هزینه پژوهشی دانشجوی دکتری دانشگاه تهران فقط 2 تا 8 میلیون/ دانشجوی کارشناسی ارشد یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار تا سه‌میلیون و ۶۰۰ هزار تومان ! + فیلم
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، حسین آخانی، استاد تمام دانشگاه تهران ، در گفت‌وگو با رکنا از وضعیت بحرانی بودجه‌های پژوهشی در کشور سخن گفت و تاکید کرد که بی‌توجهی به علم و تحقیق، بزرگ‌ترین تهدید برای آینده ایران است. او در این گفت‌وگو، از تجربه شخصی خود در طول ۲۷ سال فعالیت دانشگاهی گفت و تصویر دقیقی از فروپاشی تدریجی نظام پژوهش در کشور ترسیم کرد.

پژوهش بی‌پول، علم بی‌کیفیت

آخانی با اشاره به وضعیت ناگوار بودجه‌های پژوهشی در دانشگاه‌ها گفت: «ضرب‌المثلی هست که می‌گوید هرچقدر پول بدهی همان‌قدر آش می‌خوری. وقتی نگاهی به بودجه‌های پژوهشی در ایران می‌اندازیم، می‌بینیم با وجود تورم شدید و شرایط اقتصادی بسیار دشوار، امکان انجام هیچ کار پژوهشی جدی وجود ندارد.»

او توضیح داد: «من ۲۷ سال است عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستم. تا دو سال پیش، بودجه‌ای که برای تربیت دانشجوی دکتری به ما داده می‌شد حدود یک‌میلیون و دویست‌هزار تومان بود. حالا این مبلغ بین دو تا هشت میلیون تومان شده است. در مورد دانشجویان کارشناسی ارشد هم پیش‌تر ۴۵۰ هزار تومان می‌دادند که تازه حالا به یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار تا سه‌میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده است.»

به گفته او، در بهترین حالت، بودجه‌ای که برای چهار تا پنج سال پژوهش آزمایش‌محور پرداخت می‌شود، حداکثر ۸۰ میلیون تومان است: «در حالی که در شرایط نرمال جهانی، برای تولید یک مقاله علمی بین ۲۰ تا ۱۰۰ هزار دلار هزینه لازم است. یعنی اگر یک دانشجوی دکتری بخواهد حاصل پنج سال کارش را در دو مقاله علمی منتشر کند، من باید دست‌کم ۴۰ هزار دلار بودجه داشته باشم تا کارش استاندارد باشد.»

آخانی ادامه داد: «چون این بودجه‌ها در ایران پرداخت نمی‌شود، نتیجه این است که یا کارها بی‌کیفیت می‌شوند یا استاد و دانشجو با ایثار از زندگی شخصی خود می‌زنند تا کار قابل قبولی ارائه دهند. مثل این است که بخواهی با ۵۰۰ هزار تومان بنز بخری!»

بی‌اعتمادی مدیران به علم

استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: «ما دچار بحران دیگری هم هستیم و آن، بحران حکمرانی است. در نظام حکمرانی کشور از پژوهش‌های علمی استفاده نمی‌شود. مدیران یا به علم اعتقادی ندارند یا زمان و دانش کافی برای بهره‌گیری از آن را ندارند. نتیجه همین است که در حوزه‌هایی مثل اقتصاد، محیط زیست، حمل و نقل و دامداری، بحران‌های متعدد داریم.»

گرنت پژوهشی ۲۰۰ هزار تومانی در طول ۲۰ سال !

آخانی با اشاره به تجربه شخصی خود از کمبود منابع مالی گفت: «برای انجام پژوهش باید امکان سفر، وسیله نقلیه ایمن و تجهیزات مناسب داشته باشیم، اما بودجه‌ای که به‌عنوان گرنت پژوهشی در دانشگاه تهران پرداخت می‌شود، بیش از ۲۰ سال است تغییری نکرده و فقط ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر واحد است. در حالی که در همین مدت، حقوق اعضای هیئت علمی صدها برابر افزایش یافته است.»

او افزود: «وقتی وارد دانشگاه تهران شدم، گرنت پژوهشی ۲۰۰ هزار تومان بود و حقوق من هم همین مبلغ. حالا بعد از ۲۵ سال، گرنت فقط به ۷۴۵ هزار تومان رسیده در حالی که حقوق‌ها چندین برابر شده‌اند. به همین دلیل بسیاری از پژوهش‌هایم را ناچار شدم خارج از کشور انجام دهم؛ چون در ایران ممکن نبود.»

