پژو ٢٠٦ و سفره های خالی

تا همین چند سال پیش پژو ٢٠٦ خاکستری مدل ٨٤ی داشتم که با وجود عمری که از خدا گرفته بود در اوج سلامت و درخشش بود. هر کس یه نظر می دید، صد دل عاشقش می شد و خیلی متین و مودب موضوع دل باختنش به ٢٠٦ خوش بر و روی رو باهام مطرح می کرد، منم به عنوان کسی که سالها ٢٠٦ رو تر و خشک کرده بودم جلوی در و همسایه به وجودش افتخار می کردم و بیشتر بهش می رسیدم. از تعویض بموقع قطعات و استفاده از تجهیزات اصلی و آب و روغن بهنگام و کارواش زودهنگام و ... چیزی ازش دریغ نمی کردم. پژو ٢٠٦ هم روز به روز خوشگل تر و پرشتاب تر می شد ...

این بود تا یه روز برای چک دوره ای ماشین به یه کارگاه مکانیکی معتبر و خوشنام مراجعه کردم. شاگرد مکانیک که پسر فنی و پاکدستی بود بعد از اینکه ماشین رو چک کرد با تأنی فراوون و در حالی که از نجابت چشم از زمین برنمی داشت به سراغ من اومد و مثل بقیه گفت ٢٠٦ ی به این تر و تمیزی و سالمی توی عمرش ندیده و ...

در نظر اول اون هم مثل همه ماشین بازهایی بود که توی این مدت مراتب عشق و ارادتشون رو نسبت به پژو ٢٠٦ خاکستری باهام در میون گذاشته بودن ولی این یکی نکته ای رو میون صحبتاش مطرح کرد که هنوز بعد از چند سال توی گوشم زنگ می زنه و از شما چه پنهون فلسفه نوشتن این متنه ...

پسر مکانیک در حالیکه به کاپوت باز ماشین اشاره می کرد گفت: من عاشق این خاک خفیفی ام که رو موتورش نشسته. این خاک نشونه اصالت ماشینه. ماشینایی که موتورشون برق می زنه دست زیاد بهشون خورده و اصالت ندارن ...

تا حالا فکر نکرده بودم صفتی منفی مثل "خاک خوردگی" نشونه پدیده مثبتی مثل "دست نخوردگی" باشه !!!

این موضوع گوشه ذهنم بود تا اینکه، این روزها که توی جامعه ما فقر و فشار اقتصادی شدت و وسعت بیشتری گرفته، هستند خونواده هایی که نه داشته هاشون بخاطر زرنگیه و نه نداشته هاشون بخاطر تنبلی.

این خونواده ها معمولا اونقدر زحمتکش بودن و هستن که کار و پیشه ای داشته باشن یا توی مدارس و دانشگاه های خوب درس خونده باشن ولی اونقدر حسابگر نبودن که وضعیت امروز رو پیش بینی کنن و یا بقول امروزیا بتونن روی موج تورم سوار بشن.

دغدغه اونها بیشتر مسائلی مثل تربیت بچه ها، سلامت جسم و روح، درست انجام دادن وظایف و یا حتی مطالعه کتاب و روزنامه بوده تا پیدا کردن کار آزاد و معامله و بورس بازی و دلار اندوزی ... شاید هم در بدبینانه ترین حالت بشه گفت بینش اقتصادی شون به اندازه بینش فرهنگی و اجتماعی شون نبوده.

این خونواده ها این روزها حال و روزشون خوب نیست.

ویژگی اینجور آدمها اینه که اونقدر شرافت و مناعت دارن که هنوز و همیشه دستشون تو سفره خودشونه. شاید اگه خیلی جاهای دیگه دنیا زندگی می کردن در همین وضعیت هم از رفاه کافی برخوردار بودن ولی این روزها فقر و نداری سراغ اونهام رفته. سفره هاشون از رونق افتاده و شرمندگی شون از فرزندها و نوه هاشون بیشتر شده.

در نهایت خواستم بگم، غبار فقری که به چهره این خونواده ها نشسته از جنس همون خاک موتور ٢٠٦ خاکستری و نشون دهنده سلامت و اصالت زندگی شونه نه دلیلی بر کم کاری، بی استعدادی و یا حتی سهل انگاری.

درستش شاید این باشه که هم اونا به خودشون بیشتر افتخار کنن هم ما بهشون بیشتر احترام بگذاریم .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

شما هم می توانید، یادداشت ها، اخبار، گزارش ها، تصاویر خبری خود در خصوص مباحث اجتماعی را برای ما به شماره واتساپی:09351516400  ارسال کنید

 

کدخبر: 672309 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