به یاد ناصر تقوایی؛ مردی که با لباس شخصیت‌هایش با ما سخن گفت
تبلیغات

ناصر تقوایی ، فیلم‌سازی بود که تصویر را نه فقط می‌دید، بلکه آن را می‌فهمید. کارگردانی که هر قابش روایتی داشت از روح زمانه، از انسان ایرانی در کشاکش سنت و مدرنیته. حالا با رفتن او، تنها فیلم‌ها و سریال‌هایش برایمان مانده‌اند؛ آثاری که هنوز نفس می‌کشند و در آن‌ها می‌توان ردّی از ذوق، جسارت و نگاه تیزبین او به جزئیات را یافت؛ حتی در لباس و استایل شخصیت‌هایش.

در دنیای تقوایی، لباس فقط پوشش نبود؛ بخشی از هویت بود. از پیراهن‌های گشاد رویا در «کاغذ بی‌خط» تا مردانگی لطیف سعید در «دایی جان ناپلئون»، هر تکه پارچه، معنایی داشت. او با هوشمندی تمام، استایل را به زبان بصری شخصیت‌پردازی بدل می‌کرد؛ زبانی که به اندازه‌ی دیالوگ‌ها گویا بود.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

اکنون، در روزهایی که یاد او بیش از همیشه زنده شده، بازخوانی استایل شخصیت‌های آثارش نه فقط ادای احترام به زیبایی‌شناسی منحصربه‌فرد اوست، بلکه فرصتی‌ست برای فهم دوباره‌ی سینمایی که لباس در آن، مثل واژه، روایت‌گر است.

رویا رویایی / کاغذ بی خط

هدیه تهرانی در نقش «رویا رویایی» با استایلی ظاهر می‌شود که در زمان خود جسورانه و پیشرو بود. زنی خانه‌دار که برخلاف عرف رایج زنان آن دوران، از لباس‌های کاملاً زنانه فاصله گرفته و پوششی لایه‌لایه، ساده و مینیمال را برگزیده است. پیراهن‌های گشاد مردانه، جلیقه و پلیورهای خنثی، استایلی به او می‌بخشند که در کنار همسرش جهانگیر، نوعی هم‌جنسیتی بصری ایجاد می‌کند؛ تصویری که مرزهای متعارف زن و مرد را در لباس درهم می‌شکند.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

نکته قابل توجه در استایل رویا، بی‌زمانی آن است. او از مد روز پیروی نمی‌کند و به همین دلیل لباس‌هایش، حتی پس از دو دهه، همچنان قابل پوشیدن و امروزی به نظر می‌رسند. پیراهن مردانه، شلوار جین و رنگ‌های خنثی، انتخاب‌هایی هستند که هیچ دوره‌ای را امضا نمی‌کنند و همین، راز ماندگاری‌شان است.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

در عین حال، استفاده از کلاه به‌جای روسری، به‌عنوان جایگزینی شخصی برای عرف پوشش زنان، جسارتی دیگر در شخصیت اوست. کلاه نه‌تنها نشانه‌ی تمایز، بلکه مکمل طبیعی استایل رویاست؛ زنی که بی‌آنکه شعار بدهد، استقلالش را از طریق لباس بازتعریف می‌کند.

سعید/ دایی جان ناپلئون

شمایل جوانک عاشق‌پیشه‌، «سعید» در دایی جان ناپلئون، بعدها تبدیل به آیکون «مردانگی لطیف» شد. وجود سعید کنگرانی، شورش علیه «مردانگی زمخت» بود، او در منتهی‌الیه جایی ایستاده بود که سمت مقابلش متعلق به ناصر ملک‌مطیعی و بیک ایمانوردی بود. سعید نه بدن عضلانی داشت و نه طوری راه می‌رفت که زمین زیر پایش بلرزد، اتفاقا مردد و حتی گاها متزلزل بود، آن‌جا که مش‌قاسم را برای افشاگری درباره عاشقی‌اش انتخاب کرد، حتی جرات نکرد اسم خودش را بیاورد. گفت «من دوستی دارم که عاشق شده».

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

او نه کلاه شاپو بر سر می‌‌گذاشت، نه تسبیح دستش می‌گرفت و نه حتی یقه‌ی پیراهنش را باز می‌کرد. سعید کنگرانی در دایی جان ناپلئون صدای تازه‌ی مردانه‌ای بود که بعدها در سینمای فرزان دلجو توسعه و گسترش پیدا کرد. شمایل و استایل تازه‌ای از مردانگی، لطیف و نرم مثل پارچه‌های انگلیسی.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

جهانگیر/ کاغذ بی خط

جهانگیر با بازی درخشان خسرو شکیبایی، تصویری از مردی ارائه می‌دهد که نظم و آراستگی بخشی از وجود اوست، نه فقط ظاهری آموخته. او نماد مردی است که «خوش‌پوشی» را نوعی زبان رفتاری می‌داند؛ زبانی که از محل کار تا فضای خانه تداوم دارد. حتی در خلوت خانه، جهانگیر لباس‌هایی می‌پوشد که نشان از احترام به خود و محیطش دارد، رفتاری که در فیلم به‌وضوح، در تضاد با سادگی و بی‌تکلفی همسرش رویا قرار می‌گیرد.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

استایل او در ظاهر ساده است، اما با دقتی ظریف در ترکیب رنگ و انتخاب جزئیات همراه است. جهانگیر استاد هماهنگی است؛ هیچ عنصر اضافی یا ناهمخوانی در پوشش او دیده نمی‌شود. او از رنگ‌های روشن و زنده استقبال می‌کند و در عین پرهیز از یکنواختی، گاه سراغ پیراهن‌های چهارخانه یا طرح‌دار می‌رود تا به ظاهرش عمق و تنوع بدهد.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

در واقع، جهانگیر با استایلش روایتگر نسلی از مردان ایرانی است که در نظم و تمیزی دنبال هویت و معنا می‌گردند. خوش‌پوشی برای او نه تجمل، بلکه بیانی از شخصیت، اعتمادبه‌نفس و درک دقیق از زیبایی در زندگی روزمره است.

صادق / صادق کُرده

صادق، با بازی ماندگار سعید راد، یکی از پیچیده‌ترین ضدقهرمان‌های سینمای ایران است؛ مردی که خشم، سوگ و انتقام در چهره و پوشش او تنیده شده است. پس از تراژدی‌ای که زندگی‌اش را درهم می‌ریزد، استایل او به بازتابی از روح زخمی‌اش بدل می‌شود. لباس‌های تمام‌مشکی صادق تنها نشانه‌ی عزاداری نیستند؛ گویی سیاهی بر تن او سنگینی می‌کند، همان‌طور که اندوه و گناه بر جانش.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

پوشش صادق در عین سادگی، بار معنایی عمیقی دارد. کت ساده‌ای که بر پیراهن تیره‌اش می‌پوشد، از او چهره‌ای خسته، عبوس و سرد می‌سازد، مردی که در مرز میان انسان و سایه قدم می‌زند. این استایل نه نشانی از قهرمانی دارد و نه نشانه‌ای از تعلق به جامعه؛ صادق در ظاهر و باطن، از همه‌چیز فاصله گرفته است.

لباس شخصیت‌ها در آثار ناصر تقوایی

در سینمای تقوایی، لباس ابزار تعریف شخصیت است و در صادق کرده، این ابزار به اوج معنا می‌رسد. سادگی و تاریکی استایل صادق، همزمان عزای او را فریاد می‌زند و خشم فروخورده‌اش را پنهان می‌کند؛ لباسی که نه صرفاً برای پوشیدن، بلکه برای روایت زوال و انزوای یک مرد انتخاب شده است.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی