱۰ سال قبل از این، ما یک قراردادی با آمریکاییها بستیم که اسمش در داخل کشور ما، برجام است، و در این قرارداد بنا شد که ما در مورد هستهای این کارها را انجام بدهیم: آن مرکز تولید را مسدود کنیم، آن محصول سه و نیم درصدی که آن وقت تولید میکردیم را بدهیم برود به خارج یا رقیق کنیم، یعنی از بین برود، غنیسازیاش را از بین ببریم و چیزهای دیگر، آنها هم در مقابل تحریمها را بردارند و بعد از ۱۰ سال پروندهی ایران در آژانس هستهای بینالمللی به شکل عادی در بیاید.
بنده آن وقت، وقتی مسئولین کشور آمدند پیش ما گفتند ۱۰ سال، من گفتم بابا ۱۰ سال یک عمر است، چرا ۱۰ سال را قبول میکنید شما؟ گفتند چنین، چنان، بنا شد ۱۰ سال را هم قبول نکنند اما قبول کردند به هر حال، ۱۰ سال، ۱۰ سال همین روزها تمام شد.
آن ۱۰ سالی که بنا شده بود که پروندهی ایران در آژانس عادی بشود این روزها تمام شد. امروز شما ملاحظه کنید، نه تنها پرونده عادی نشده، بلکه مشکلات هستهای کشور در شورای امنیت، سازمان ملل و در هستهای مضاعف شده، چند برابر هم شده.
طرف اینجوری است. قولش این است. ما همهی کارهایی که باید انجام میدادیم را انجام دادیم، او تحریمها را برنداشت، قولهایی که داده بود هیچ کدام را انجام نداد و بعد هم اصلاً خود آن به تعبیر رائج پاره کرد آن قرارداد را، یا آن توافقنامه یا تفاهمنامهای را که مقرر شده بود، آن را اصلاً بکلی خارج شد از برجام و رد کرد.
* طرف تهدید کرده که اگر مذاکره نکنید چنین و چنان خواهد شد، حالا نمیدانم بمباران میکنیم، چه میکنیم، از این حرفها و یکخرده مبهم، یکخرده صریح تهدید. یا مذاکره کنید اگر مذاکره نکردید چنین و چنان خواهد شد، این تهدید است. خب قبول چنین مذاکرهای نشانهی تهدیدپذیری ایران اسلامی است، اگر چنانچه شما رفتید با این تهدید مذاکره کردید، معنایش این است که ما در مقابل هر تهدیدی فوراً میترسیم، میلرزیم و به طرف، و تسلیم طرف مقابل میشویم، معنایش این است.
این تهدیدپذیری اگر بوجود آمد، دیگر انتها نخواهد داشت. امروز میگویند اگر چنانچه غنیسازی داشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم، فردا میگویند اگر موشک داشته باشید ما چنین و چنان میکنیم. بعد میگویند اگر با فلان کشور ارتباط نداشته باشید ما چنین و چنان میکنیم، اگر با فلان کشور ارتباط داشته باشید، ما چنین و چنان.
همهاش تهدید، مجبوریم که در مقابل تهدیدهای دشمن عقبنشینی کنیم، یعنی قبول مذاکرهای که با تهدید همراه است را هیچ ملتِ با شرفی انجام نمیدهد، هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند.
* ثانیاً بعکس، [مذاکره با آمریکا] زیانهایی هم مترتّب است بر آن. یعنی سود که ندارد هیچ، مطلب دوم این است که مذاکرهی با آمریکا در شرایط کنونی ضررهای بزرگی برای کشور دارد که شاید بشود گفت بعضی از این ضررها جبران ناپذیر هستند، یک چنین زیانهایی هم دارد، من حالا اینها را شرح خواهم داد.
اما اینکه میگوییم به سود ما نیست، برای ما فایدهای ندارد چون طرف آمریکایی پیشاپیش نتیجهی مذاکرات را معین کرده خودش، یعنی اعلام کرده که مذاکرهای را قبول دارد، میخواهد مذاکرهای بکند که نتیجهی آن مذاکره، تعطیل شدن فعالیتهای هستهای و غنیسازی در کشور ایران باشد.