پژوهش پرهزینه و تحریم‌های سنگین

او درباره تفاوت هزینه‌ها در ایران و خارج گفت: «بسته به نوع پژوهش، هزینه‌ها متفاوت است؛ اما در شرایط فعلی هیچ پایان‌نامه‌ای کمتر از ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان تمام نمی‌شود. در پروژه‌های بین‌المللی، هزینه آزمایش‌ها گاهی چند ده‌هزار دلار است که مراکز همکار خارجی پرداخت می‌کنند. متأسفانه در سال‌های اخیر همکاری‌های بین‌المللی کاهش یافته، سفرهای علمی محدود شده و تحریم‌ها فشار زیادی آورده‌اند. عملاً این فرصت‌ها را یکی‌یکی از دست می‌دهیم.»

فرار مغزها؛ از تلخی تا واقعیت

آخانی یکی از تلخ‌ترین پیامدهای این وضعیت را «فرار مغزها» دانست و گفت: «دانشجویانی که در ایران با کمبود امکانات، نبود حقوق و شرایط دشوار مواجه‌اند، وقتی به خارج از کشور می‌روند، در محیطی سالم و مجهز قرار می‌گیرند و همان‌جا ماندگار می‌شوند. این اتفاق بارها برای دانشجویان من افتاده است.»

او افزود: «من چند سال است دیگر دانشجو نمی‌گیرم، چون بودجه کافی برای پژوهش نداریم. بسیاری از همکاران جوان‌تر من هم یا مهاجرت کرده‌اند یا قصد رفتن دارند. این روند اگر ادامه یابد، نظام آموزش عالی ایران تهی از نیروهای مؤثر خواهد شد.»

افت کیفیت علمی و سقوط دانشگاه‌ها

او با تأکید بر اینکه کاهش بودجه مستقیماً کیفیت آموزش را پایین آورده است، گفت: «وقتی بودجه‌ها متناسب با تورم افزایش پیدا نکنند، دسترسی به تجهیزات و مواد آزمایشگاهی محدود شود و همکاری‌های علمی بین‌المللی مختل گردد، طبیعی است که کیفیت کارها افت می‌کند. در دهه اخیر این افت به‌وضوح دیده می‌شود و من پیش‌بینی می‌کنم در آینده شدیدتر شود.»

آخانی گفت: «سطح علمی دانشجویان نسبت به ده، پانزده یا بیست سال پیش به‌شدت افت کرده، به‌ویژه در رشته‌های علوم پایه. چون این رشته‌ها معمولاً باید مورد حمایت دولت باشند، اما عملاً به حال خود رها شده‌اند و دانشجویان مستعد انگیزه‌ای برای ورود به آن ندارند.»

کل بودجه‌ آموزش عالی ایران کمتر از نصف دانشگاه هاروارد

او در ادامه به مقایسه بین‌المللی اشاره کرد و گفت: «بودجه کل آموزش عالی کشور ما حتی به اندازه یک دانشگاه عربستان نیست. کل بودجه آموزش عالی ایران نصف دانشگاه هاروارد است. با وجود حدود ۲۳۰۰ دانشگاه، ۲۳ هزار استاد و ۲۸ هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه تهران، طبیعی است که با بودجه پژوهشی ۷۰ میلیارد تومانی، هیچ شانسی برای رقابت با کشورهای منطقه نداریم. این وضعیت به‌معنای سقوط آزاد آموزش عالی است.»

کمیت‌گرایی به جای کیفیت علمی

آخانی درباره رویکرد اشتباه نظام علمی گفت: «دولت‌ها در ایران عادت کرده‌اند برای کسب درآمد به فروش منابع ملی تکیه کنند، نه به علم. ما در سخت‌ترین بحران آبی تاریخ‌مان هستیم، اما همچنان میلیاردها دلار محصولات کشاورزی صادر می‌کنیم. از طرف دیگر، چون در روابط بین‌المللی منزوی هستیم، درآمدهای علمی و گردشگری را از دست داده‌ایم و به مصرف منابع تجدیدناپذیر روی آورده‌ایم.»

او تأکید کرد: «البته مسئولان تنها مقصر نیستند؛ ما دانشگاهی‌ها هم در این انحراف نقش داشتیم. وقتی تولید مقاله به هدف اصلی تبدیل شد، بسیاری از اساتید برای افزایش آمار، مقالات بی‌کیفیت منتشر کردند. مسئولان هم گمان کردند کشور رشد علمی چشمگیری داشته است؛ در حالی که واقعیت چیز دیگری بود. امروز همه از وزیر علوم تا رئیس دانشگاه تهران قبول دارند که باید از کمّیت فاصله بگیریم و بر کیفیت تمرکز کنیم.»

ضرورت تعطیلی دانشگاه‌های بی‌کیفیت

او افزود: «هیچ ضرورتی ندارد در کشوری مثل ایران بیش از دو هزار و سیصد دانشگاه وجود داشته باشد. بسیاری از این مراکز باید تعطیل شوند تا بودجه محدود صرف دانشگاه‌های باکیفیت شود. همچنین لازم نیست سالی یک‌میلیون دانشجو پذیرش کنیم؛ باید فقط افراد مستعد را وارد دانشگاه کنیم، برایشان هزینه کنیم و شرایطی فراهم آوریم که احساس ارزشمندی داشته باشند و در کشور بمانند.»

