رازی که سردار حاجی‌زاده هم نمی‌دانست / روحش شاد
تبلیغات

به گزارش رکنا، حافظ کل قرآن بودن در مسیر ورود به هوافضا یک امتیاز ویژه بود. مهدی شعبانی، جوانی که در کنار بهره‌مندی از مدرک بین‌المللی سه‌زبانه حفظ قرآن، هیچ‌گاه به این توانمندی در فرم‌های درخواست استخدامش اشاره نکرد. تنها پس از شهادتش بود که راز بزرگ او برای فرماندهان و هم‌رزمانش آشکار شد.

مهدی شعبانی

زندگی شهدای دهه هفتادی و دهه هشتادی هوافضا گنجینه‌ای از حکایت‌های شنیدنی و بی‌نظیر است. یکی از این روایت‌های ناب، داستان زندگی پاسدار شهید مهدی شعبانی است؛ جوانی که با بهره‌گیری از آیه‌های قرآن، مسیری پر افتخار را طی کرد. این روایت، بازگوکننده فصل‌هایی از زندگی او است که به ما نشان می‌دهد چگونه چراغ هدایت الهی را در مسیر سربازی کشورش به دست گرفت.

سال دهم؛ نقطه آغاز تحولات در زندگی مهدی

زمانی که مهدی به آیه ۱۶۹ سوره آل عمران رسید: "وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون"، نگاهش در چشمان مادر قفل شد. مادرش معلم قرآن بود و صدای قرآن همواره موسیقی پس‌زمینه زندگی‌شان بود. مانوس بودن با آیه‌های مقدس الهی باعث شد که مهدی در سنین کودکی، حافظ جزء ۲۹ و ۳۰ قرآن شود؛ آن هم در شش سالگی، زمانی که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت.

سوم و چهارم ابتدایی را جهشی گذراند و در پایه دهم تصمیمی مهم گرفت. او تحصیل را برای مدتی رها کرد تا در دوره‌های حفظ یک‌ساله قرآن شرکت کند. نتیجه این دوره‌ها باعث شد که مهدی در جامعه‌القرآن حافظ کل قرآن شود. مادر او، نقشی برجسته در تثبیت این آموزه‌ها داشت و هر روز با زانو به زانوی مهدی قرآن تمرین می‌کرد.

تصمیم برای پیوستن به هوافضا

او در دانشگاه مذاهب اسلامی، رشته علوم قرآن و حدیث را انتخاب کرد؛ اما دو سال بعد تصمیم گرفت وارد نیروهای هوافضا شود. وقتی به پدرش این تصمیم را اطلاع داد، پدر تلاش کرد او را قانع کند تا در مسیر تربیت حافظان قرآن بماند. ولی مهدی قاطعانه اعلام کرد: "من در لباس پاسداری برای امام زمان (عج) مؤثرتر خواهم بود." این تصمیم ریشه در علاقه و ایمان عمیق او داشت؛ و اگر چه خانواده ابتدا مردد بودند، اما سرانجام به تصمیم او احترام گذاشتند.

بدون تکیه بر حمایت؛ مهدی وارد هوافضا شد

پدر مهدی به او گفت که همه‌ چیز بستگی به تلاش و توان خودش دارد؛ اما او با ایمان به هدفش، در مسیر ورود به هوافضا قدم گذاشت. مدرک بین‌المللی حفظ قرآن قطعاً یک امتیاز ویژه برای استخدام او محسوب می‌شد، اما مهدی عمداً از ذکر این عنوان خودداری کرد. او می‌گفت: "من قرآن را برای دل خودم حفظ کردم، نه برای فخرفروشی." اسرار مهدی تنها پس از شهادتش بر دوستان و فرماندهانش فاش شد.

لحظات ناب در چایخانه امام رضا (ع)

مدتی قبل از اعزام به عملیات، مهدی با پدر در چایخانه امام رضا(ع) مشغول خادمی بودند. این شیفت خدمات‌رسانی، آخرین روزهای زندگی مهدی شد. روز ۲۲ خرداد، آخرین شیفت مشترک آن‌ها بود و مهدی در این لحظات ناب، خاطرات بی‌نظیری با پدر خلق کرد.

حرف‌های ناگفته در آخرین سفر مشهد به تهران

در بازگشت از مشهد با اتوبوس، مهدی در کنار مادر نشست. وقتی خبر شهادت چند فرمانده به گوش رسید، بغض مهدی شکست. مادرش می‌گوید: "برای اولین بار، اشک‌هایش را دیدم. از من خواست دعا کنم که در راه نابودی اسرائیل، شهید شود."

نقش‌ ماندگار در عملیات وعده صادق ۳

شهید مهدی شعبانی یکی از اعضای کلیدی در موج نهم حملات وعده صادق ۳ بود. او با هدایت لانچر پرتاب موشک، در سخت‌ترین شرایط به دفاع از مرزهای ایران پرداخت. بعد از شلیک موفقیت‌آمیز چند موشک، مهدی و شش نفر دیگر از هم‌رزمانش در حین آماده‌سازی تجهیزات جان باختند. پیکر او سوخته و قابل شناسایی نبود و شناسایی با آزمایش‌های دقیق صورت گرفت.

تصویر ماندگار؛ سلفی با سردار حاجی‌زاده

مهدی همیشه سردار حاجی‌زاده را الگوی خود می‌دانست. او زمانی که فرصتی برای گرفتن عکسی دو نفره با سردار حاجی‌زاده پیش آمد، با افتخار گفت: "ان‌شاءالله این عکس پروفایلی برای روز شهادتم باشد" و چند ماه بعد، این تصویر به واقعیت پیوست.

دل‌نوشته‌های زائران در کنار مزار شهید

پس از تدفین مهدی، خانواده دفترچه‌ای روی مزار او قرار دادند که زائران می‌توانند دل‌نوشته‌هایی برای این شهید بنویسند. این دل‌نوشته‌ها مملو از رازها و حاجت‌هایی هستند که زائران به واسطه مهدی طلب کرده‌اند.

شاگردان حافظ قرآن، میراث مهدی

بعد از شهادت او، مشخص شد که مهدی در کنار خدمت در نیروهای هوافضا، با عشق و علاقه به آموزش قرآن نیز مشغول بود و توانسته بود بیش از ۲۰۰ حافظ قرآن تربیت کند. این شاگردان هنوز هم به مهدی به عنوان استاد و الگو باور دارند و تأثیرات او را در زندگی‌شان ستایش می‌کنند.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی