دانلود آهنگ «سمن بویان» شورانگیزترین تصنیف استاد محمدرضا شجریان که روحتو جلا میده/سمن بویان غبارِ غم چو بنشینند بنشانندپری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
حجم فایل صوتی: 9.49M | مدت زمان فایل صوتی: 00:07:54
تبلیغات

یادی از استاد تکرارنشدنی، محمدرضا شجریان

استاد محمدرضا شجریان ، یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های موسیقی ایرانی، در اول مهرماه سال 1319 در شهر مشهد به دنیا آمد. از همان کودکی علاقه و استعداد ویژه‌ای در زمینه موسیقی از خود نشان داد. تنها در پنج سالگی، در خلوت خود، آواز می‌خواند و بعدها این عشق به هنر در مسیر زندگی‌اش آینده‌ای درخشان را برای وی رقم زد.

اولین گام‌های موسیقایی و ورود به دنیای قرآن

در تاریخ 15 بهمن 1326، شجریان به کلاس اول مدرسه رفت. اما فقط یک سال بعد، استاد جوان تصمیم گرفت که نزد پدرش آموزش تلاوت قرآن‌کریم را آغاز کند. در 9 سالگی این تمرین‌ها به بار نشست و محمدرضا شجریان شروع به تلاوت قرآن کرد. مهارتی که بعدها بر زیبایی آوازهای ماندگارش تاثیر شگرفی گذاشت.

صدای شجریان از رادیو خراسان

در سال 1331، برای اولین بار صدای استاد شجریان از رادیو خراسان پخش شد و همان زمان جرقه‌ای بود برای آغاز مسیر حرفه‌ای وی. او در سال 1332 توانست به عنوان شاگرد ممتاز در بین دانش‌آموزان مشهد شناخته شود و این موفقیت‌ها در کنار تحصیل در دبیرستان شاهرضا ادامه یافت.

استعداد ورزشی در کنار هنر

جالب است بدانید که شجریان علاوه بر موسیقی و قرآن، علاقه‌مند به ورزش نیز بود. او در مسابقات فوتبال دبیرستان‌های مشهد شرکت کرد و در سال 1334 توانست به تیم دانش‌آموزی استان راه پیدا کند؛ نمونه‌ای از پشتکار و تنوع استعدادهای او.

متن تصنیف سمن بویان از استاد محمدرضا شجریان:

سمن بویان غبارِ غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بر بندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند

سمن بویان غبارِ غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بر بندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخِ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند
 

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد …
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند درمانند

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد …
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند درمانند
ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند میبارند
ز رویم رازِ پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند

چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند …
بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با آن درد اگر دربند درمانند درمانند

سمن بویان غبارِ غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بر بندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی