مهاجرت اجاره‌نشین‌ها در تهران /  از جنت‌آباد تا شوش
تبلیغات

 در ماه‌های گذشته، نرخ تورم اجاره‌بها به حدود ۳۸ درصد رسیده و این افزایش چشمگیر قدرت اقتصادی بسیاری از مستأجران را به شدت کاهش داده است. خانواده‌هایی که تا چند سال پیش در محلاتی با امکانات مطلوب‌تر ساکن بودند، اکنون با قراردادهای تمدید شده‌ای مواجه هستند که افزایش اجاره در آن‌ها هیچگاه متناسب با رشد درآمد نبوده است. نتیجه این وضعیت، اجبار به ترک محله و تلاش برای یافتن خانه‌ای ارزان‌تر در مناطق جنوبی شهر است.

مشاهدات میدانی نشان می‌دهد این جابه‌جایی‌ها بیشتر از آنکه انتخابی آگاهانه باشد، واکنشی به فشارهای اقتصادی است. بسیاری از مستأجران، حتی با کاهش متراژ آپارتمان یا حذف برخی هزینه‌های اضافی، توان ماندن در مناطق میانی تهران را از دست داده‌اند. در چنین شرایطی، محله‌های جنوبی شهر با اجاره‌های پایین‌تر به مقصد اصلی این مهاجرت‌های ناخواسته تبدیل شده‌اند،‌ هرچند این گزینه‌ها معمولاً چالش‌ها و هزینه‌هایی پنهان برای خانواده‌ها به دنبال دارد.

از مهم‌ترین پیامدهای این تغییر اجباری، افزایش تقاضا و در نتیجه رشد تدریجی اجاره‌بها در محله‌های جنوبی است. فایل‌هایی که تا چند ماه قبل با قیمت‌های ثابتی در بازار عرضه می‌شدند، اکنون با رقابتی شدید مواجه‌اند. این مسئله احتمال انتقال موج تورم اجاره از مناطق شمالی به جنوبی تهران را افزایش می‌دهد و فشار تازه‌ای را بر ساکنان قدیمی این مناطق وارد می‌کند.

فشار اقتصادی و کوچ اجباری

علاوه بر مشکلات مالی، جنبه‌های اجتماعی این جابه‌جایی نیز بسیار برجسته است. از جمله چالش‌های این خانواده‌ها می‌توان به افزایش مسافت از محل کار، کاهش دسترسی به امکانات آموزشی و درمانی و افزایش هزینه‌های رفت‌وآمد اشاره کرد. چنین تغییرات ناگهانی در محیط زندگی، خصوصاً برای خانوارهایی که فرزند دارند، می‌تواند بر کیفیت زندگی و تصمیمات آینده آن‌ها تأثیر قابل‌توجهی بگذارد.

در کنار این موارد، جابه‌جایی‌های گسترده خانوارها به محله‌های جنوبی، ترکیب جمعیتی این مناطق را نیز به تدریج تغییر می‌دهند. ورود خانواده‌هایی از طبقات متوسط که قبلاً در مناطق مرکزی یا شمالی ساکن بودند، ممکن است الگوهای مصرف، نیازهای محلی و حتی توقعات اجتماعی این محلات را دستخوش دگرگونی کند. اگرچه این تغییرات ممکن است در کوتاه‌مدت زیاد به چشم نیاید، اما در میان‌مدت بر بازار عرضه محلی و خدمات شهری تأثیری محسوس خواهد داشت.

برخی مشاوران املاک بر این باورند که ادامه این روند می‌تواند موجب دو‌پاره شدن بازار اجاره در تهران شود. به این ترتیب، مناطق شمالی و مرکزی برای بسیاری از اقشار اجاره‌نشین غیرقابل‌دسترس می‌شود و مناطق جنوبی بار سنگین‌تری برای اسکان طبقات متوسط و پایین‌تر پیدا می‌کنند. این شکاف جغرافیایی به مرور زمان ممکن است به یک شکاف اجتماعی عمیق‌تر تبدیل شود که مدیریت آن در آینده دشوار خواهد بود.

پیامدهای اجتماعی و تغییرات جمعیتی

یکی دیگر از دلایل اصلی تشدید این شرایط، نبود سیاست‌های حمایتی مناسب برای کنترل اجاره‌بها یا افزایش عرضه مسکن اجاره‌ای است. مستأجران معمولاً امکان چانه‌زنی مؤثر در هنگام تمدید قرارداد را ندارند و گزینه‌های کمتری در دسترسشان قرار دارد. این خلأ‌های سیاستی منجر شده که کوچ به مناطق جنوبی تبدیل به تنها گزینه برای بقا در بازار اجاره شود، نه انتخابی از روی اختیار.

در نهایت، مهاجرت مستأجران به مناطق جنوبی تهران را باید زنگ هشداری برای مدیران شهری دانست. اگر این روند کنترل نشود، پیامدهای آن تنها به جابه‌جایی جمعیت ختم نخواهد شد، بلکه بر ساختار اجتماعی و اقتصادی تهران نیز اثرگذار خواهد بود. تاریخ ۱۴۰۴ شاید نقطه‌ای باشد که در آن بازار اجاره تهران وارد مرحله‌ای جدید از نابرابری مکانی شده است؛ مرحله‌ای که پیامدهای آن در ماه‌ها و سال‌های آینده بیشتر مشخص می‌شود.

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی