رکنا گزارش می دهد
چهار روز از گم شدن تولهخرس در پردیسان گذشت / وقتی سازمان محیط زیست از پسِ یک قفس هم برنمیآید
رکنا، چهار روز است که یکی از دو تولهخرسی که پس از شکار مادرشان برای نگهداری موقت به پارک پردیسان منتقل شده بودند، در شرایطی مبهم و نگرانکننده از محل نگهداری خود ناپدید شده است؛ رخدادی که فراتر از یک حادثه، به نشانهای نگرانکننده از فروپاشی نظام مدیریت حیاتوحش در ایران تبدیل شده. اینکه چگونه تولهخرسی در قلب پایتخت، از میان تأسیسات سازمان حفاظت محیط زیست ناپدید میشود، اکنون به پرسشی اساسی برای افکار عمومی و فعالان زیستمحیطی بدل شده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، این نقد بعد از گذشت چهار روز از گم شدن یک توله خرس در پارک پردیسان تهران و انتظار برای یافتن آن است. چهار روز است که یکی از دو تولهخرسی که پس از شکار مادرشان برای نگهداری موقت به پارک پردیسان منتقل شده بودند، در شرایطی مبهم و نگرانکننده از محل نگهداری خود ناپدید شده است. این رخداد، تنها یک حادثه ساده نیست؛ بلکه بازتابی آشکار از شکست زنجیرهای در سیاستگذاری، مدیریت بحران، و حفاظت از حیاتوحش در ایران است.
سازمان حفاظت محیط زیست که وظیفه صیانت از گونههای جانوری را بر عهده دارد، اکنون باید در برابر افکار عمومی پاسخ دهد که چگونه تولهخرسی که در یکی از حساسترین مراحل زندگیاش قرار داشت، در قلب پایتخت، از میان تأسیسات تحت مراقبت این نهاد ناپدید شده است؟
از شکار مادر تا فرار توله؛ یک شکست چندمرحلهای
قصه از جایی شروع شد که یک خرس ماده توسط شکارچیان از پای درآمد و دو توله دو قلوی او، بدون هرگونه آمادگی برای زندگی مستقل، تنها ماندند. این دو توله به کلینیک پارک شهری پردیسان آورده شدند؛ محلی که نهتنها زیستگاه طبیعی محسوب نمیشود، بلکه به دلیل همجواری با اتوبانهای پرتردد شهری، فضای کاملاً پرریسکی برای نگهداری حیوانات وحشی تلقی میشود.
انتقال این تولهها به پردیسان با این ادعا صورت گرفت که پس از مدتی و طی فرایند آمادهسازی، به زیستگاه طبیعی بازمیگردند. اما اکنون و با ناپدید شدن یکی از آنها، سؤالی کلیدی مطرح میشود و آن اینکه آیا اساساً برنامهای دقیق، اجرایی و قابل رصد برای بازپروری و بازگشت این تولهها به طبیعت وجود داشته است؟
پارک پردیسان؛ بازداشتگاه اضطراری
پارک پردیسان به عنوان فضای شهریِ تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، سالهاست که محل نگهداری تعدادی حیوان وحشی نیمهاسیر است. اما این فضا نه زیرساختهای یک مرکز بازپروری دارد، نه تجهیزات پایش مدرن. انتقال دو توله خرس به چنین محیطی در خوشبینانهترین حالت، تصمیمی نمادین و فاقد پشتوانه علمی و تخصصی تلقی میشود. در حقیقت، تولهها به محیطی منتقل شدند که شرایط زیست طبیعی را شبیهسازی نمیکرد و مهمتر از همه، امکان فرار یا گمشدن از منظر ایمنی قفسها و پایش میدانی، کاملاً وجود داشت.
در حالی که چهار روز از ناپدید شدن تولهخرس گذشته، تاکنون هیچ تصویر دوربینی، گزارش عملیاتی مستند از محل دقیق خروج، یا تحلیل تخصصی از روند جستوجو ارائه نشده است. این یعنی نه تنها پیشگیری، بلکه واکنش پس از بحران نیز دچار اختلال شده است.
ضعف در نظام پایش محیطی (نظیر دوربینهای حرارتی یا تلهکامیرا)، نشان میدهد که ساختار حفاظت محیط زیست هنوز آمادگی پذیرش مسئولیت واقعی نگهداری از گونههای در معرض خطر را ندارد؛ حتی اگر آن گونه، تولهخرسی در پارک رسمی این سازمان باشد.
تولهخرس کجاست؟
در شرایطی که این توله خرس هنوز شیرخوار محسوب میشود، تغذیه تخصصی، مراقبت دامپزشکی و تعامل حداقلی با انسان برای او حیاتیست. خروجش از قفس، چه از سر کنجکاوی طبیعی، چه بر اثر نقص در تأسیسات، در محیطی چون پردیسان که در جوار بزرگراه شهری واقع شده، میتواند به نتایجی فاجعهبار منتهی شود.
گمشدن این توله خرس، یک هشدار جدی برای نظام مدیریت حیاتوحش ایران است. در کشوری که سالانه دهها مورد تخریب زیستگاه، شکار غیرمجاز و سوءمدیریت در نگهداری از گونهها گزارش میشود، اکنون وقت آن است که سؤالهایی بنیادین مطرح شود. چرا مراکز تخصصی نگهداری و بازپروری حیاتوحش توسعه نیافتهاند؟ چرا تولهخرسها به پارکی شهری با کمترین امکانات منتقل شدند؟ و مهمتر از همه،آیا اساساً حیاتوحش در اولویت برنامهریزی و بودجهریزی سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارد؟
گمشدن یک تولهخرس شاید در ظاهر یک رخداد ساده باشد، اما در واقع، آینهایست از شکست مزمن و نهادینهشده در سیاستهای حفاظت از حیات وحش کشور. حیوانی که قربانی شکار مادر، نبود زیستگاه ایمن، ضعف در نگهداری، و نهایتاً گمشدن در دل شهری شد که خود با بحران محیط زیستی دستبهگریبان است.
-
فیلم حضور زن و شوهرهای معروف تلویزیون در جشن عروسی یک زوج خاص !
ارسال نظر