دریاچه‌ای که تشنه مرد، تا سیب‌ها سیراب بمانند/ الگوی کشت در ایران، قاتل است !  + فیلم
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور خاورمیانه، در طول کمتر از دو دهه از یک پهنه آبی ۵۰۰۰ کیلومتر مربعی به کویری مرگ‌آور از نمک تبدیل شد؛ کویری که با هر باد می‌تواند مرگ را تا عمق ۳۰۰ کیلومتری در ریه‌های انسان و خاک و کشاورزی بپاشد.

اما این فاجعه طبیعی نبود؛ قتل بود. قتلی سازمان‌یافته با برنامه‌ریزی کشاورزی غلط، مدیریت آب فاجعه‌بار و سکوت دستگاه‌های تصمیم‌گیر.

قتل با ابزار «چاه، سد و سیب»

شهروندان منطقه می‌گویند: «آبی که باید به دریاچه می‌رسید، پشت سدها حبس شد و به پای چغندر و سیب رفت. سیب‌هایی که آخر سر یا زیر خاک دفن شدند یا به قیمت مفت به کارخانه‌های آبمیوه فروخته شد.»

آمارها این روایت را تایید می‌کنند. بیش از ۴۰ هزار حلقه چاه –بخش قابل‌توجهی غیرمجاز– در حوضه آبریز دریاچه حفر شد. محصول اصلی این چاه‌ها؟ سیب.

درخت سیب یکی از پرآب‌برترین محصولات کشاورزی ایران است؛ برای تولید هر کیلو سیب، ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. یعنی اگر کامیونی ۱۰ تنی سیب برداشت شود، در واقع هفت تا ده میلیارد لیتر آب از زیرزمین بیرون کشیده شده است. آن‌هم در منطقه‌ای که بارندگی سالانه‌اش نصف استاندارد جهانی است.

الگوی کشت قاتل

در گذشته، مردم منطقه با کشت دیم گندم، جو و نخود زندگی را می‌گذراندند؛ محصولاتی کم‌مصرف و سازگار با اقلیم نیمه‌خشک. اما با سودآور شدن سیب، دولت‌ها نه‌تنها این تغییر خطرناک را کنترل نکردند، بلکه با وام ارزان، یارانه و برق‌ رایگان برای پمپ‌ها آن را تشویق کردند. نتیجه؟ هر کشاورز یک باغ سیب، هر باغ یک چاه، هر چاه یک گلوله در قلب دریاچه ارومیه. 

سیب

زمین نشست، دریاچه مرد، سیب‌ها هم ماندند روی دست صاحبان‌شان

مصیبت فقط به خشکی دریاچه ختم نشد. با افت شدید سفره‌های زیرزمینی، زمین در بسیاری از نقاط آذربایجان شرقی و غربی دچار فرونشست شد. خاک نشست کرد، ساختمان‌ها ترک برداشت، و حتی آب لوله‌کشی در برخی روستاها شور شد.

اما طنز تلخ ماجرا اینجاست که  بخش بزرگی از این سیب‌ها اصلاً مصرف هم نشد. بحران مازاد تولید باعث شد هر سال در فصل برداشت، میلیون‌ها تن سیب در چاله‌ها دفن شود یا کامیون‌دارها آن را به قیمت چندصد تومان به کارخانه‌ها بفروشند. یعنی آبی که می‌توانست دریاچه را زنده نگه دارد، به میوه‌ای تبدیل شد که حتی سر سفره هم نرسید.

آینده؛ سفید، تلخ و مرگ‌آور

آنچه امروز در اطراف ارومیه دیده می‌شود، فقط یک کویر نمک نیست؛ یک بمب شیمیایی معلق در هواست. ریزگردهای نمکی حاوی سولفات‌ها، نیترات‌ها، آرسنیک و فلزات سنگین هستند. با هر باد، این سم سفید روی زمین‌های کشاورزی، ریه کودکان و حتی سدهای دیگر می‌نشیند. کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر روند فعلی ادامه یابد، تمام شمال‌غرب ایران در ده سال آینده به مهاجرت اقلیمی و تخلیه انسانی خواهد رسید.

آیا مقصر فقط کشاورزان هستند؟ نه. کشاورز به‌دنبال بقاست. مقصر دولت‌هایی هستند که به‌جای اصلاح الگوی کشت، فقط وعده احیای نمایشی دادند. ستاد احیای دریاچه ارومیه میلیاردها تومان بودجه گرفت، اما نتیجه چه شد؟ ساخت پیاده‌راه روی نمک! دریاچه ارومیه با سوءمدیریت نمرد؛ قربانی شد. قربانی اقتصاد سیاسی ناکارآمدی که آب را خرج سیب کرد و حالا جان انسان‌ها باید هزینه آن را بپردازد.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی