عشق گمشده در کلبه خاموش عروس خانم / نمی خواستم مهدی را بشکنم

به گزارش رکنا، وقتی یک زندگی مشترک شکل می‌گیرد، زن و مردی که وارد زندگی شده‌اند با آداب و فرهنگ مختلف پای به زندگی گذاشته‌اند. از این رو بخشی از اختلافات و نزاع‌های چند سال اول زندگی عادی و طبیعی به نظر می‌رسد. اما وقتی دامنه اختلافات گسترده‌تر شود حتی تا فروپاشی بنیان خانواده پیش می‌رود. در قدم اول باید هر فردی محدوده ایده‌آل‌های ذهنی خود را در زندگی مشترک تعیین کند تا کمتر دچار معضلات زناشویی شود. همان‌طور که عشق‌های آنی و زودگذر لازمه شروع یک زندگی نیست اما کمی علاقه و داشتن عشق برای ادامه رابطه نیاز است. زوج‌های جوان در شروع یک ارتباط صمیمانه با همسر خود دچار سردرگمی هستند و گاهی نیز ممکن است دچار تضاد در برخورد و رفتار شوند. احساس دلتنگی، نگرانی، ترس یا شک‌های بی‌مورد ناشی از نداشتن شناخت و آگاهی نسبت به روحیات یکدیگر است از این رو برای سست نشدن پایه‌های زندگی و استحکام هرچه بیشتر بنیان خانواده و ارتباطات زناشویی بهتر است با خلقیات و روحیات یکدیگر آشنا شوند تا بتوانند ویژگی‌های خوب و بد را به درستی از هم تمییز دهند.

مثل همیشه با دسته‌ای گل رز، همان گل‌های سرخ و دوست‌داشتنی وارد خانه شد. با صدایی بلند که شوق دوست داشتن در آن آشکار بود، صدایم کرد.

- مهری جان، ‌همسر مهربانم، کجایی چرا به استقبال شوهرت نمی‌آیی؟

لبخندی تصنعی روی لبانم نقش بست. نمی‌خواستم دل مهدی را بشکنم آخر او مرد خوبی بود. اما نمی‌دانم چرا در این مدت کوتاه که زندگی مشترکمان را با علاقه شروع کردیم هیچ وقت نشده بود در نبودش در خانه دلم برایش تنگ شود و یا احساس کنم جای مهدی در خانه چقدر خالی است. مثل همیشه سینی چای با ظرفی از شیرینی را برایش بردم. کنارش نشستم و بدون اینکه کلامی حرف بزنم آرام نگاهش کردم. او با لبخندی واقعی از اعماق وجودش تمام اتفاقاتی که در روز برایش افتاده بود را تعریف می‌کرد اما من مثل یک تکه سنگ بی‌روح و خشک فقط مات حرف‌هایش شده بودم. دلم نمی‌خواست با او حرف بزنم. لحن صدای مهربان مهدی آزارم می‌داد چون او سرشار از عشق، شور و محبت بود اما من زنی سرد و بی‌روح....

کلبه‌ای خاموش

بسیاری از رفتارهای انسان در بزرگسالی ناشی از تجربیات، یادگیری‌ها و حتی آسیب‌ها و مشکلات حل نشده در دوران کودکی به شمار می‌رود که رابطه یک زن و مرد در محیط زندگی مشترک از این قاعده مستثنا نیست. در بسیاری موارد مشاهده می‌شود دختران و پسران هنگام ازدواج به طور ناخودآگاه افرادی را که از نظر شخصیتی شبیه والدین آنها هستند به عنوان همسر برمی‌گزینند. البته شاید این امر در سطح خودآگاه قابل تشخیص نباشد.

دکتر ابوالفضل شعبان‌پور، روان‌شناس و مدرس دانشگاه با اشاره به تحقیقات به عمل آمده می‌گوید: زوج‌ها اظهار داشتند که پس از چند سال زندگی مشترک به شباهت‌های بسیاری بین همسر و والدین خود پی برده‌اند. از این رو متوجه شده‌اند آن بخش‌هایی که موجب نگرانی، ناراحتی و درگیری با همسر می‌شود شباهت بسیار زیادی به آسیب‌ها، مشکلات و مسائل حل نشده دوران کودکی آنها با والدین‌شان دارد.

بنابراین می‌توان اینطور نتیجه‌گیری کرد که خیلی از مسائلی که می‌تواند موجب نگرانی، ناراحتی یا درگیری بین زوج‌ها در ابتدای زندگی شود حتی در طول سال‌های بعدی ادامه پیدا می‌کند. از این رو برخی از این مسائل که از دوران گذشته زندگی خود به همراه آورده‌اند در زندگی فعلی تاثیرگذار است. به طور مثال: ممکن است در اثر یک رفتار در همسر این احساس منفی در فرد ایجاد شود. از این رو به جای آنکه به آن رفتار همسر فکر کند به این نکته باید پرداخت که چرا آن رفتار موجب ناراحتی شده است و یا اینکه آن رفتار در فرد دیگری شاید هیچ ناراحتی ایجاد نکند. پس اشکالی در شخصیت یا تجربه روانی وجود ندارد که در اثر آن رفتار نگران یا ناراحت شویم. این روان‌شناس دلیل دیگری را بیان می‌کند و ادامه می‌دهد:‌ یکی دیگر از دلایلی که می‌تواند موجب نگرانی، ناراحتی یا احساس سردی شود و معمولا طی سال‌های نخست زندگی مشترک رخ می‌دهد مشکلات روحی و شخصیتی است. برخی افراد دارای «خلق شناور» هستند. این افراد ممکن است در طول روز، هفته، ماه و یا سال چند بار احساس شادی یا ناراحتی را تجربه کنند که بعضی تغییرات زندگی فرد می‌تواند این موضوع را تشدید کند. یعنی اتفاقاتی مثبت مانند ازدواج، به دست آوردن شغل، ازدواج یا قبولی در دانشگاه و در مقابل رخدادهایی مانند طلاق، از دست دادن شغل یا ناموفق بودن در تحصیل موجب تشدید خلق شناور در فرد می‌شود.

اصول حاکم بر زندگی

دکتر شعبان‌پور با بیان این مطلب که یکی دیگر از موضوعاتی که موجب ایجاد مشکلات در شروع زندگی مشترک می‌شود، اصول حاکم بر زندگی زوجین است، می‌افزاید: این موضوع برمی‌گردد به نداشتن اطلاعات درست و آگاهی طرفین از اصول حاکم بر زندگی زناشویی. ناآگاهی افراد از وظایفی که در زندگی مشترک بر عهده دارند یا انتظاراتی که می‌توان در زندگی از طرف مقابل داشت باعث می‌شود تا احساس هیجان و خوشحالی پس از شروع زندگی به سرعت به ناامیدی، ترس و دلسردی تبدیل شود. از این رو پیشنهاد می‌شود با مطالعه و مشاوره اطلاعات خود را پیرامون واقعیت‌های زندگی مشترک افزایش دهیم.

بنا به تحقیقات انجام شده در سراسر دنیا از ۲ سال اول زندگی مشترک به عنوان «سربالایی سخت و تند» یاد می‌شود. از این رو نحوه شکل‌گیری رابطه یک زن و مرد بر اساس تمام آگاهی‌های آنها در این دو سال زیربنای زندگی مشترک پی‌ریزی می‌شود. باید دقت داشته باشیم نحوه تعاملات زن و مرد و شکل رفتار آنها با یکدیگر تاثیر مستقیم در روند تربیتی و مخصوصا زندگی زناشویی آینده فرزندان خواهد داشت. این عضو هیات علمی دانشگاه بیان می‌کند: به طور مثال برداشت یک فرزند پسر از یک پدر بی‌مسوولیت از او در آینده مردی خواهد ساخت که به نیازهای خانوادگی توجهی نمی‌کند و سعی دارد مسوولیت‌های کارها و رفتارهایش را به عهده دیگران بیندازد. یا فرزند دختر همین تصور را از همسر آینده‌اش دارد و فکر می‌کند مردها می‌توانند انسان‌های بی‌مسوولیتی باشند. این فرزند دختر با این دید منفی وارد زندگی آینده‌اش می‌شود، حتی اگر همسرش در آینده مردی مسوولیت‌پذیر باشد این فرزند دختر آن را باور نخواهد داشت و دائما در طول زندگی به دنبال نشانه‌هایی از بی‌مسوولیتی در همسرش خواهد بود ضمن اینکه فرزندان این خانواده نیز موجب آزار و اذیت همسرش خواهند بود.

راهکار پیشنهادی

این روان‌شناس در پایان با اشاره به برخی راهکارها خاطرنشان می‌کند: ‌پیشنهاد می‌شود قبل از ازدواج افراد با مشاوره و مطالعه انتخاب صحیحی داشته باشند و به ظرایف و جزئیات شخصیت یکدیگر آگاهی تخصصی پیدا کنند. هچنین در طول زندگی می‌توان با کسب اطلاعات از متخصصان رابطه با همسر را ترمیم کرد تا الگوی رفتاری مناسبی برای فرزندان بود. جدایی و طلاق از یکدیگر و فروپاشی یک زندگی ساخته شده باید آخرین راه انتخابی زوج‌ها باشد. وقتی مشاهده می‌شود اولین موضوعی که به ذهن زوج‌ها می‌رسد همین یک راه خطرناک است، چه بهتر است قبل از تصمیم اشتباه و خطرناک با متخصصان و مشاوران این حوزه صحبت کنیم و با دیدگاهی تخصصی رابطه خود با همسرمان را اصلاح کنیم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 560897 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