این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
فیلم / صحرا اسداللهی: پسری عاشقم بود ... گفت اگه زن من نشی من خودمو ... / گفتم نه ...6 روز بعد رفت دختر داییشو گرفت...
صحرا اسداللهی، بازیگر جوان و محبوب سینما و تئاتر، در برنامه "رُک" با اجرای مجید واشقانی، خاطرهای جالب و خندهدار از خواستگار عاشقش که فروشنده میوه بود، روایت کرد.
صحرا اسداللهی ، بازیگر جوان و خوشآتیه کشورمان، ماجرای جالب و خندهدار یک خواستگاری عجیب را در برنامهای تلویزیونی بازگو کرد. او که از روستای «کندر» در حوالی کرج میآید و متولد 27 مرداد 1371 است، با روایت طنزآمیز خود بینندگان را به خنده انداخت.
شوکهکننده اما خندهدار: ماجرای خواستگار میوهفروش!
صحرا اسداللهی در این گفتوگو اعتراف کرد که زمانی یکی از خواستگارانش، که شغلش میوهفروشی بود، به او ابراز علاقه شدیدی داشته و حتی ادعای عجیبی مطرح کرده بود. او گفت: «خواستگاری داشتم که میوهفروش بود؛ به شدت به من علاقه داشت. وقتی به او «نه» گفتم، گفت: "صحرا، تو اگر زن من نشی، من خودمو میکشم!" همین حرف باعث شد تا شوکه شوم...».
پایان شگفتانگیز: از تهدید به ازدواج با دختر دایی!
اما پایان این ماجرا حتی از تهدید اولیه هم خندهدارتر بود. صحرا ادامه داد: «بعد از گفتن این جمله، فکر میکردم این قضیه خیلی جدی است. اما فقط 6 روز طول کشید تا همان خواستگار رفت و با دختر داییاش ازدواج کرد! حالا هم صاحب دو فرزند شده است.»
او در ادامه با لحنی طنز گفت: «مامانم هنوز معیار خوشبختی را با این فرد مقایسه میکند و گاهی میگوید اون شاید از من هم خوشبختتر باشد!»
فلسفهای از خوشبختی: مسیرهای متفاوت
این بازیگر که سابقه نقشآفرینی در فیلم مشهور «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی را هم در کارنامه خود دارد، درباره زاویه نگاهش به زندگی و خوشبختی گفت: «من فکر میکردم مسیر خوشبختی حتماً چیزی است که من انتخاب کردهام؛ مثل ساختن فیلم، بازیگری یا رفتن به جشنوارهها. ولی بعداً فهمیدم خوشبختی میتواند در هر چیزی باشد؛ مثل بزرگ کردن فرزندانی بهتر، کشف تجربیات جدید زندگی یا حتی مهاجرت از یک روستا به شهر برای تشکیل خانواده.»
این صحبتها نشان میدهد که صحرا اسداللهی، فراتر از حرفه بازیگری، دیدگاه عمیقی در مورد زندگی دارد که واقعگرایانه و در عین حال متفاوت است.
ارسال نظر