یعنی بنشینیم پشت میز مذاکرهی با آمریکا و نتیجهی گفتگوهایی که با آنها خواهیم کرد این باشد که او، حرفی باشد که او گفته باید انجام بگیرد، اینکه دیگر مذاکره نیست، این دیکته است، این تحمیل است؛ بنشین مذاکره کن با یک طرفی که نتیجهی آن مذاکره الزاماً باید همان چیزی باشد که او میخواهد، همان چیزی باشد که او میگوید، این مذاکره است؟
طرف مقابل امروز اینجوری حرف میزند، میگوید مذاکره کنیم و از مذاکره این در بیاید که ایران غنیسازی نداشته باشد، حالا این غنیسازی را گفته، چند روز قبل از این معاونش اعلان کرد که ایران بایستی موشک هم نداشته باشد، نه موشک دور بُرد، موشک میان بُرد هم نباید داشته باشد، موشک کوتاه بُرد هم نداشته باشد، نباید داشته باشد.
یعنی ایران آنچنان دستش بسته و خالی باشد که حتی اگر چنانچه بهش تعرض شد به این پایگاه آمریکایی در عراق یا در فلان جا هم نتواند جوابی بدهد و پاسخی بدهد، معنای این حرف این است.
مذاکره کنیم تا این نتیجه بوجود بیاید! خب این سود نیست، این مذاکرهای است که در آن هیچ سودی وجود ندارد، همهاش به ضرر ماست این نتیجهی مذاکره. زورگویی است، تحمل زورگویی و تحمیل آمریکاست، این مذاکره نیست.
وقتی کسی با ایران اسلامی طرف است، اینجور توقعات، اینجور اظهارات، ناشی از نشناختن ملت ایران است، ناشی از نشناختن جمهوری اسلامی است، ناشی از این است که نمیداند فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی چیست، اینها را که نمیداند اینجوری حرف میزند، به قول ما مشهدیها «این حرف از دهن گویندهاش بزرگتر است» و قابل اعتنا نیست این حرف، این حرفی که بیایید مذاکره کنیم برای یک چنین چیزی. پس بنابراین برای ما سود ندارد.
* البته در این چند دهه که ما این کارها را [در مسئله غنیسازی] در کشور انجام دادیم، فشارها هم روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان، بسیار زیاد بوده که خواستند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد.
ما تسلیم فشار در این قضیه و در هر قضیهی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این بابا، طرف آمریکایی، پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنیسازی نداشته باشد، حالا دیگران، قبلیها میگفتند که غنیسازی بالا نداشته باشید یا محصولات غنیسازیتان را در کشور نگه ندارید، این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم، این میگوید اصلاً غنیسازی نداشته باشید، اصلاً بهکلی غنیسازی نداشته باشید. یعنی چه؟
یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن کشورمان این همه تلاش کرده، این همه هزینه کرده، این همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همهی این تلاشها را، همهی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای غنیسازی نداشتن این است. خب معلوم است، ملت غیرتمندی مثل ملت ایران، توی دهن گویندهی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند.
* در اظهارات اهل سیاست، مسئلهی مذاکرهی با آمریکا زیاد مطرح میشود، نظرات مختلفی هم هست، بعضیها گفتم، این را مفید میدانند، لازم میدانند، بعضیها مضر میدانند، بعضیها نظرات میانهتری دارند، حرفها مختلف است.
من آنچه را که تا حالا در این سالهای متمادی فهمیدم، دیدم، احساس کردم و تجربه کردم را به ملت عزیزمان عرض میکنم:
حرف من این است که در حال حاضر با وضعیتی که وجود دارد، حالا ممکن است ۲۰ سال دیگر، ۳۰ سال دیگر وضعیت دیگری وجود داشته باشد، با او کاری نداریم، در وضع کنونی مذاکرهی با دولت آمریکا اولاً هیچ کمکی به منافع ملی ما نمیکند، هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد.
یعنی کاری است بدون سود، بدون اینکه برای کشور فایدهای داشته باشد، بدون اینکه ضرری را دفع کند. مطلقاً چنین تأثیری ندارد. این اولاً.
* امروز ما از لحاظ غنیسازی اورانیوم در یک سطح بالایی قرار داریم. البته این غنیسازی را کشورهایی که میخواهند سلاح هستهای درست کنند تا ۹۰ درصد خلوص هم میبرند، ما چون احتیاج به سلاح نداریم و تصمیم بر عدم سلاح هستهای هم داریم، تا آنجا بالا نبردیم، تا ۶۰ درصد بالا بردیم که رقم خیلی بالایی است، رقم خیلی خوبی است، و برای برخی از کارهای مورد نیازمان در کشور لازم است.
تا اینجا توانستیم پیش ببریم، این، ما یکی از ده کشور دنیا هستیم که این توانایی را داریم، یعنی من به شما عرض کنم: در میان دویست و چند کشور دنیا، ۱۰ تا کشور هستند که قادرند غنیسازی کنند، یکی از این ۱۰ کشور ایران اسلامی است. و دیگران، آن ۹ کشور دیگر البته بمب هستهای هم دارند، ما هستیم که بمب هستهای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم که از سلاح هستهای استفاده کنیم اما غنیسازی را داریم.
۱۰ کشور، ما یکی از ۱۰ کشور این صنعت سرآمد محسوب میشویم، و این دانشمندانی که عرض کردم، بنیان این کار را گذاشتند، مبالغ زیادی پیش بردند اما کار مهمترشان عبارت بود از تربیت افراد فراوانی در این راه.
ما امروز در کشور دهها دانشمند و استاد مبرّز؛ این گزارشی است که صاحبان قضیه به ما دادند، یعنی یک گزارش متقن و موثقی است، دهها دانشمند و استاد مبرّز، صدها دانشپژوه و هزاران تربیتشدهی گروههای هستهای در رشتههای گوناگونِ مرتبط با این موضوع در حال فعالیتند، همین الان.
حالا اینها آمدند تأسیسات فلان جا و فلان جا را بمباران کردند. مسئله این است. این علم است، علم از بین رفتنی نیست، علم با بمب و با تهدید و با این چیزها از بین نمیرود، این وجود دارد.
* نکتهی دوم مسئلهی غنیسازی است. در اظهارات و بگومگوهای وزارت خارجه با طرفهای سیاسی خود، مسئلهی کلمهی غنیسازی خیلی تکرار میشود. آنها دربارهی غنیسازی یک چیزی میگویند، ما یک چیزی میگوییم، در داخل کشور هم در بحثهای گوناگون همین جور است. کلمهی غنیسازی تکرار میشود. من یک توضیح کوتاهی در مورد غنیسازی میخواهم بدهم. اصلاً غنیسازی چیه؟ چیه که این قدر اهمیت دارد؟ همهی بحثها حول و حوش غنیسازی میچرخد، غنیسازی اورانیوم. من میخواهم بگویم غنیسازی یک کلمه است، اما در زیرش یک کتاب حرف هست که من حالا مختصری اشاره خواهم کرد. اگر افرادی که صاحب تخصص در این رشتهها هستند، با مردم در این زمینه صحبت کنند خوب است، مناسب است. من یک مختصری عرض خواهم کرد.
غنیسازی اورانیوم یعنی دانشمندان و متخصصان اورانیوم، مربوط به مسایل اورانیوم بیایند اورانیوم خام را که معادنش هم در ایران وجود دارد، با یک رشته تلاشهای فنی پیچیده و پیشرفته تبدیل کنند به یک مادهی بسیار با ارزشی که در مسایل گوناگون مردم دارای تأثیر است. این معنای غنیسازی است. یعنی یک چیزی را که از معدن زمینی به دست میآید، این را میآورند با فناوریهای پیچیده، با زحمات زیاد، با تخصصهای بالا، با مهارتهای زیاد، این را تبدیل میکنند به یک مادهای، این ماده همان اورانیوم غنیسازیشده است. او را به غنیسازی میرسانند به درجات مختلف. و این برای مسائل گوناگونی در زندگی مردم مؤثر است.
یعنی مردم از جهات مختلف از غنیسازی، از مادهی اورانیوم غنیسازی شده سود میبرند و استفاده میکنند و در زندگی مردم اثر میگذارد. از جمله در کشاورزی، مفصل در کشاورزی تأثیر دارد. از جمله در صنعت و مواد. در مسئلهی تغذیه که همان مربوط به کشاورزی است. در مسئلهی محیط زیست و منابع طبیعی تأثیر دارد. در بخشهای مربوط پژوهش و آموزش و تحقیق و دنبالگیری علمی تأثیر دارد. در ایجاد انرژی برق هم که خب تأثیر واضحی دارد. امروز در بسیاری از کشورهای پیشرفتهی دنیا نیروگاههای برق با اورانیوم اداره میشود. ما اینها را با بنزین و با گاز اداره میکنیم اغلبش را. اغلب نیروگاهها را. که خب البته هم هزینهی زیادی دارد، هم آلایندگی محیط زیست را دارد، آلایندگی هوا را دارد، اما آن برقی که از اورانیوم غنیسازیشده و نیروگاههای هستهای به دست میآید، آن برق آلایندگیاش صفر است، هزینهاش بسیار کمتر است، عمرش بسیار طولانیتر است و امتیازات فراوان دیگری دارد که عرض کردم اینها را متخصصین باید بیایند برای مردم شرح بدهند.
* این عواملشان در ایران، در تهران که البته عواملی دارند بدون شک، اینها جواب دادند، گفتند ما میخواستیم کارهایی بکنیم. مردم به ما اعتنایی نکردند، به ما پشت کردند، مسئولان هم و کسانی که مسئول انضباط کشور بودند، آنها هم نگذاشتند، مانع شدند و ما نتوانستیم کاری را انجام بدهیم. پس نقشهی دشمن عقیم شد.
خب اینهایی که عرض کردم، اینها را قبلاً هم بعضیاش را یا همهاش را ما گفتیم، دیگران گفتند. آن نکتهای که من میخواهم روی آن نکته تکیه بکنم این است که این عامل همچنان باقی است، عامل وحدت ملت ایران همچنان باقی است. عدهای که منشأ این عده هم خارج از کشورند، خبرهایی که به ما رسیده، این را نشان میدهد، عدهای میخواهند این جور وانمود بکنند که آن اتحادی که در ابتدای جنگ دوازده روزه و این مدت پیدا شد، این مال همان روزها بود. چند روز بگذرد، به تدریج ضعیف میشود، اختلافات به وجود میآید، اختلاف نظرها غلبه پیدا میکند و این اتحاد از بین خواهد رفت. مردم ایران متفرق میشوند و میتوان از گسلهای قومی استفاده کرد، از اختلافات سیاسی استفاده کرد و مردم ایران را به جان هم انداخت و اغتشاش و شورش درست کرد. این را دارند تبلیغ میکنند.
من میخواهم بگویم این حرف غلط محض است. بله، در مسایل سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. ما اقوام زیادی هم در کشور داریم که همه ایرانیاند و افتخار میکنند به ایرانی بودن خودشان. اینها هست. منتها در مقابل دشمن، همهی این مجموعه یک مشت محکم پولادیناند که بر فرق دشمن فرود خواهند آمد. امروز این جور است، بعد از این هم به توفیق الهی این جور خواهد بود، در گذشته هم همین جور بوده.
ایران امروز و انشاءاللّه فردا همان ایران روز ۲۳ خرداد و ۲۴ خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند. این مسئلهی اولی که میخواستم عرض بکنم. نکتهاش هم این بود که این اتحاد ملی، این یکپارچگی مردم همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت. البته همه هم در مقابل آن مسئول هستیم.
* هدف دشمن، مختلکردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم که اینها حتی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. میخواستند فتنه درست کنند، فتنههای خیابانی درست کنند، دستهجاتی را راه بیاندازند و ریشهی اسلام را در کشور بِکَنند. این هدف دشمن بود.
خب این هدف در همان قدمهای اول شکست خورد. اما سرداران و اینها که بلافاصله تقریباً جایگزین شدند، کسانی را جایگزین آنها معیّن شدند و وضع و نظام و ترتیب و قاعدهی نیروهای مسلح با همان استحکام و با روحیهی بالاتر باقی ماند.
اما مردم که مؤثرترین عنصر مردم بودند، مردم مطلقاً تحت تأثیر آنچه که دشمن میخواست قرار نگرفتند. تظاهراتی به وجود آمد، خیابانها پر شد، اما علیه دشمن، نه علیه نظام اسلامی.
کار را مردم به جایی رساندند که دشمن، آن کسانی که در بیرون مرزها هستند، به عوامل خودشان گفتند بیعرضهها، ما دیگر چه کار میتوانستیم برای شماها بکنیم که نکردیم؟ زمینهها را فراهم کردیم، بمباران کردیم، عدهای را ترور کردیم، کشتیم. چرا کاری نمیکنید؟
* در مورد اتحاد ملت ایران، اولین حرف من این است که در جنگ دوازده روزه اتحاد ملت ایران، یکپارچگی ملت ایران، دشمن را ناامید کرد. یعنی دشمن از همان روزهای اواسط جنگ، اوایل و اواسط جنگ فهمید که به آن مقصود و غرضی که داشته، دست نخواهد یافت.
غرض دشمن، زدن فرماندهان نبود. این یک وسیله بود. دشمن با خودش فکر کرده بود که فرماندهان نظامی را بزند، بعضی شخصیتهای مؤثر نظام را بزند، در کشور اغتشاش به وجود بیاید و در تهران به خصوص عوامل آنها دست بزنند به آشوب و اغتشاش و مردم را، افرادی را که میتوانند، بکشانند به خیابانها، حادثهای درست کنند به وسیلهی مردم علیه جمهوری اسلامی. این هدف بود. هدف بنابراین جمهوری اسلامی بود.
* لازم میدانم این روزها به مناسبت سالگرد شهادت مجاهد کبیر شهید سید حسن نصراللّه یادی از ایشان بکنم. سید حسن نصراللّه ثروت عظیمی بود برای دنیای اسلام، نه فقط برای تشیع، نه فقط برای لبنان، برای دنیای اسلام ثروتی بود. البته این ثروت از دست نرفته. ثروت باقی است. او رفت، اما این ثروتی که او ایجاد کرده بود، این ثروت باقی است.
داستان حزباللّه لبنان، داستان دنبالهداری است. نباید حزباللّه را دستکم گرفت و نباید از این ثروت مهم غفلت کرد. این ثروتی است برای لبنان و برای غیرلبنان.
* شادباش عرض میکنم ورود ماه مهر را. ماه مهر ماه درس و مدرسه، دانش و دانشگاه است. ماه مهر ماه آغاز حرکت میلیونها جوان و نوجوان و نونهال به سمت دانایی و توانایی است. این خصوصیت ماه مهر است.
بنده به مسئولان عزیزمان، مسئولان به خصوص مسئولان آموزش و پرورش و وزارت علوم و بهداشت و درمان توصیه میکنم که ارزش و اهمیت استعداد جوان ایرانی را همواره مورد نظر داشته باشند. جوانان ایرانی استعدادشان در دانش و در بسیاری از مسائل دیگر زندگی را نشان دادند.
من اینجا این آمار را بخوانم: در رقابتهای مختلف دانشآموزان جهان در همین اواخر با حوادث جنگ دوازده روزه و این چالشهایی که وجود داشت، چهل مدال رنگارنگ را دانشآموزان ما کسب کردند که از این چهل مدال، یازده تا مدال طلا بود. اینها خیلی اهمیت دارد، ارزش دارد. در المپیاد نجوم رتبهی اول را به دست آوردند در دنیا در بین کشورهای شرکت کنندهی بینالمللی. در رتبههای در رشتههای دیگر هم رتبههای خوبی را به دست آوردند. در ورزش هم، عرصهی ورزش هم که خب این روزها دارید میبینید، قبلاً والیبال، بعد هم حالا کشتی. این جوانهای ما این جوریاند. بحمداللّه استعداد اینها استعداد فوقالعادهای است. از این بایستی استفاده کرد.
ارسال نظر