پایان کار دزدان نقابدار با افتادن ماسک یکی از آنها

به گزارش رکنا، چندی قبل سرقت‌های سریالی گوشی تلفن همراه و لپ تاپ در مناطق شمالی پایتخت به کارآگاهان اداره هجدهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. در تمامی سرقت‌ها، مالباختگان اعلام کردند دو جوان سوار بر موتور در حالی که ماسک به چهره داشتند اقدام به سرقت گوشی و لپ‌تاپ آنها کرده‌اند و وقتی آنها قصد مقاومت داشتند سارقان با مشت و لگد به جانشان افتاده و اموالشان را سرقت می‌کردند.

سرنخی از متهمان
از آنجایی که سارقان پلاک موتورهایشان را نیز پوشانده بودند، هیچ رد و سرنخی از آنها در دست نبود. تا اینکه چند روز قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از درگیری با دو سارق خشن خبر داد. وی گفت: «در حال عبور از خیابان بودم که ناگهان دو جوان سوار بر موتورسیکلت به من نزدیک شدند. یکی از آنها از موتور پیاده شد تا کوله پشتی‌ام را سرقت کند. من مقاومت کردم و او شروع به کتک زدنم کرد. با آنها درگیر شده و در این میان نقاب پسر جوان که از موتورسیکلت پیاده شده بود، افتاد.»
با این شکایت و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت مشخص شد که گوشی مرد جوان را همان سارقانی سرقت کرده‌اند که مدتی است پلیس در تعقیب آنهاست. با کمک مالباخته چهره‌نگاری سارق انجام شد و هویت یکی از متهمان به نام یاشار که سابقه‌دار بود شناسایی شد و مأموران با زیرنظر گرفتن پاتوق‌های احتمالی یاشار، موفق شدند او را دستگیر کنند. با دستگیری یاشار همدست او نیز شناسایی و دستگیر شد. متهمان در تحقیقات اولیه به سرقت‌های سریالی گوشی تلفن همراه و لپ‌تاپ عابران در شمال پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

چاقو را کنار گذاشته بودیم
یاشار و همدستش، سارقان حرفه‌ای هستند که مدتی با عاملان قتل امیر محمد خالقی دانشجویی که به خاطر سرقت کوله پشتی‌اش به قتل رسید همدست بودند و سرقت‌هایشان را گروهی انجام 
می‌دادند.
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
در خیابان‌های خلوت پرسه می‌زدیم و با دیدن افرادی که کوله دارند یا اینکه گرم صحبت با تلفن همراهشان هستند و توجهی به اطراف ندارند به آنها نزدیک می‌شدیم و سرقت را انجام می‌دادیم. البته ما از زن‌ها اصلاً سرقت نمی‌کردیم.
و اگر سوژه‌هایتان مقاومت می‌کردند؟
آنها را کتک می‌زدیم، اوایل چاقو به همراه داشتیم تا آنها را بترسانیم. اما زمانی که همدستانمان به خاطر قتل گیر افتادند تصمیم گرفتیم به جای تهدید با چاقو، آنها را کتک بزنیم. چون متوجه شدیم اگر چاقو داشته باشیم ممکن است مرتکب قتل شویم و سر خودمان هم بالای دار 
برود.
اعضای باندتان چند نفر بودند؟
چهار نفر البته دو نفرمان که به خاطر قتل پسر دانشجو گرفتار شدند و من و دوستم ماندیم که ما هم توبه کردیم دیگر در سرقت‌ها چاقو استفاده نکنیم.
چرا کلاً از کار خلاف توبه نکردید؟
چون ما غیر از خلاف و سرقت کاری بلد نیستیم از سالها قبل به خاطر دوستان ناباب و مشکلات مالی وارد سرقت شدیم سابقه‌دار هم که هستیم و کسی به ما کار نمی‌دهد بنابراین وقتی می‌دانیم نمی‌توانیم سر توبه خود بایستیم چرا توبه کنیم.
اما شما آنقدر سوژه‌هایتان راکتک می‌زدید که تا مرگ پیش می‌رفتند.
نه در آن حد هم نبود اغراق کرده‌اند ما فقط قصد ترساندن آنها را داشتیم.