بروکراسی؛ مانع پژوهش

آخانی در بخش دیگری از گفت‌وگو، از بروکراسی اداری به‌عنوان مانعی بزرگ یاد کرد: «معضل بروکراسی، به‌ویژه در نهادهای مالی، یک درد قدیمی است. یادم هست دوران دانشجویی‌ام در سازمان حفاظت محیط‌زیست، یک سال کار کردم و چند ماه باید دوندگی می‌کردم تا حقوق اندکم را بگیرم.»

او ادامه داد: «با سازمان بوستان‌های شهرداری تهران دو پروژه علمی داشتم. گزارش کار را چهار سال پیش تحویل دادم اما هنوز تسویه نکرده‌اند. بارها تماس گرفتم و قول گرفت، ولی هیچ‌گاه پرداختی انجام نشد. در همان دو سال، ناچار شدم حقوق همکاران پروژه را از جیب خودم بدهم و با سقوط ارزش پول، حتی اگر حالا هم پرداخت کنند، ارزش آن پول یک‌پنجم شده است. البته دانشگاه تهران از این نظر بهتر از برخی نهادهاست، اما در بسیاری از دانشگاه‌ها دریافت همین مبالغ ناچیز هم فوق‌العاده دشوار است.»

مهاجرت استادان؛ دانشگاه‌ها تهی می‌شوند

آخانی درباره مهاجرت استادان گفت: «چندی پیش یکی از اساتید شریف گفته بود هفته‌ای یک استاد از این دانشگاه می‌رود. همین اتفاق در دانشگاه تهران هم می‌افتد. در دو سه سال اخیر، تعداد زیادی از همکاران ما رفته‌اند. تقریباً هیچ‌کدام از دانشجویانم که به خارج رفتند، به ایران بازنگشته‌اند و خیلی از دانشجویان فعلی‌ام هم در حال آماده شدن برای رفتن هستند.»

او هشدار داد: «اگر این روند اصلاح نشود، همان‌طور که منابع طبیعی، اخلاق عمومی و اعتماد اجتماعی را از دست داده‌ایم، نیروی انسانی توانمند را هم از دست خواهیم داد. در نتیجه، کشور در برابر بحران‌ها بی‌دفاع می‌شود. مثل همین مرگ فله‌ای گاوها به‌دلیل تب برفکی که امنیت غذایی کشور را تهدید کرده است. دامپزشکی ما به‌جای تمرکز بر دام‌های مولد، به سمت حیوانات خانگی رفته و در رأس هم از متخصصان واقعی استفاده نمی‌شود. نتیجه این است که هر روز بحران تازه‌ای رخ می‌دهد.»

وعده‌های محقق‌نشده پزشکیان

در پاسخ به این پرسش که آیا رئیس‌جمهور پزشکیان توانسته وعده‌هایش را درباره استفاده از نخبگان عملی کند، آخانی گفت: «یکی از دلایلی که به آقای پزشکیان رأی دادم، وعده‌اش برای استفاده از متخصصان بود. او می‌گفت می‌خواهد ایرانیان نخبه را به کشور برگرداند؛ اما متاسفانه موفق نشد. در دانشگاه تهران دو نفر از بهترین متخصصان محیط‌زیست و آب را داشتیم که در دولت قبل اخراج شده بودند. آقای پزشکیان قول داده بود آن‌ها را برگرداند؛ ولی این اتفاق نیفتاد و یکی از آنها برای همیشه رفت.»

او افزود: «آقای پزشکیان در وعده رفع فیلترینگ هم موفق نبود. در زمینه استفاده از کارشناسان هم بعید است موفق شود؛ چون پیش از هر چیز باید شرایط را برای فعالیت علمی فراهم کند. تا وقتی تحریم‌ها برداشته نشوند، وضعیت علمی کشور نه‌تنها بهتر نخواهد شد بلکه روزبه‌روز بدتر می‌شود. من امید چندانی ندارم که بتواند از ظرفیت متخصصان بهره ببرد.»

علم، نخستین قربانی تحریم‌ها

آخانی تاکید کرد: «تا زمانی که نتوانیم روابط کشور را با جهان عادی کنیم و از تحریم‌ها خارج شویم، وضع همین خواهد بود. علم یک مقوله جهانی است؛ وقتی ارتباطمان با دنیا قطع شود، علم اولین قربانی است و بعد از آن تکنولوژی و مدیریت علمی کشور نابود می‌شوند.»

دو سرمایه بزرگ ایران: انسان و طبیعت

او در پایان گفت:«پایداری ایران وابسته به حفظ دو سرمایه است؛ یکی سرمایه انسانی که حاکمان باید شرایط ماندگاری‌اش را فراهم کنند و دیگری سرمایه طبیعی یعنی محیط‌زیست. اگر این دو را از دست بدهیم، ایران واقعی دیگر وجود نخواهد داشت.»

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی